گریه ی فرشتگان

خوارزمی این حدیث را به گونه ای دیگر نقل می کند:

امّ الفضل می گوید: هنگامی حسین (علیه السلام) را نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بردم، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) او را گرفت و گریه کرد و مرا از کشته شدن او با خبر ساخت ...

خوارزمی ادامه این حدیث را چنین بازگو می نماید:

آن گاه جبرئیل، باجمعی از فرشتگان – در حالی که پر و بال خود را باز کرده بودند – فرود آمدند، همه از غم حسین (علیه السلام) می گریستند.

جبرئیل، مشتی از تربت حسین (علیه السلام) را – که بوی مشک اَذفَر از آن به مشام می رسید – همراه خود آورده بود، آن را به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) داد و گفت:

یا حبیب الله! هذه تربۀُ وَلَدِکَ الحُسین بن فاطمۀ، و سیقتُلُهُ اللُعَناءُ بأرض کربلاء؛

ای حبیب خدا! این، تربت فرزندت حسین، پسر فاطمه (علیها السلام) است. به زودی گروهی لعنت شده که از رحمت خداوند دورند؛ او را در سرزمین کربلا خواهند کشت.

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:

حبیبی جَبرئیلُ! و هل تُفلحُ اُمَّۀٌ تَقتُلُ فرخی و فرخَ ابنتی ؟

حبیب من جبرئیل! آیا امّتی که نازدانه ی من و دخترم را می کشند، رستگار می شوند؟

لا، بل یَضربُهُم اللهُ بالاختلاف، فتختلفُ قُلوبُهُم و ألسنتُهُم آخر الدَهر؛ (1)

نه، بلکه خداوند آنان را به اختلاف و کشمش گرفتار می کند و تا پایان روزگار دل ها و زبانشان ناسازگار خواهد بود.
-----------------------------------------------------------------
1- مقتل الحسین (علیه السلام) : ج 1 ص 162، الفصول المهمّه: ج 2 ص 760، الصواعق المحرقه: ص 115، الخصائص الکبری: ج 2، ص 125، کنز العمّال : ج 6 ص 223

Share