رفتن به محتوای اصلی

کشته آن نگاهم در شب عید قربان / شاعر : علیرضا قزوه

تاریخ انتشار:

کشته آن نگاهم در شب عید قربان / شاعر : علیرضا قزوه

چرخ زدم  چه ناگاه ، نور شدم  چه آسان
روح من از مدینه ست ، خاك  من ازخراسان

کیست برابر من ؟ آن  سوی  مشعر من
کشته آن نگاهم در شب عید قربان

سنگ بزن كه در من آينه اي برويد
سنگ بزن كه در من شور گرفته  شيطان

نذر دلم كن امشب  سلسله الذهب را
چيست به غير زنجير سلسله هاي عرفان

دف بزنيد امشب ، با دل من بچرخيد
عقل بگو بچرخد ، عشق بگو بچرخان

اين تب ليله القدر يا تب عيد اضحي ست
اين شب عيد فطر است يا شب عيد قربان ؟

چرخ زدم  چه ناگاه ، نور شدم  چه آسان
روح من از مدینه ست ، خاك  من ازخراسان

کیست برابر من ؟ آن  سوی  مشعر من
کشته آن نگاهم در شب عید قربان

سنگ بزن كه در من آينه اي برويد
سنگ بزن كه در من شور گرفته  شيطان

نذر دلم كن امشب  سلسله الذهب را
چيست به غير زنجير سلسله هاي عرفان

دف بزنيد امشب ، با دل من بچرخيد
عقل بگو بچرخد ، عشق بگو بچرخان

اين تب ليله القدر يا تب عيد اضحي ست
اين شب عيد فطر است يا شب عيد قربان ؟

پدیدآورنده
موضوع انجمن

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا