فتنه تورانیزه کردن تبریز
آنچه در متن زیر میخوانید، تحلیهای دکتر احمد کاظمی، کارشناس مسائل قفقاز و آذربایجان در مورد فتنه ای جدید با عنوان فتنه تورانیزه کردن تبریز می باشد. لطفا ما را همراهی نمایید.
تحلیل دکتر احمد کاظمی در مورد فتنه تورانیزه کردن تبریز
هر کدام از شهرهای ایران به جهاتی پایتخت فرهنگی یا مذهبی یا گردشگری و… محسوب می شوند؛ اما تبریزِ جان، را به دلیل داشتن تاریخی پرشکوه می توان توامان پایتخت تمدنی، شیعی، فرهنگی و تاریخی ایران خواند که به تعبیر مقام معظم رهبری همواره تاریخ ساز و تحول آفرین بوده است. تبریزِ جان طی ماههای اخیر شاهد مجموعه اقدامات اسفناک از سوی عناصری با چهره های گونه گون رسمی و غیررسمی بوده است که در پوشش های مختلف به دنبال دمیدن قوم گرایی تصنعی در این دیار ایران اسلامی هستند. وقایع هدایت شده توسط مراکز خارجی در ورزشگاه یادگار امام تبریز در بازی های تراکتور تا انواعی از جشنواره های جنجالی، انتشار کتب مملو از تحریف تاریخ و ادبیات، تا تخم گذاری اورخون یا طَمغاها در ائل گلی، از این دسته هستند.
درباره هرکدام ازاین رویدادها نکات متعددی می توان مطرح کرد که از حوصله این قلم خارج است اما سه نکته اساسی را می توان در خصوص مجموع این رویدادها تبیین نمود :
اول: همه این رویدادها و اقدامات بظاهر پراکنده، در اصل از یک مرکز واحد و با یک هدف کانونی صورت می گیرد و آن استحاله هویت اصیل آذربایجانی و تورانیزه – ترکیزه کردن این هویت پرافتخار ایرانی است. هویت آذربایجانی به لحاظ ریشه تاریخی؛ هویتی ایرانی، شیعی و بومی است که در طول تاریخ، بیشترین ضربه و جنایت را از هویت مغولی، تورانی و ترکی آناتولی دیده و بارها نه تنها آثار و میراث تمدنی و دینی تبریز، بلکه نوامیس آن در تعرض تُرک های متجاوز عثمانی قرار گرفته و بیشرمانه به تقریر مورخان آنها نیز در آمده است؛ که البته ضروری می نماید در این خصوص کسانی که سنگ تُرک های مغولی و آناتولی را به سینه می زنند، بیشتر مطالعه نمایند. آذری چه در آذربایجان ایران و چه در جمهوری آذربایجان به لحاظ تاریخی، تمدنی، نژادی ،مذهبی، فرهنگی، هویتی و زبانی ارتباطی به تُرک های مغول، اوغوز، تاتار و آناتولی ندارد و حتی «آذربایجانچولیق» حیدر علی اف با تاکید بر تمایز هویت آذربایجانی از هویت تُرکی مطرح شد. بنابراین بر خلاف تصور اولیه، نه تنها ارمنستان، بلکه این هویت اصیل آذربایجانی است که مانعی در برابر باصطلاح جهان توران و جهان تُرک می باشد. برای شکل گیری فتنه ژئوپلیتیکی تورانیسم و ایجاد باصطلاح جهان تُرک، از نظر انگلستان باید هویت شریف آذربایجانی از بین برود. محور لندنی – صهیونی – نوعثمانی با تمام توان ایجاد توهم باصطلاح جهان ترک را از طریق دالان تورانی ناتو (کریدور جعلی زنگزور) در اولویت قرار داده اند. در همین راستا و در کمال تعجب، خاندان پیمانکار علی اف، بموازت بستن مرزهای زمینی بر روی آذریهای ایران، در آران تاریخی، هر روز تیشه بر ریشه «آذربایجانچولیق» می زنند و به دنبال تورانیزه کردن مردم جمهوری آذربایجان از زبان گرفته تا سایر عناصر فرهنگی هستند. همین راهبرد با فکر محور لندنی – صهیونی – نوعثمانی و با صرف میلیون دلار از سوی خاندان علی اف، در تبریز و آذربایجان ایران نیز دنبال می شود. چگونه است که پذیرفته و آشکار می شود که خاندان علی اف صدها میلیون دلار در اروپا و امریکا صرف ترویج پان تورانیسم می کنند اما تبریز را که به قِبله آمال قومی شان تبدیل کرده اند، از قلم می اندازند؟ بنابراین از کنار وقایع به ظاهر پراکنده در تبریز نمی توان به سادگی عبور کرد. عناصر این رویدادها، پیاده نظام همان طیفی هستند که وقیحانه دو سال پیش از ضرورت پیوستن ایران به اتحادیه باصطلاح کشورهای تُرک سخن می گفتند و اینگونه القاء می کردند که آذریهای ایران بخشی از باصطلاح جهان ترک و توران هستند. اینها کسانی هستند که به دنبال جایگزینی مکتب امام حسین ع با مکتب ماده گرگ پرستی و تمدن ایرانی به جای تمدنی مغولی – ترکی هستند.
