احادیث درباره مشورت
احادیث درباره مشورت
در این پست منتخبی از احادیث درباره مشورت در بیانات گهربار حضرات معصومین علیهم السلام با استفاده از جامع الاحادیث نور جمع آوری شده است. (اللهم عجل لولیک الفرج)
احادیث درباره مشورت از رسول اکرم صلى الله علیه و آله
1. مُشاوَرَةُ العاقِلِ الناصِحِ رُشدٌ و َیُمنٌ و َتَوفیقٌ مِنَ اللّه فَإِذا أَشارَ عَلَیکَ النّاصِحُ العاقِلُ فَإِیّاکَ و َالخِلافَ فَإِنَّ فى ذلِکَ العَطَبَ؛[1]
مشورت کردن با عاقِل خیرخواه مایه هدایت و میمنت است و توفیقى است از جانب خداوند، پس هرگاه خیرخواه عاقل تو را راهنمایى کرد، مبادا مخالفت کنى که موجب نابودى مى شود.
2. ما یَستَغنى رَجُلٌ عَن مَشوَرَةٍ؛[2]
هیچ کس از مشورت بى نیاز نیست.
3. مَنِ استَشارَهُ أَخوهُ المُؤمِنُ فَلَم یَمحَضهُ النَّصیحَةَ سَلَبَهُ اللّه لُبَّهُ؛[3]
هر کس برادر مؤمنش با او مشورت کند و او صادقانه راهنمائیش نکند، خداوند عقلش را از او بگیرد.
4. یَا عَلِیُّ لَا تُشَاوِرْ جَبَاناً فَإِنَّهُ یُضَیِّقُ عَلَیْکَ الْمَخْرَجَ وَ لَا تُشَاوِرِ الْبَخِیلَ فَإِنَّهُ یَقْصُرُ بِکَ عَنْ غَایَتِکَ وَ لَا تُشَاوِرْ حَرِیصاً فَإِنَّهُ یُزَیِّنُ لَکَ شَرَّهَا.[4]
اى على با ترسو مشورت مکن، زیرا او راه بیرون آمدن از مشکل را بر تو تنگ مى کند و با بخیل مشورت مکن، زیرا او تو را از هدفت باز مى دارد و با حریص مشورت مکن، زیرا او حریص بودن را در نظرت زیبا جلوه مى دهد.
احادیث درباره مشورت از امام علی علیه السلام
1. المُستَشیرُ مُتَحَصِّنٌ مِنَ السَّقَطِ.[5]
مشورت کننده مصون از خطا است.
2. ثَلاثٌ مَن کُنَّ فِیهِ لَم یَندَم: تَرکُ العَجَلة ، وَ المَشوِرَة ، وَ التوکّل عند العزم على اللّه عزّ و جل[6]
سه چیز است که هر کس آن را مراعات کند ، پشمیان نگردد : 1 - اجتناب از عجله ، 2 - مشورت کردن ، 3 - و توکل بر خدا در هنگام تصمیم گیری .
3. خَیرُ مَن شاوَرتَ ذَوُوا النُّهى وَالعِلمِ و َاولُو التَّجارِبِ و َالحَزمِ؛[7]
بهترین کسى که با او مشورت کنى کسى است که صاحب عقل و علم و تجربه ها و دوراندیشى باشد.
4. مَن شاوَرَ ذَوِى العُقولِ استَضاءَ بِاَنوارِ العُقولِ؛[8]
هر کس با عقلا مشورت کند، از نور عقلها بهره مىبرد.
5. لا غِنَی کالعَقلِ، و لا فَقرَ کالجَهلِ، و لا میراثَ کالاَدَب و لا ظَهیرَ کالمُشاوَرَه؛[9]
هیچ ثروتی چون عقل و هیچ فقری چون جهل و هیچ میراثی چون ادب و هیچ پشتیبانی چون مشورت نخواهد بود.
