اربعین حسینی؛ امکان حضور در تاریخی دیگر

بسم الله الرحمن الرحیم

با نظر به حضور اربعین در این تاریخ که به صورتِ رخدادی عظیم خود را ظاهر کرده است، در خدمت استاد طاهرزاده در پیاده‌روی اربعینی سؤالات زیر را مطرح کردیم، به امید آن‌که بتوانیم بهترین نگاه را به این رخداد عظیم داشته باشیم.

سؤال: حرکت اربعینی مردم در این‌تاریخ به چه‌چیز اشاره دارد و در وراء این حرکت چه‌چیز را باید احساس کرد؟

جواب: بسم الله الرّحمن الرّحیم

شیعه موضوع اربعین را به عنوان یک فرهنگ مدّ نظر دارد، به همان معنایی که در حرکت انبیا و اولیاء الهی به‌خصوص در مورد حضرت موسی(علیه اسلام) داریم که حضرتِ حق میقات و ملاقات او را با چهل شب یعنی «أَربَعینَ لَیلَة» به تمام و کمال رساند تا نشان دهد اربعین، رمز کمال است و در اربعین حقیقت هرکاری ظهور می‌کند و مسیری که با خلوص همراه باشد پس از چهل‌روز خود را در جلوه‌ی حکمت به میان می‌آورد.[1]

ابتدا باید روشن بشود یعنی چه که می‌گوییم اربعین جهت بلوغ اعمال الهی، یک فرهنگ است، سپس به موضوع اربعینِ کربلا بیشتر نگاه کنیم.

عنایت داشته باشید که فرهنگ مقابله با انبیای الهی همیشه فرهنگ کمّیت‌گرا بوده است و دشمنان انبیاء همیشه به کمّیت‌ها امیدوار بوده‌اند و نه به کیفیت‌ها و به امور الهی و معنوی. امیدواری به اسلحه‌ها در این دوران یک نمونه امیدواری به کمّیت‌ها است. در حالی‌که روش انبیاء این است که در عین استفاده‌از کمّیت‌ها، نگاهشان به نقش کیفیت‌ها در عالم باشد، و در واقع کمّیت‌ها بهانه است تا خداوند خودش را ماورای کمّیت‌ها نشان بدهد. این‌که خدا شمشیر را به‌دست انبیاء می‌دهد، غیر از این است که شمشیر به‌دست کفار می‌افتد، کفار همه‌ی امیدشان به شمشیر است، ولی خداوند شمشیر را به‌دست انبیا می‌دهد تا افقی برتر از این ابزارها برایشان محسوس شود. به همین جهت شما ملاحظه می کنید انبیا از شمشیر و اسلحه و کمّیت‌ها استفاده می‌کنند ولی همیشه در مسیر حرکت خود به جاهایی می‌رسند که خداوند در این عرصه‌ها خودش به صحنه آید و کاری را که باید بکند ظاهر شود.[2] این‌جا است که می‌بینیم کیفیتی که عرض شد به صورت نسیم‌های رحمانی در تاریخ، ماورای کمّیت‌ها به ظهور می‌رسد به همان معنایی که حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» متذکر شدند: «خرمشهر را خدا آزاد کرد»، زیرا واقعاً اسلحه‌ها و فعالیت رزمندگان عزیز در حدّی نبود که بتواند با قدرت نظامی دشمن مقابله کند.

 

[1] - در روايت داريم: «مَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً ظَهَرَتْ يَنَابِيعُ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَى لِسَانِه‏‏» (جامع الأخبار، ص: 94) هرکس چهل روز خود را براي خدا خالص کند چشمه‌هاي حکمت از قلب او بر زبانش جاري مي‌شود

[2] - خداوند به رسول خود(صلّی الله عليه و آله و سلّم) مي‌فرمايد: «وَ ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ رَمى‏»(انفال/17) آن‌گاه که نيزه مي‌اندازي تو نيستي که نيزه مي‌اندازي، بلکه خدا است که نيزه مي‌اندازد.

Share