دوم : اگرچه «وقاحت ، ناسزا گویی، سفسطه بازی، پررویی و فرار به جلو» ویژگی مشترک همه پان ها و عناصر قومی اعم از رقاصه یا افراد مقدس مآب هست؛ اما رویداد تخم مرغی در تبریز یک موضوع را بیشتر عیان کرد و آن راهبرد شبکه وابسته قومی اعم از عناصر متجاسر و عناصر خفی آن برای استفاده از انگ ایرانشهری برای مقابله با انتقادات و افشاءگریهاست. از آنجا که امت گرایی یک آرمان اسلامی هست؛ عناصر قومی این مساله را به خوبی از اربابان انگلیسی شان یاد گرفته اند که چگونه از آرمان ها برای فریب عده ای سوء استفاده کنند. عناصر قومی که آشکارا اقداماتی علیه تمامیت ارضی و هویت ملی و اسلامی انجام می دهند؛ برای به انفعال کشاندن نهادهای امنیتی و دولتی یک پیوست از قبل آماده دارند؛ و آن نسبت دادن اعتراض ها و مطالبات عموم مردم، به ایرانشهری هاست. بنابراین اهمیت دارد روشنگری درباره ماهیت، حدود و ثغور ایرانشهری صورت بگیرد تا مانع سوء استفاده از آن گردد؛ چه اینکه در مقطع حاضر کسانیکه از ایرانشهری به عنوان یک ابزار برای فرار از مجازات و توجیه اقدامات و اظهارات ضد وحدت ملی (وحدت کلمه مورد نظر امام راحل مان) استفاده می کنند در سابقه خود از قضا در یک نقطه بایکدیگر اشتراک عمیق دارند که تصادفی نیست. آنها یکبار هم در برابر شیعه ستیزی سیستماتیک در جمهوری آذربایجان، یا در برابر توهمات تاریخی خاندان علی اف، یا مداخله علی اف در امور آذریهای ایران ، یا ایران هراسی در آران، یا چرایی بسته ماندن مرزهای زمینی دو کشور و یا اظهارات ضدایرانی اردوغان از خود واکنش نشان ندادند، گویا علی اف و اردوغان برای آنها پدرخوانده های معنوی یا احتمالا مالی که مراودات شان در لابلای ده پرده صورت می گیرد، هستند. بنابراین آنها نه درد اسلام دارند و نه درد ایران؛ و ایرانشهری برای آنها یک وسیله برای پوشش اقدامات تجزیه طلبانه است.
سوم: با توجه به آنچه در سطور فوق گذشت، سطحی نگاه کردن به اتفاقات تبریز یک اشتباه بزرگ ملی است. این رویدادها نه خودجوش و یا تصادفی یا سهوی بلکه مجموعه ای از فرایندی است که در قالب پان تورانیسم انگلیسی و راهبرد تورانیزه کردن تبریز برنامه ریزی و شبکه سازی شده است. این رویدادهای تصنعی با آنچه در جمهوری آذربایجان و ترکیه و تحولات مربوط به دالان جعلی زنگزور (دالان تورانی ناتو) می گذرد، ارتباط دارد ؛ کما اینکه مورد استقبال احزاب شوونیستی آنها مانند حزب توران نیز قرار گرفته است؛ بنابراین در برخورد با این رویدادها، باید به عوامل پیش پاافتاده بسنده نکرد و به سراغ کانون های اصلی در داخل و خارج از کشور رفت. ضمن اینکه ضرورت دارد استانداری آذربایجان شرقی در مجموعه اولویت های خود برای سالجاری و سالهای آتی اهمیت ویژه ای به مباحث فرهنگی قرار دهد و در تراز تبریز به عنوان نمونه ای از الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت با این موضوع برخورد کند. همچنین پیشنهاد می شود نمایشگاهی از عناصر و نمادهای تاریخی و دینی و تمدنی هویت اصیل آذربایجانی در تبریز به نمایشگاه گذاشته شود تا بر همگان بیشتر مشخص گردد که نماد تبریز توهمات وارداتی یا تحمیلی اورخونی یا طَمغایی نیست بلکه هزاران نمود و نمادی هست که گویای پرچمداری تبریز در صیانت از مرزهای هویتی، دینی ، تاریخی و تمدنی و جغرافیایی ایران است.