شرح دعای روز چهارم ماه رمضان از آیت الله مجتهدی (فیلم، صوت، متن)
شرح دعای روز چهارم ماه رمضان از آیت الله مجتهدی (فیلم، صوت، متن)
شرح دعای روز چهارم ماه رمضان از آیت الله مجتهدی (رحمة الله علیه) به ضمیمه فایل های صوتی و تصویری و متن آن تقدیم حضورتان می گردد...
برای دسترسی به «شرح دعای سایر روزها» اینجا کلیک کنید
⮋ فیلم شرح دعای روز چهارم ماه رمضان از آیت الله مجتهدی ⮋
متن و ترجمه دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان :
اللَّهُمَّ قَوِّنِی فِیهِ عَلَی إِقَامَةِ أَمْرِکَ وَ أَذِقْنِی فِیهِ حَلاَوَةَ ذِکْرِکَ وَ أَوْزِعْنِی فِیهِ لِأَدَاءِ شُکْرِکَ بِکَرَمِکَ وَ احْفَظْنِی فِیهِ بِحِفْظِکَ وَ سِتْرِکَ یَا أَبْصَرَ النَّاظِرِین.[1]
خدایا مرا در این روز برای اقامه و انجام فرمانت قوت بخش و حلاوت و شیرینی ذکرت را به من بچشان و برای ادای شکر خود به کرمت مهیا ساز و در این روز به حفظ و پردهپوشی مرا از گناه محفوظ دار، ای بصیرترین بینایان عالم.
۱. اللَّهُمَّ قَوِّنِی فِیهِ عَلَی إِقَامَةِ أَمْرِکَ؛ خدایا به من قوت بده که در ماه رمضان خوب عبادت کنم و امر تو را اطاعت کنم ؛ نباید فراموش کرد قوّت عبادت غیر از قوّت بازو است.[2]
حکایت:
سالها پیش در مشهد پیرمردی بود بالای صدسال عمر داشت؛ ولی نمازهایش را ایستاده میخواند! همان پیرمرد یکبار سبک را بهزور برمیداشت؛ بنابراین قوت عبادت غیر از قوت بدن است.
توان امیرالمؤمنین علیهالسلام الهی بود:
امیرالمؤمنین نان خشک را نمیتوانست بشکند، ولی قلعۀ خیبر را فتح کردند و آن رشادتها را آفریدند و یاران ایشان گفتند: شما با این شجاعت و... چطور نان خشک را نمیتوانید بشکنید، حضرت فرمودند: آن به قوۀ روحانی بود و این به قوۀ جسمانی است.[3]
لذا این دو قوه با هم دیگر تفاوت دارد، پس ممکن است شخصی شصتساله باشد، ولی قوت عبادت او از جوانان بیشتر باشد؛ لذا در ماه رمضان از خدا درخواست کنید که قوه عبادت به شما بدهد. در دعای کمیل هم این دعا ازخداخواسته میشود که «قَوّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارحی» [4]
چرا خیروبرکت کم شده است
در قدیم پدران ما دو ساعت به اذان برای عبادت در اتاقی خلوت میکردند و یک ساعت بعد از آفتاب از خلوتگاه خود بیرون میآمدند و دنبال کسبوکار میرفتند؛ تاجرهای ما هم اینطوری بودند! دعا میخواندند؛ زیارت عاشورا میخواندند و... بعد به محل کسب میرفتند؛ ولی الان چه...؟! لذا خیروبرکت هم کم شده است.
۲. وَ أَذِقْنِی فِیهِ حَلاَوَةَ ذِکْرِکَ؛ خدایا در این ماه رمضان یک درخواست دیگر هم از تو دارم و آن این است که حلاوت و شیرینی یاد خودت را به من بچشانی؛
که اگر اینطور شد؛ دعای کمیل خواندن هم مزه پیدا میکند؛ دعای ابوحمزه خواندن هم مزه پیدا میکند؛ دعای افتتاح مزه میکند؛ روزه ماه مبارک رمضان مزه میکند و... بدانیم که عبادت هم مزه دارد.
