تعریف حکمت و راههای بدست آوردن آن

حکمت

یکی از شیرین ترین معانی حکمت که در واقع حکمت به معنای حقیقی کلمه است، همان چیزی است که در برخی روایات آمده است و راه تحصیل و بدست آوردن آن نیز در همان روایات مشخص شده است. از جمله از پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ نقل شده که فرمود: «ما اخلص عبداً لله عز و جل اربعین صباحاً الّا جرت ینابیع الحکمه من قلبه علی لسانه» یعنی هیچ بنده ای خود را به مدت چهل روز برای خدا خالص نکرد، مگر اینکه حکمت از قلب او به زبانش جریان پیدا نمود. این روایت که به تعبیرات متعدد نقل شده است

پرسش: حکمت چیست؟ و از چه راهی بدست می آید؟

پاسخ:
چون واژه حکمت معانی و کاربردهای متعدد دارد، طبیعی است چیستی آن و نحوه تحصیل و دست یابی به آن نیز متفاوت خواهد بود، پس لازم است در این باره در چند محور بحث شود:
1. چیستی کلی حکمت:
حکمت به مفهوم دانش و خرد و معرفت واقعی، به حقیقت قضایا و نیز به معنای علم تفقّه (به مفهوم عام) عدل و یا سخنی موافق با حق است، حکمت در معانی مختلف به معرفت حقیقی، و لفظ اندک و معنی بسیار، و علومی که منطبق با شریعت و طریقت و حقیقت است، نیز آمده است. فلاسفه قدیم، معرفت و تعلیم خود را حکمت نامیده اند و آن را به حسب این که معرفت واقعی و متضمّن شناخت موجودات است و یا از آن رو که معرفت را نوعی الهام و وحی تلقی می کرده اند، مقدّس و محترم شمرده اند.(1)
2. مفهوم حکمت با تقسیم بندی علوم نیز مرتبط است، علوم به دو دسته نظری و عملی تقسیم شده است. حکمت نظری، پیدایش پدیده فکر را پیگیری می کند و در این حکمت، هدف غایی، رسیدن به کمال قوه نظری و تفکر که به مفهوم تأمل عقلی در حقایق و کشف آنها است، می باشد. اما حکمت عملی جنبه کلی و اشتراکی دارد و مبتنی بر اندیشه هایی است که بعد اجتماعی برای رسیدن به کمالات و هدف های خود وضع کرده است، هدف ثانوی حکمت عملی، یافتن قوه عملی به سبب سلسله ای از ملکات اخلاقی است، در واقع حکمت عملی، عبارت از علم به تکالیف و وظایف انسان است. حکمت عملی از جنبه های متفاوت محدود است،‌ اولاً محدود به انسان است و شامل غیر انسان نمی شود، ثانیاً: مربوط به «باید» های افعال اختیاری انسان است. لذا با نیروی عقل و اراده مربوط نمی شود. بنابراین بحث درباره اختیار انسان و مقدمات عمل اختیاری تا فعل اختیاری انسان از حوزه حکمت عملی خارج است.(2)
3. در فلسفه اسلامی،‌ حکمت به مفهوم معرفت حقایق اشیاء، به قدر طاقت بشری و نیل به سعادت اخروی و استعلای نفس است.(3)و هم چنین در تعریف حکمت از منظر فلسفه اسلامی گفته شده: حکمت صناعتی نظری است که انسان توسط آن از تحصیل آن چه بر او است که به دست آورد و آن چه بر اوست که انجام دهد، تا نفس خود را به آن مرحله کمال برساند، بهره مند می شود و استکمال می یابد و تبدیل به یک عالم عقلی مساوی با عالم وجود و مستعد وصول سعادت اخروی می شود و این به حسب توانایی انسان است.(4)
4. درباره فراز دوم پرسش باید گفت [یعنی راه بدست آوردن حکمت]:
با توجه به معانی و کاربردهای متعدد واژه حکمت، بطور طبیعی هر حکمتی از راه خاصی و با روش مخصوصی تحصیل می شود و بدست می آید که در این جا به عنوان نمونه به برخی از آنها اشاره می شود:
الف: حکمت به مفهوم فلسفی آن، که در واقع حکمت به معنای تحصیل علوم عقلی و فلسفی است. باید از طریق تحصیل و تحقیق متون فلسفی پی گیری شود و چون در فرهنگ اسلامی به طور عمده سه مکتب فلسفی وجود دارد، یکی به نام فلسفه اشراق، دوم به نام فلسفه مشائی و سوم به نام فلسفه صدرائی یا حکمت متعالیه است، بدیهی است که هر کدام از این سه روش فلسفی متون خاصی دارد که بزرگان و نظریه پردازان آن ها با همت و زحمت فراوان آن متون را تدوین کرده است و اندیشه فلسفی خود را در آن متون به دقت طرح و تحلیل کرده و نظریات گوناگون فلسفی را در حوزه های مختلف هستی شناسی، ارائه نموده است و بالاخره هر کدام نظریه خاص خود را عنوان کرده اند.
معروف ترین آثار فلسفه در فلسفه اشراقی عبارت است از کتاب حکمت الاشراق، التلویحات، المطارحات، که مجموع آثار فلسفه اشراق در مجموعه ای به نام (مجموعه مصنّفات شیخ اشراق) چاپ شده است. برخی متون فلسفه مشاء عبارت اند از کتاب شفاء در 9 جلد که عمده الهیات شفاء است، شرح الاشارات و التنبیهات. برخی آثار حکمت متعالیه عبارت اند: اسفار اربعه در 9 جلد، الشواهد الربوبیه، شرح منظومه، البدایه و النهایه (اصول فلسفه و روش رئالیسم به زبان فارسی نیز جزء بهترین آثار حکمت متعالیه است که به زبان فارسی توسط علامه طباطبائی تدوین شده و توسط شهید مطهری شرح گردیده است).
بنابر این حکمت به معنای یاد شده را باید از طریق خواندن این آثار بدست آورد.
منبع ذیل در معرفی حکمت به این معنا کمک می کند.(5)
ب: حکمت به مفهوم، اخلاقی و حکمت عملی را می توان از طریق متون که در حوزه های مختلف حکمت عملی تدوین شده، بدست آورد. مثلاً تحصیل متون که در علم اخلاق و فقه نوشته شده، کتاب هایی که درباره تربیت در محورهای تربیت اولاد و مانند آن که در اصطلاح از آن به «تدبیر منزل» یاد می شود و هم چنین «سیاست مدن» نیز جز حکمت عملی محسوب می شود. و در مجموع کتاب هایی که در این حوزه ها تدوین شده، در واقع راه رسیدن به حکمت عملی را ارائه کرده است. از جمله کتاب (طهارت الاعراق) تألیف ابوعلی بن مسکویه، اخلاق ناصری تألیف خواجه نصیر الدین طوسی، معراج السعاده و چهل حدیث امام خمینی، جزء بهترین کتاب هایی است که از طریق آن می توان به حکمت عملی دست یافت. منبع ذیل را نیز ملاحظه کنید.(6)
ج: یکی از شیرین ترین معانی حکمت که در واقع حکمت به معنای حقیقی کلمه است، همان چیزی است که در برخی روایات آمده است و راه تحصیل و بدست آوردن آن نیز در همان روایات مشخص شده است. از جمله از پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ نقل شده که فرمود: «ما اخلص عبداً لله عز و جل اربعین صباحاً الّا جرت ینابیع الحکمه من قلبه علی لسانه»(7) یعنی هیچ بنده ای خود را به مدت چهل روز برای خدا خالص نکرد، مگر اینکه حکمت از قلب او به زبانش جریان پیدا نمود. این روایت که به تعبیرات متعدد نقل شده است.(8)
یکی از بهترین راه های دست یابی به حکمت را معرفی کرده است. از مرحوم میرزا حسین نوری نقل شده که گفته است: «از جمله ای از اخبار معتبره استفاده می شود که ترقی از درجه ای به درجه ای و از حالی به حالی،‌ و تنزل به همین نسق، بسبب مواظبت به عملی از ذکر و دعا و نماز و خوردن و آشامیدن و ترک چیزی و غیر آن چهل روز یا سال را مدخلیت تامی است در تأثیر آن».(9)
مراد ایشان با استناد به روایت یاد شده این است که هر کسی به مدت چهل شبانه روز مراقب و مواظب خود باشد و در خوردن و آشامیدن، حداقل را مراعات کند و مشغول عبادت و نیایش باشد و شرایط دیگری را که در منابع پایانی به تفصیل بحث شده، مراعات کند، خداوند حکمت را از قلب او به زبانش جاری می کند و آن شخص صاحب حکمت می شود. این مسئله در کلام نغز و شیرین لسان الغیب حافظ شیرازی با استناد به روایات آن چنین زیبا آمده است:
شنیدم ره روی در سرزمینی ***** همی گفت این معما با قرینی
که ای صوفی شراب آنگاه شود صاف ***** که در شیشه بماند اربعینی

