خداوند متعال در سوره نحل، کسانی را که در مسیر خداوند هستند، ولی گاهی ثبات قدم نشان نمی دهند، خیلی عجیب بیان می کند و می فرماید:
وَ لا تَکُونُوا کَالَّتی نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّهٍ أَنْکاثا.[۱]
یعنی مثل کسى نباشید که پنبه را برای استفاده، رشته و تبدیل به نخ کرده، بعد شروع مى کند به هم زدن و دوباره پنبه کردن.
مهم این است که چه کسانی این کار را مى کنند؟ کسانى که در مسیر ایمان صدمه خورده اند، این پشم یا پنبه را تبدیل به نخ کرده، ناگهان همه را کنار مى زند؛ یعنى زحمات و عبادات خودش و ایمانی که به دلش تابش کرده را خراب می کند.
نکته اى که اینجا هست این است که قرآن این فرد را به زن تشبیه مى کند: «وَ لا تَکُونُوا کَالَّتی»؛ چون کسى که طالب دنیاست اصلاً حالتش زن مى شود. زن بودن، مشکلی ندارد؛ ولى براى زن، مشکل ندارد. خداوند متعال وقتى کسی را مرد آفرید، باید مرد باشد؛ ولى در برزخ اگر مردى شبیه به زن باشد این به سبب معیوب بودن افکار او، دنیاطلبى او و حس شهوت زیاد اوست. چنین شخصی شکل و شمائلش فرق مى کند و اى کاش شبیه به یک زن معمولى مى شد!
خداوند در قرآن مى فرماید:
وَ لا تَکُونُوا کَالَّتی نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّهٍ أَنْکاثاً تَتَّخِذُونَ أَیْمانَکُمْ دَخَلاً بَیْنَکُمْ … ؛ [۲]
و همانند آن زن که رشته اى را که محکم تافته بود از هم گشود و قطعه قطعه کرد مباشید، تا سوگندهاى خود را وسیله فریب یکدیگر سازید… .
کسى که زحمتى کشید و یک کار خداپسندانه کرد، براى خدا سعى و تلاش کرد، مخصوصا در مسائل معنوى و خداشناسى، گاهی دل چنین شخصی را محبت دنیا مى گیرد، دنیا چشمش را پُرمى کند که این باعث مى شود شکل و شمائلش متفاوت شود. البته مراد از دنیا، شاخه های گوناگون آن است.
در دو آیه بعد مى فرماید:
وَ لا تَتَّخِذُوا أَیْمانَکُمْ دَخَلاً بَیْنَکُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها وَ تَذُوقُوا السُّوءَ بِما صَدَدْتُمْ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ وَ لَکُمْ عَذابٌ عَظیم؛ [۳]
سوگندهاى خود را وسیله فریب یکدیگر مسازید، تا قدمى را که استوار ساخته اید بلغزد و به سبب اعراض از راه خدا گرفتار بدى شوید و به عذابى بزرگ گرفتار آیید.
هر انسانی فقط یک انسان نیست؛ بلکه موجود بزرگى است. برای هر کس بین دلش تا خداى متعال راه باز است؛ اما گاهى دنیاطلبى کارى مى کند که خود من راه خدا را براى خود و دیگران مى بندم.
آیه بعد می فرماید:
وَ لا تَشْتَرُوا بِعَهْدِ اللَّهِ ثَمَناً قَلیلاً إِنَّما عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُون؛ [۴]
پیمان خدا را به بهایى اندک مفروشید؛ زیرا آنچه در نزد خداست برایتان بهتر است؛ اگر بدانید .
آن عهد و وظیفه اى را که خداوند براى خداشناسى و توحید شما قرار داده، این را ارزان نفروشید. همه دنیا را هم که در مقابل آن بگیرى، ارزان است. ما توحید را در مقابل چه چیزی مى فروشیم؟ ما چه کار مى کنیم؟ بسیاری از معامله هایمان خسرانى است، خیلى بى حساب و کتاب و بى نظم است. در بسیاری اوقات، انسان در مسیر خداشناسى، زحماتى کشیده، مسیری را رفته؛ اما شبهات و امور منفی، از طرف شیطان القا می شود؛ [مثلا] دنیاطلبى، تغییرات عجیب و غریب در داخل انسان و در خارج انسان؛ همه این ها براى این است که شیطان، انسان را از خدا دور کند.
خداوند در آیه بعد، خیلى لطیف بیان مى کند و مى فرماید: علت این که انسان این کار را مى کند، به دنیاطلبى ـ دنیاطلبى به معناى گسترده ـ برمى گردد؛ یعنى این کار، خدایى نیست و این معامله، خسرانى است. خداوند مى فرماید:
ما عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ وَ لَنَجْزِیَنَّ الَّذینَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ؛[۵]
آنچه نزد شماست تمام مى شود و آنچه نزد خداست باقى است. و به صبرکنندگان اجرشان را بهتر از آنچه مى کردند مى دهیم.
اگر انسان براى رسیدن به فلان پست و مال دنیا زحمت کشید – فرض کنیم به آن هم برسد – خداوند در آیه مذکور می فرماید که این کار، جواب نمی دهد: «ما عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ وَ لَنَجْزِیَنَّ الَّذینَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ».یعنی آن پست هم از بین می رود و فانی می شود.
هر مؤمنى در مسیر زندگى، فصل هایى بر او سخت مى گذرد که صبر در آن فصول، سخت است؛ ولى اصلاً نمره معدل ایمان را همین جا مى دهند؛ همین جایى که دیگر انسان نمى تواند، حس مى کند خسته شده است؛ معدل ایمان مربوط به همین جاست.
خداوند در آیه بعد مى فرماید:
مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاهً طَیِّبَهً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ؛[۶]
هر زن و مردى که کارى نیکو انجام دهد، اگر ایمان آورده باشد، زندگى خوش و پاکیزه اى به او خواهیم داد و پاداشى بهتر از کردارشان عطا خواهیم کرد.
معلوم است که این حیات طیبه، غیر از حیات جسمانى است؛ چون خداوند مى فرماید: هر مؤمنى اگر عملش را عمل صالح قرار بدهد ما حیات طیبه به او مى دهیم. این حیات طیبه یک حیات اضافه است؛ یعنى یک زنده شدن است، راه پیدا کردن به جایى است که مرده نمى تواند برود.
-------------------------------------------------------
[۱]. سوره نحل، آیه ۹۲.
[۲]. سوره نحل، آیه ۹۲.
[۳]. سوره نحل، آیه ۹۴.
[۴]. سوره نحل، آیه ۹۵.
[۵]. سوره نحل، آیه ۹۶.
[۶]. سوره نحل، آیه ۹۷.