در روایت وارد شده است اگر عالمی به علمش عمل نکند کمترین عذابی که خدا برای او در نظر میگیرد این است که حلاوت و شیرینی مناجات با خدا از او گرفته میشود «إِنَّ أَدْنَی مَا أَنَا صَانِعٌ بِهِمْ أَنْ أَنْزِعَ حَلَاوَةَ مُنَاجَاتِی عَنْ قُلُوبِهِمْ»[5] پس دعا و عبادت مزه دارد.
۳. وَ أَوْزِعْنِی فِیهِ لِأَدَاءِ شُکْرِکَ بِکَرَمِکَ؛ خدایا به کرمت به من توفیق اداء شکرت را بده
شکر به چه معنا است آیا صرف گفتن «الهی شکر» گفتن است؟ تشکر از خداوند است؟
نه؟! شکر یعنی اینکه نعمتهایی که خداوند تبارکوتعالی به من داده است را درست و بجا مصرف کنم؛ اینکه چشم به نامحرم نگاه نکند شکر چشم است؛ اگر گوش از آواز حرام و غیبت دوری بکند، شکر گوش سالم است؛ زبان هم اگر غیبت نکند شکر زبان کردهام.
خدایا به من توفیق بده شکر تو را بجا آورم
شعر:
شکر نعمت نعمتت افزون کند * کفر نعمت از کفت بیرون کند
۴. وَ احْفَظْنِی فِیهِ بِحِفْظِکَ وَ سِتْرِکَ؛ خدایا در روز چهارم ماه رمضان من را از گناه حفظ کن و توفیق ترک گناه بده
تو ستارالعیوب هستی من را حفظم کن تا کسی از گناهان من باخبر نشود.
خدا را شکر کنیم که گناه بو ندارد:
در روایت آمده است؛ اگر گناه بو داشت، هیچ دونفری پهلوی هم نمینشستند «لَو تَکاشَفتُم ما تَدافَنتُم»[6] اگر از گناهان هم خبر داشتید هیچکس جنازه دیگری را دفن نمیکرد؟! باید خدا را شکر کنیم که گناه بو ندارد.
البته اولیای الهی بوی بد گناه را متوجه میشوند؛ امثال شیخ رجب علی خیاطها متوجه بوی گناه میشدند؛ لذا گناه بو دارد؛ ایمان هم بو دارد.
حکایت:
اویس به دیدن پیامبر خدا آمد، ولی ایشان تشریف نداشتند و بهخاطر قولی که به مادر داده بود منتظر رسولالله نماند و به یمن برگشت، وقتی رسول خدا (صلیالله علیه و آله و سلم) وارد منزل شدند؛ فرمودند بوی اویس به مشامم میرسد «إِنِّی لَأَجِدُ نَفَسَ الرَّحْمَنِ مِنْ جَانِبِ الْیَمَن»[7] بوی ایمان اویس منزل رسولالله را معطر کرده بود.[8]
با بعضی انسانها وقتی معاشرت میکنی بدون اینکه عطری زده باشد خوشبو هستند، برعکس بعض افراد هستند که عطر هم که میزنند بوی بدی میدهند، بهخاطر اینکه ایمان و تقوای کاملی ندارد؛ نماز صبحش قضا شده؛ لذا بوی بدی میدهد. شیطان بهصورت همچین آدمی بول میکند در حاشیه مفاتیح آمده است: هر شب سه بار فرشته و ملکی شما را برای نماز شب بیدار میکند؛ اگر بلند نشدی و اذان صبح گفته شد؛ شیطان خوشحال می شود که موفق به خواندن نماز شب نشده ای و بعد بر صورت این چنین شخصی بول میکند. لذا در قدیم صورت ها نورانی بود ولی الان صورتها تاریک و کدر است.[9]
۵. یَا أَبْصَرَ النَّاظِرِین
ای خدایی که از همه کسانی که نظر میکنند، تو بصیرتر هستی؛ ای خدایی که از همه بیناتر هستی به ما توفیق بده که ما در ماه رمضان گناه نکنیم به حفظ خودت و به ستر خودت .
