قیامهاى مقدس بشرى داراى دو مشخصه هستند: اول اینکه آنها براى مقامات عالى انسانیت و توحید و عدل و آزادى، و براى رفع ظلم و استبداد صورت مى گیرند. دوم اینکه، برقى هستند در ظلمتهاى سخت که معمولاً مورد تصویب «عقلاى قوم!» قرار نمى گیرند. قیام امام حسین(علیه السلام) هر دو مشخصه را دارا بود، و یکى از آثار این قیام، جنبه الگویى آن براى سایر نهضتها و قیامهاى به حق و الهى است. تمام انقلابهاى مقدسى که در جهان اسلام پس از شهادت حسین(علیه السلام) تا زمان ما به وجود آمد، خمیر مایه اصلى آن، قیام آن حضرت بوده و هست و خواهد بود، قیامى که الهام بخش همه نهضتهاى اصیل رهایى بخش گردید. و این اصلى است که خود امام حسین(علیه السلام) در «بیضه» - یکى از منازل بین مکه و کربلا - به همراهان و یاران خویش فرمود: «ولکم فیه اسوة»25 در من براى شما نمونه و الگویى است. و چنانکه مى دانیم این الگو، قیام بر علیه ظلم و فساد است، همان امرى که باعث گردید خداوند متعال رسولش را در قرآن براى انسانها اسوه و الگو معرفى کند. و رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: «براى شهادت حسین(علیه السلام) حرارتى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمى شود» 26.
«استاد حسن ابراهیم» در این رابطه مى گوید: «کشته شدن امام حسین(علیه السلام) در تهییج شیعیان و وحدت بخشیدن به آنها تأثیر بسیارى داشت. قبل از این رخداد، شیعیان پراکنده بودند؛ زیرا شیعه گرى با خون آمیخته گشت و در اعماق قلوب شیعیان، نفوذ کرد و عقیده راسخ آنان شد» 27.
اثرات نهضت امام حسین از خود دستگاه اموى و دشمنان حضرت شروع شد. درست مثل آبى که با حرارت رو به جوشیدن مى رود، پس از به جوش آمدن، نخست حبابهایى از ته دیگ بالا آمده و در روى آب مى ترکد، پس از آن کم کم جوشیدن آغاز مى گردد. انقلاب یک جامعه بر علیه دستگاه ظلم نیز به همین شکل است، اول انتقادها و فریادهاى عدالتخواهى و تظلم که به حکم حبابهاى ته دیگ هستند از گوشه و کنار کشور بر مى خیزند و رفته رفته جان گرفته و دیگ جامعه جوشیدن آغاز مى کند و دستگاه ستم را آنقدر بالا و پایین مى برد که به صورت کف بى ارزشى بر روى زمین مى ریزد.
بارى، بعد از شهادت امام حسین(علیه السلام) بلافاصله این فریادها و انتقادها که مقدمه فرو ریختن ارکان حکومت منحوس بنى امیه بود بلند شد. «سنان بن انس» هنوز از قتلگاه امام بیرون نرفته بود که یارانش به او گفتند: تو حسین بن على، پسر پیغمبر، دختر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) را کشتى! تو مردى را کشتى که از همه عرب بزرگتر است و آمده بود تا حکومت را از دست بنى امیه بگیرد! اکنون پیش امراى خود برو و پاداش خود را بگیر و بدان که اگر تمام موجودى خزانه هاى خودشان را در برابر کشتن حسین به تو بدهند باز هم کم است. 28
و نیز«حمید بن مسلم »گوید: زنى را از طایفه «بکر بن وائل» که به همراه شوهرش بود در میان اصحاب عمربن سعد دیدم که چون دید مردم ناگهان بر زنان و دختران حسین(علیه السلام) تاختند و شروع به غارت و چپاول نمودند، شمشیرى به دست گرفت و رو به خیمه آمد و صدا زد: «اى مردان قبیله بکر، آیا لباس از تن دختران رسول خدا(صلی الله علیه وآله) به یغما مى رود؟ مرگ بر این حکومت غیر خدایى، اى قاتلان رسول خدا» در این هنگام شوهرش دست او را گرفته و به خیمه برگرداند. 29
اینها و موارد بسیار دیگر، نخستین عکس العمل هاى مردم از واقعه جانسور کربلا بود که رفته رفته به وسعت آن افزوده مى گشت، تا جایى که روح انقلاب در مکتب اسلام دمیده شد ومردم هرگاه رهبر لایقى مى یافتند بر علیه حکومت نامشروع و فاسد بنى امیه دست به قیام مى زدند، و شعار غالب انقلابها «خونخواهى حسین» بود. شمار این انقلابها زیاد است که ما در اینجا به چند نمونه اشاره مى کنیم.
