رفتن به محتوای اصلی
روتیتر
آية الله علامه سيد مرتضى عسكرى‏؛

رسول و رسالت در عقاید اسلامی

تاریخ انتشار:
رسول حامل رسالت، او وسيله هدايت مردمان از سوى پروردگار عالميان است، و شرف وساطت ميان آفريدگار و آفريده، از نوع بشر، ويژه اوست، و با رسالت خاص به سوى آنان فرستاده مى شود، خداوند او را از ميان كسانى كه به سويشان فرستاده شده و با زبان آنان سخن مى گويد
رسالت و ولایت

رسول و رسالت :

رسول حامل رسالت، او وسيله هدايت مردمان از سوى پروردگار عالميان است، و شرف وساطت ميان آفريدگار و آفريده، از نوع بشر، ويژه اوست، و با رسالت خاص به سوى آنان فرستاده مى شود، خداوند او را از ميان كسانى كه به سويشان فرستاده شده و با زبان آنان سخن مى گويد، برمى گزيند، چنانكه در سوره ابراهيم مى فرمايد: وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ ... ما هيچ پيامبرى را، جز به زبان قومش، نفرستاديم؛ تا براى آنان روشن كند ...[1]

و در سوره اعراف و هود مى فرمايد: وَ إِلى  عادٍ أَخاهُمْ هُوداً. و به سوى قوم "عاد" برادرشان "هود" را فرستاديم.[2]

و در سوره اعراف و هود و نمل مى فرمايد: وَ إِلى  ثَمُودَ أَخاهُمْ صالِحاً. و به سوى قوم "ثمود" برادرشان صالح را فرستاديم.[3]

و در سوره اعراف و هود و عنكبوت مى فرمايد: وَ إِلى  مَدْيَنَ أَخاهُمْ شُعَيْباً. و به سوى مدين برادرشان شعيب را فرستاديم.[4]

حكمت چنين انتخابى نيز روشن است، زيرا رسول خدا در قوم خود، با خويشاوندانش تقويت، و در انجام تبليغ توانا مى گردد، چنانكه خداى متعال در سوره هود داستان قوم شعيب را آورده كه به او مى گفتند: وَ لَوْ لا رَهْطُكَ لَرَجَمْناكَ. اگر خويشاوندانت نبودند، تو را سنگسار، مى كرديم.[5]

خداوند پيامبران را براى هدايت مردمان و اتمام حجّت بر آنان مى فرستد، چنانكه در سوره نساء فرموده: رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ. رسولانى كه بشارت دهنده و ترساننده بودند، تا بعد از اين پيامبران، مردمان را بر خدا حجّتى نماند.[6]

و در سوره اسراء فرموده: وَ ما كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا. و ما هرگز مجازات نخواهيم كرد، مگر آن كه پيامبرى برانگيخته باشيم.[7]

و در سوره يونس مى فرمايد: وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ. و براى هر امّتى، پيامبرى خواهد بود، هرگاه پيامبرشان بيايد، در بين آنان به عدل و داد حكم مى شود، و آنان مورد ستم قرار نمى گيرند.[8]

امّت هائى كه پيامبر را نافرمانى مى كنند سزاوار عذاب دنيا و آخرت مى گردند. چنانكه خداوند از فرعون و امّت هاى پيش از او خبر داده و در سوره حاقّه فرموده: فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رابِيَةً. آنان فرستاده پروردگارشان را نافرمانى كردند، خداوند هم ايشان را به عذاب شديدى گرفتار ساخت.[9]

نافرمانى پيامبر عين نافرمانى خداست، چنانكه در سوره جن مى فرمايد: وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها أَبَداً. و هر كس خدا و رسول او را نافرمانى كند، آتش دوزخ از آن اوست و هميشه در آن خواهد بود.[10]

خداوند رسولان را از ميان انبيا برگزيده، و هميشه تعداد پيامبران از شمار انبياء كمتر است، چنانكه در روايت ابو ذر آمده كه گفت: «... و قلت يا رسول اللّه كم هى عدد الانبياء قال: مائة الف و اربعة و عشرون الفا، الرسل من ذلك ثلاثمائة و خمسة عشر، جمّا غفيرا.» ... گفتم اى رسول خدا: شمار انبياء چند است؟ فرمود: يكصد و بيست و چهار هزار نفر، رسولان از اين جمع: سيصد و پانزده نفرند، مجموع آنان همين است.[11]

بنابر آنچه آورديم، هر رسولى نبى است، ولى هر نبيّى رسول نيست، چنانكه "يسع" رسول نبود ولى نبى و وصىّ موساى كليم بود.

برخى از پيامبران با شريعتى كه مى آورند، بعضى از مناسك شريعت سابق را نسخ مى كنند، چنانكه شريعت موسى عليه السّلام با شرايع پيش از خود چنين نسبتى داشت، برخى از پيامبران هم شريعتى مى آورند كه متمّم و تجديدكننده شريعت سابق است، چنانكه شريعت خاتم انبياء صلّى اللّه عليه و آله و سلم نسبت به آيين حنيف ابراهيم خليل عليه السّلام اينگونه بود. خداوند در سوره نحل مى فرمايد: ثُمَّ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً ... سپس به سوى تو وحى فرستاديم كه از آيين خالص ابراهيم پيروى كن ...[12]

و در سوره مائده مى فرمايد: الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً. امروز دين شما را كامل كردم، و نعمت خود را بر شما تمام نمودم، و اسلام را به عنوان آيين شما پسنديدم.[13]

 

::: در بحث آينده اخبار اوصياى انبيا را پى مى گيريم :::

 

رسول و رسالت

مطلب مرتبط: نبوت و نبی در عقاید اسلامی

منبع: عسكرى، مرتضى، عقايد اسلام در قرآن كريم، 3جلد، مركز فرهنگي انتشاراتي منير - تهران، چاپ: اول، 1386 ه.ش/جلد 1، ص223.
---------------------------
پی نوشت ها:
[1] - ابراهيم/ 5.
[2] - اعراف/ 65، هود/ 50.
[3] - اعراف/ 73، هود/ 61، نمل/ 45.
[4] - اعراف/ 85، هود/ 84، عنكبوت/ 36.
[5] - هود/ 91.
[6] - نساء/ 165.
[7] - اسراء/ 15.
[8] - يونس/ 47.
[9] - حاقّه/ 10.
[10] - جن/ 23.
[11] - مسند احمد ج 5 ص 265- 266، معانى الاخبار صدوق با شرح بيشتر ص 332، خصال صدوق چاپ مكتبة الصدوق ج 2 ص 523 و بحار ج 11 ص 32 ح 24، عبارت حديث را از مسند احمد آورديم.
[12] - نحل/ 123.
[13] - مائده/ 3.

موضوع مقالات

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا