عصمت یا حجّیت؟ / آیت الله حائری شیرازی (ره)
بهره گیری هر چه بیشتر از منابع اصیل دین در عرصه استنباط، بستگی به میزان درک ما از آنها دارد. هر چه بر شناخت ما از جایگاه قرآن، سنت و عقل و جایگاه آنها در هندسه ی فهم دین افزوده شود، بر اقبال ما در استفاده از آنها افزوده خواهد شد. برای همین نیز بر هر فقیهی لازم است تا بر تاملات خود در این زمینه بیفزاید. در این نوشتار، حجیت و جایگاه ارزشی عقل از نظر کیفی مورد توجه بوده و تلاش شده است تا از اصل حجیت و ارتباط آن با عصمت ، تحلیل های بسا تازه ای ارائه شود. در ادامه با ما همراه باشید تا در این مورد بیشتر بخوانید.
مرحوم آیت الله حائری شیرازی
اجانب دوست دارند این اتحادی که مردم با رهبر دارند شکسته شود. یکی بگوید رهبر این را گفت و من قانع نشدم. وقتی این کلیت شکسته شود، اجانب پیروز میدان خواهند شد. [در جنگ تحمیلی]، مردم صدها هزار شهید دادند. با شعار جنگ جنگ تا پیروزی [سال ها جنگیدند]. بلافاصله یک روز امام گفت صلح می کنم و این صلح من تاکتیکی نیست. مردم تردید نکردند و به نفع امام در غدیر راهپیمایی کردند. مردم ما تربیت شده هزار سال انتظارند. مردم عاشق چشم و ابروی بزرگان دینی نیستند. مردم امام غائب شان را در عالِم وارسته خود می بینند و برای حفظ ارتباط خود [با او]، سر و جان می دهند.
درست است علما معصوم نیستند اما حجت هستند. امام هم معصوم نبود، اما حجت بود. فرق است بین عصمت و حجیت. وقتی گفته می شود «من قانع نشدم»، نفی عصمت نیست، نفی حجیت است.
امام فرمود وقتی مردم به خبرگان رأی دهند و خبرگان مجتهد عادلی را انتخاب کنند او ولی منتخب مردم است و حکمش نافذ است. «من قانع نشدم»، نفی نافذ الحکم بودن است نه نفی عصمت. نافذ الحکم بودن پرچم ماست، سرود ملی ماست. هرکس پرچم نافذ الحکم بودن را سست کند، پرچم جایگزین بدون هیچ تردید پرچم استکبار است.
ابراز قانع نشدن، غیراز قانع نشدن است. قانع نشدن اختیاری نیست، اما ابراز آن، انتخاب حجیت خود بر حجیت نظام و نافذ الحکم بودن خود بر نافذ الحکم بودن نظام است.