1- انقلاب توابین: این انقلاب در کوفه بر پا گردید و واکنش مستقیم قتل امام بود، و انگیزه آن، احساس گناه به علت یارى نکردن امام پس از آنکه کتباً از او دعوت کردند به کوفه آید - بود. لذا کوفیان خواستند ننگى را که مرتکب شده بودند با انتقام از قاتلان آن حضرت بشویند و دست به قیام زدند. این واقعه در سال 65 هجرى روى داد.
2- انقلاب مدینه: هدف این انقلاب خونخواهى نبود بلکه انقلابى بود علیه حکومت ستمکار بنى امیه. شرکت کنندگان در این قیام یک هزار تن بودند که به دست سپاهیان شام و با نهایت وحشیگرى سرکوب گردید.
3- قیام مختار ثقفى: این قیام در سال 66 هجرى در عراق به انگیزه خونخواهى امام حسین(علیه السلام) و انتقام از قاتلان او صورت گرفت. این انقلاب به رهبرى مختار توانست در یک روز دویست و هشتاد تن از قاتلان امام حسین(علیه السلام) را به قتل رساند.
4- انقلاب مطرف بن مغیره: وى در سال 77 هجرى بر علیه حجاج بن یوسف شورید و عبدالملک بن مروان را از خلافت خلع کرد.
5- انقلاب ابن اشعث: او نیز بر علیه حجاج در سال 81 هجرى شورید و عبدالملک مروان را از خلافت خلع کرد. این شورش تا سال 83 به طول انجامید . در آغاز، پیروزیهاى نظامى به دست آورد اما بعدها شکست خورد.
6- انقلاب زید بن على : وى که از فرزندان امام زین العابدین(علیه السلام) بود در سال 122 هجرى در کوفه قیام کرد، اما بیدرنگ به وسیله سپاهیان شام که در آن هنگام در عراق بودند سرکوب گردید.
7- قیام حسین بن على ، شهید فخ : «فخ» نام وادى و محلى است در قسمت غربى و یک فرسخى شهر مکه، و آن جایى است که حسین بن على (صاحب فخ) بر علیه حکومت عباسى در سال 169 هجرى قیام کرد و با یاران خویش به شهادت رسید. وى یکى از سادات و علماى اسلام بود که براى عظمت تشیع با خون خویش پس از حدود یک قرن از ماجراى کربلا اثرى عمیق در عالم تشیع بجاى گذاشت.
این انقلابها و انقلابهاى دیگر، نقش مهمى در برابر حکومتهاى ناشایست وقت از نظر محفوظ ماندن ظواهر اسلام و نام مقدس پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و رعایت حقوق مردم ایفا کردند. و این نهضتها خود یکى از آثار مهم و ثمرات نهضت ریشه دار و عمیق سیدالشهدا(علیه السلام) بود . در زمان کنونى نیز خواستگاه انقلاب اسلامى ایران ،مجالسى بود که به جهت بزرگداشت حماسه حسینى و واقعه عاشورا اقامه مى گردید.
قیام حسینى نه تنها براى مسلمین بلکه براى غیر مسلمانان نیز که به دنبال رهایى از ظلم و ستم بوده و هستند، سرمشق قرار مى گیرد. «مهاتما گاندى» مى گوید: من زندگى امام حسین(علیه السلام) آن شهید بزرگ اسلام را به دقت خوانده ام و توجه کافى به صفحات کربلا نموده ام و بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستى ازامام حسین(علیه السلام) پیروى کرده و سرمشق بگیرد. 30.
حسین ، کشته دیروز و رهبر روز است
قیام اوست ، که پیوسته نهضت آموز است
خون او تفسیر این اسرار کرد
ملت خوابیده را بیدار کرد
--------------------------------------
(25) - تاریخ طبرى , ج 7 ص 300
(26) - جامع احادیث الشیعه , ج 12 ص 556
(27) - ترجمهء تاریخ سیاسى اسلام , ج 1 ص 351
(28) - تاریخ طبرى , ج 4 ص 347
(29) - ترجمهء لهوف سید بن طاووس , ص 132
(30) - نقل از کتاب <درسى که حسین(علیه السلام) به انسانها آموخت > شهید هاشمى نژاد, ص 447