خاطرات شهدا - شهیدی که آیت الله بهاءالدینی به امام زمان معرفی کرد

خاطرات شهدا - شهیدی که آیت الله بهاءالدینی به امام زمان معرفی کرد

خاطرات شهدا از روحانیت تشیع، مرزبانان فقه آل محمد(صلی الله علیه وآله وسلّم) در طول تاریخ پر افتخار شیعه، همواره در صف مقدم حرکت ها، فعالیت های سیاسی، اجتماعی و نهضت های رهایی بخش، بیرق دار مبارزات حق علیه باطل بوده‎ اند.

مرزبانان فقه آل محمد(صلی الله علیه وآله وسلّم) در دوران هشت سال دفاع مقدس حماسه سازان بی بدیلی بودند که برگی از دفتر خاطرات این شهدا را تقدیم شما خوانندگان خواهیم کرد:

خاطرات شهدا : طلبه شهید جلال اف شار، ذاکر قریب البکاء

وقتی وارد جلسه شدند فرمودند:«در بین  شما یکی از سربازان امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) هست و به زودی از میان شما می رود و بعدها که جلال افشار شهید شد، عکس را بردند خدمت آقا، آیت الله بهاءالدینی بی اختیار گریه کردند. طوری که شبنم اشک هایشان از گونه ها سرازیر می شد و روی عکس جلال می افتاد و بعد فرمودند: امام زمان از من یک سرباز می خواستند، من هم آقای افشار را معرفی کردم. اشک من، اشک شوق است! ایشان می گفتند: جلا ل«ذاکر قری ب البکاء» است.

در یکی از محله های اصفهان دیده به جهان گشود و دومین پسر بزرگ خانواده بود. در سال های 53 و 54 با ثبت نام در مدرسه علمیه حقانی که به مدیریت آیت الله قدوسی(رحم ه الله ) اداره می شد و از بهترین مدارس قم بود حال و هوای تازه ای یافت. او در ضمن تحصیل به مناطق محروم رفت و آمد داشت و در ساماندهی تظاهرات علیه رژیم غاصب پهلوی نقش فعال بر عهده گرفت. اعلامیه های امام، قطعنامه های راهپیمایی ها و متن های دیگر را با صدای شیوا و جذابی که داشت قرائت می کرد؛ چنانکه توسط ساواک دستگیر شد.

در خاطرات شهید جلال افشار آمده است که همه اش می گفت: «دنیا ارزشش را ندارد که به خاطرش آخرتمان را خراب کنیم».

دست و بالش تنگ بود، دارائیش از مال دنیا فقط یک موتور و همیشه خدا هم دست هایش روغنی بود و تعمیرش می کرد، سوار موتور می شد و می رفت قبض های حقوقی یتیمان را توزیع می نمود.

خاطرات شهدا : طلبه شهید ابراهیم نصراللهی

در مدرسه ذوالفقار اصفهان طلبگی را شروع کرد. بعد هم آموزش در پادگان غدیر و عزیمت به دیار عاشقان، شغلش شده بود آرپی جی زن و تانک ها را شکار می کرد. همسرم می گفت: تنها 8 ماه از ازدواجمان سپری شده بود، روزی برای نماز صبح برخاستم او را ندیدم. سراغش را گرفتم فهمیدم راهی جبهه شده است. بعد هم با گلواژه نامه اش از من حلالیت طلبید.

خاطرات شهدا : طلبه شهید مجتبی شاه نظیر

مجتبی در عملیات کربلای 4، ماموریت خطرناکی را در تخریب پذیرفت و غواص خط شکن تیم ویژه عملیاتی شد. او با پشت سر گذاشتن ماه ها آموزش غواصی در اروند و کارون آماده شد تا با شنا از اروند عبور کرده و بر خصم زبون بتازد. این شهید عزیز حدود 12 سال پیکرش در خاک گرم جنوب ماند تا سال 77 تشیع و به خاک سپرده شد.