6. اِذَا احتَجتَ اِلَى المَشوَرَةِ فى اَمرٍ قَد طَرَاَ عَلَیکَ فَاستَبدِهِ بِبِدایَةِ الشُّبّانِ، فَاِنَّهُم اَحَدُّ اَذهانا وَ اَسرَعُ حَدسا، ثُمَّ رُدَّهُ بَعدَ ذلِکَ اِلى رأی الکُهولِ وَ الشُیوخِ لِیَستَعقِبوهُ وَ یُحسِنُوا، الاختیار لَهُ، فَاِنَّ تَجرِبَتَهُم اَکثَرُ؛[10]
هرگاه به مشورت نیازمند شدى، نخست به جوانان مراجعه نما، زیرا آنان ذهنى تیزتر و حدسى سریع تر دارند. سپس (نتیجه) آن را به نظر میان سالان و پیران برسان تا پیگیرى نموده، عاقبت آن را بسنجند و راه بهتر را انتخاب کنند، چرا که تجربه آنان بیشتر است.
7. قَد خاطَرَ بِنَفسِهِ مَنِ استَغنى بِرَأیِهِ؛[11]
هر کس خود را، از رأى و نظر دیگران بى نیاز بداند، خودش را به خطر انداخته است.
8. لا تَستَشِرِ الکَذّابَ فَإِنَّهُ کَالسَّرابِ یُقَرِّبُ عَلَیکَ البَعیدَ و یُبَعِّدُ عَلَیکَ القَریبَ؛[12]
با دروغگو مشورت نکن، چون دروغگو، مانند سراب ، دور را در نظرت نزدیک نشان مى دهد و نزدیک را دور.
9. شاوِر فى اُمورِکَ الَّذینَ یَخشَونَ اللّه تَرشُد؛[13]
در کارهاى خود با افراد خدا ترس مشورت کن، تا راه درست را بیابى.
10. مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْیِهِ هَلَکَ وَ مَنْ شَاوَرَ الرِّجَالَ شَارَکَهَا فِی عُقُولِهَا.[14]
هر کس خود رأى شد هلاک مى شود و هر کس با افراد صاحب نظر مشورت کند در عقل آنان شریک مى شود.
احادیث درباره مشورت از امام حسن علیه السلام
1. ما تَشاوَرَ قَومٌ إلاّ هُدُوا إلى رُشدِهِم.[15]
هیچ قومى با یکدیگر مشورت نکردند مگر آن که به راه پیشرفت خود رهنمون شدند.
2. ما تَشاوَرَ قَومٌ إِلاّ هُدوا إِلى رُشدِهِم؛[16]
هیچ ملّتى با هم مشورت نکردند مگر آن که راه درست خود را پیدا کردند.
حدیث درباره مشورت از امام سجاد علیه السلام
1. حَقُّ الْمُسْتَشِیرِ إِنْ عَلِمْتَ أَنَّ لَهُ رَأْیاً أَشَرْتَ عَلَیْهِ وَ إِنْ لَمْ تَعْلَمْ أَرْشَدْتَهُ إِلَى مَنْ یَعْلَمُ.[17]
حقّ مشورت کننده این است، که اگر براى راهنمایى او نظر دارى، راهنمائیش کنى و اگر اطلاعى نداشته باشى او را به کسى که (در آن زمینه) آگاهى دارد راهنمایى کنى.
حدیث درباره مشورت از امام صادق علیه السلام
1. لا تُشـاوِر اَحمَق وَ لا تَستَعِنَّ بَکَذّابٍ وَ لا تَثق بِمَوَدَهِ مُلُوک؛[18]
با احمق مشورت نکن و از دروغگو یارى مجو و به دوستى زمامداران اعتماد مکن.
پی نوشت:
[1] محاسن، ج2، ص602، ح25.
[2] نهج الفصاحه، ص497 ، ح 1637.
[3] وسایل الشیعه، ج17 ، ص208.
[4] علل الشرایع، ج2، ص559، ح1.
[5] تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص442 ، ح10068.
[6] بحار الانوار، (ط-بیروت) ج 75 ، ص 81 ، ح 74.
[7] شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحکم و درر الکلم، ج3، ص428، ح4990.
[8] تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص442 ، ح10080.
[9] نهج البلاغه(صبحی صالح)، ص478.
[10] شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 20، ص 337، ح 866.
[11] من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 388، ح 5834.
[12] تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص442 ، ح10092.
[13] تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص442 ، ح10077.
[14] نهج البلاغه(صبحی صالح)، ص500 ، قصار161.
[15] تحف العقول، ص233.
[16] تحف العقول، ص 233.
[17] خصال، ص 570.
[18] تحف العقول، ص316.
افزودن دیدگاه جدید