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. سید محمد حسین تهرانی، رساله لبّ اللباب، در سیر و سلوک اولی الالباب، انتشارات حکمت 1366 شمسی.
2. دکتر سید جعفر سجادی، فرهنگ و اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، نشر وزارت ارشاد اسلامی، 1379 شمسی.
3. امام خمینی، چهل حدیث، نشر مؤسسه آثار امام سال 1378 شمسی.
4. میرزا جواد مالکی تبریزی، رساله لقاء الله، نشر هجرت، قم.
-------------------------------
پی نوشت:
1. دائره المعارف تشیع، تهران، نشر شهید محبّی، 1376 ش، جلد 6، صفحه 432، سجادی، جعفر، فرهنگ لغات و اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، نشر کتابخانه طهوری، صفحه 236.
2. دائره المعارف تشیع، نشر پیشین، جلد 6، صفحه 432.
3. صدرالمتالهین، اسفار، بیروت، نشر الاحیاء التراث العربی، 1383 قمری، جلد 3، صفحه 514.
4. همان، دائره المعارف تشیع، نشر پیشین، جلد 6، صفحه 433.
5. دائره المعارف تشیع، نشر پیشین، جلد 6، صفحه 436.
6. همان, صفحه 439.
7. رساله سیر و سلوک منسوب به سید بحرالعلوم، قم، نشر هجرت، 1401 قمری، ص90، تعلیقه یکم.
8. همو، ‌رساله منسوب به سید بحرالعلوم، نشر پیشین، ص90.
9. همو، ص91.

Share