پی نوشت:
[1] البلدالأمین والدرع الحصین، ص: ۲۱۹؛ در بعض مجامع روایی بجای «أبصرالناظرین» عبارت «یا خَیْرَ النَّاصِرِینَ» آمده مراجعه شود به «اقبال الاعمال، ج ۱، ص: ۲۵۷»
[2] جلالالدین محمد بلخی (ره) در کتاب مثنوی معنوی گفته است:
قوت جبریل از مطبخ نبود * بود از دیدار خلاق وجود
همچنان این قوت ابدال حق * هم ز حق دان نه از طعام و از طبق
[3] «بحارالأنوار، ج: ۲۱، ص: ۲۶»
لی، [الأمالی للصدوق] الدَّقَّاقُ عَنِ الصُّوفِیِّ عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ مُوسَی الْحَبَّالِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ الْخَشَّابِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مِحْصَنٍ عَنِ ابْنِ ظَبْیَانَ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ [علیهمالسلام] أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ [علیهالسلام] قَالَ فِی رِسَالَتِهِ إِلَی سَهْلِ بْنِ حُنَیْفٍ رَحِمَهُ اللَّهُ وَ اللَّهِ مَا قَلَعْتُ بَابَ خَیْبَرَ وَ رَمَیْتُ بِهِ خَلْفَ ظَهْرِی أَرْبَعِینَ ذِرَاعاً بِقُوَّةٍ جَسَدِیَّةٍ وَ لَا حَرَکَةٍ غِذَائِیَّةٍ لَکِنِّی أُیِّدْتُ بِقُوَّةٍ مَلَکُوتِیَّةٍ وَ نَفْسٍ بِنُورِ رَبِّهَا مُضِیئَةٍ وَ أَنَا مِنْ أَحْمَدَ کَالضَّوْءِ مِنَ الضَّوْءِ وَ اللَّهِ لَوْ تَظَاهَرَتِ الْعَرَبُ عَلَی قِتَالِی لَمَا وَلَّیْتُ وَ لَوْ أَمْکَنَتْنِی الْفُرْصَةُ مِنْ رِقَابِهَا لَمَا بَقَّیْتُ وَ مَنْ لَمْ یُبَالِ مَتَی حَتْفُهُ عَلَیْهِ سَاقِطٌ فَجَنَانُهُ فِی الْمُلِمَّاتِ رَابِطٌ
[4] «اقبال الاعمال، ص ۷۰۹؛ مفاتیحالجنان؛ دعای کمیل»
[5] «کافی، ج ۱، ص ۴۶»
عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْقَاسِمِ عَنِ الْمِنْقَرِیِّ عَنْ حَفْصِ بْنِ غِیَاثٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ [علیهالسلام] قَالَ إِذَا رَأَیْتُمُ الْعَالِمَ مُحِبّاً لِدُنْیَاهُ فَاتَّهِمُوهُ عَلَی دِینِکُمْ فَإِنَّ کُلَّ مُحِبٍّ لِشَیْ ءٍ یَحُوطُ مَا أَحَبَّ وَ قَالَ [صلیاللهعلیهوآلهوسلم] أَوْحَی اللَّهُ إِلَی دَاوُدَ [علیهالسلام] لَا تَجْعَلْ بَیْنِی وَ بَیْنَکَ عَالِماً مَفْتُوناً بِالدُّنْیَا فَیَصُدَّکَ عَنْ طَرِیقِ مَحَبَّتِی فَإِنَّ أُولَئِکَ قُطَّاعُ طَرِیقِ عِبَادِیَ الْمُرِیدِینَ إِنَّ أَدْنَی مَا أَنَا صَانِعٌ بِهِمْ أَنْ أَنْزِعَ حَلَاوَةَ مُنَاجَاتِی عَنْ قُلُوبِهِمْ.
[6] «بحارالأنوار، ج: ۷۴، ص: ۳۸۵»
[عیون أخبار الرضا علیهالسلام] لی، [الأمالی للصدوق] عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ مُوسَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ هَارُونَ الصُّوفِیِّ عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ مُوسَی الرُّویَانِیِّ عَنْ عَبْدِ الْعَظِیمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِیِّ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الرِّضَا [علیهالسلام] یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ حَدِّثْنِی بِحَدِیثٍ عَنْ آبَائِکَ [علیهمالسلام] فَقَالَ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ جَدِّی عَنْ آبَائِهِ [علیهمالسلام] قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ [علیهالسلام] لَا یَزَالُ النَّاسُ بِخَیْرٍ مَا تَفَاوَتُوا فَإِذَا اسْتَوَوْا هَلَکُوا قَالَ قُلْتُ لَهُ زِدْنِی یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَقَالَ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ جَدِّی عَنْ آبَائِهِ [علیهمالسلام] قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ [علیهالسلام] لَوْ تَکَاشَفْتُمْ مَا تَدَافَنْتُم.
[7] مجموعۀ ورام (تنبیه الخواطر)، ج ۱، ص ۱۵۴: «إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ [صلیاللهعلیهوآلهوسلم] قَالَ إِنِّی لَأَجِدُ نَفَسَ الرَّحْمَنِ مِنْ جَانِبِ الْیَمَن»
[8] اویس قرن یکی از زهّاد ثمانیه است که شبی را به رکوع و شبی را به سجده میگذرانید. آنقدر تابش نور حقیقت در دل او اثر گذارده بود که با آنکه خدمت رسولالله نرسیده بود چنان اتّصال باطنی داشت که وقتی که دندان پیامبر در احد شکست، دندان او در وطن خود شکست.
شغلش شترچرانی بود و ارتزاقش از آن بود. مادری داشت که بسیار به او علاقهمند بود. از مادر اجازه خواست که رخصتش دهد تا به خدمت رسولالله برسد. مادر نیم روز به او اجازه داد که در مدینه خدمت پیغمبر برسد و زیاده توقّف نکند، و اگر پیغمبر در مدینه نبود مراجعت نماید. اویس بهسوی مدینه آمد و از رسولالله تفحّص کرد، گفتند پیغمبر در مدینه نیست. یکی دو ساعت توقّف نموده روی اطاعت امر مادر مراجعت کرد. چون حضرت به مدینه مراجعت کردند، فرمود: این نور کیست که در این خانه مینگرم؟! گفتند: شتربانی که اویس نام داشت آمد و باز شتافت. حضرت فرمودند: در خانه ما نور خود را به هدیه گذاشت و رفت.
در «بحار الأنوار، ج ۴۲، ص ۱۵۵؛ سفینة البحار، ج ۱، ص ۵۳»: چنین نقل شده است که رسول خدا میفرمود: بوهای خوش بهشت از جانب قرن به مشام میرسد. چقدر اشتیاق دیدار تو را دارم ای اویس! آگاه باشید: هر کس او را زیارت کرد سلام مرا به او برساند. سؤال شد ای رسول خدا مگر اویس قرن کیست؟ فرمود: شخصی است که اگر از شما پنهان بماند گویا کسی را گم نکرده اید و اگر در میان شما باشد چندان به او اعتنایی نمیکنید و بهاء نمیدهید. بهواسطه شفاعت او در روز قیامت همانند تعداد افراد قبیله ربیعه و مضر به بهشت میروند. به من ایمان آورده است درحالیکه مرا ندیده و در رکاب خلیفه من امیرالمؤمنین علیبنأبیطالب علیهالسلام در جنگ صفّین به شهادت خواهد رسید.
«منبع: انوارالملکوت، ج ۲، ص ۲۶۳ الی ۲۶۴؛ علامه سید محمدحسین طهرانی»
[9] «من لایحضره الفقیه، ترجمه غفاری، ج ۲، ص ۱۶۸»
علاء از محمّد بن مسلم و او از یکی دو امام باقر یا صادق علیهماالسلام روایت کرده که فرمود: هیچ بندهای نیست مگر اینکه در طول شب یکبار یا دو بار (فرشتگان) او را از خواب بیدار میکنند، اگر از بستر برخاست که توفیق نماز شب را یافته است، و اگر نه این بار شیطان بجای فرشتگان میآید، و در گوش او بول میکند، آیا ندیدهاید که وقتی کسی صبح از خواب برمیخیزد اگر سحر به عبادت برنخاسته باشد چقدر افسرده و سنگین و تنبل و کسل است؟!!
افزودن دیدگاه جدید