هنر و مفهوم آن در لغت و اصطلاح
هنر در لغت به معنای فّن، صنعت، علم، فضل، کیاست، فراست، لیاقت و کمال آمده است.[ر. ک: لغت نامه دهخدا، ذیل ماده «هنر»، فرهنگ معین، ج 4، ص 5208] معادل عربی این واژه «فنّ» است.
به رغم آنکه مفهوم اصطلاحی هنر بسان مفهوم علم امری بدیهی و شناخته شده برای همگان به نظر می رسد، اما نگریستن دقیق تر در مفهوم آن نشان می دهد که هنر از جمله مفاهیم ظریف و دقیقی است که ارائه تعریف و تصویری گویا از آن کاری دشوار است.
تعاریف ذیل برخی از دیدگاه هایی است که پیرامون مفهوم هنر ارائه شده است:
۱. هنر کوششی است برای آفرینش صور لذت بخشی که حسّ تشخیص زیبایی ما را ارضا کند و این حسّ وقتی راضی می شود که ما نوعی وحدت یا هماهنگی حاصل از روابط صوری در مدرکات حسّ خود دریافت کرده باشیم.[معنی هنر، ص 2]
۲. هنر تجلی احساسات نیرومندی است که انسان آنها را تجربه کرده است، این تجلی ظاهری به وسیله خطها، رنگ ها، حرکات و اشارات، اصوات و کلمات صورت می پذیرد.[هنر چیست؟ ص 5]
۳. کلمه هنر به معنای عام، نتیجه گرفتن از دانایی بوسیله توانایی و عمل است.[زیباشناسی در هنر و طبیعت، ص 63]
۴. هنر وسیله ای است برای ثبت و ضبط احساس انسانی در قالب مشخص و نیز انتقال آن در خارج از عوامل ذهن و همچنین تفهیم آن احساس به دیگران است.[اصالت در هنـر و علل انحراف در احساس هنرمند، ص 33]
۵. هنر یک فعالیت انسانی و عبارت است از اینکه فردی آگاهانه و به یاری علایم مشخصه ظاهری، احساساتی را که خود تجربه کرده است، به دیگران انتقال دهد، به طوری که این احساسات به ایشان سرایت کند و آنها این احساسات را تجربه کنند و از همان مراحل حسّی که او گذشته است، بگذرند.[هنر چیست؟ ص 57]
۶. هنر در تجربه انسانی، روش خاصی از بیان حقایق زندگی است، (یعنی) اگر زبان علمی یا عادی که ما آن را در زندگی روزمره خود به کار می گیریم، دارای این ویژگی است که بیان مستقیم حقایق می باشد، زبان هنـر این ویژگی را دارا خواهد بود که بیان غیر مستقیم همین حقایق است، تفاوت این دو زبان آن است که زبان نخست بر نقل حقایق به صورت واقعی خود استوار است، در حالی که زبان هنـر بر عنصر تخیل استوار است.
به عنوان مثال اگر بخواهیم انفاق در راه خدا را بیان کنیم می گوییم هر کس برای خشنودی خدا اموال خود را انفاق کند، چند برابر آن پاداش خواهد گرفت، در این حالت این سخن، یک بیان واقعی یا عادی یا علمی می باشد، اما هنگامی که همین مفهوم را با آیه کریمه:
«مَثَلُ الَّذِینَ ینفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ کمَثَلِ حَبَّهٍ. ..؛[بقره/ 261]؛ مثال کسانی که اموالشان را در راه خدا مصرف می کنند، همانند مثال دانه ای است. ..»
بیان می کنیم، این تعبیر یک بیان «هنری» خواهد بود و تفاوت تعبیر گذشته با این تعبیر، ایجاد یا افزودن یک رابطه جدید میان «انفاق» و «دانه گندم» است.[اسلام و هنـر، ص 12]
۷. هنر آن است که انسان: اندیشه ها و عواطف خویشتن را یا از طریق قلم، قلم مو و «چکش» یا ابزار تولید آواها به صورت «شعر»، «نثر» و «نقاشی» و «تندیس» و «موسیقی» به منصّه ظهور برساند.[شعر کهن فارسی در ترازوی نقد اخلاق اسلامی، ج 1، ص 46]
چنانکه پیداست این تعاریف از سه زاویه مفهوم هنر را به تصویر کشیده اند:
۱. منشأ و خاستگاه ظهور و بروز هنـر
۲. شیوه و روش انعکاس آثار هنری
۳. تجلی و تبلور بیرونی آثار هنری
تعریف اول و پنجم به جهت نخست یعنی منشأ ظهور هنـر ناظر است، و تعریف چهارم و ششم جهت دوم یعنی شیوه و روش انعکاس آثار هنری را مورد توجه قرار داده است، و تعریف دوم، سوم و هفتم براساس جهت سوم یعنی تجلّی و تبلور آثار هنری شکل گرفته است، از سوی دیگر برخی از این تعاریف نظیر تعریف چهارم هنـر را انعکاس دهنده احساسات انسانی دانسته است، اما برخی از تعاریف نظیر تعریف هفتم اندیشه ها و تفکرات را نیز به احساسات افزوده است، به نظر می رسد که به منشأ ظهور و شیوه انعکاس آثار هنری، نمی توان هنـر اطلاق کرد، آنچه مفهوم هنر را به دنبال می آورد تبلور عینی و خارجی این خاستگاه و شیوه آن است. از سوی دیگر هنر افزون بر تجلّی احساسات، تبلور اندیشه ها نیز هست.
با توجه به این نکات و با نگریستن به این تعاریف می توان تعریف ذیل را که از جامعیت بیشتری برخوردار است، برای هنر ارائه کرد:
«هنر تجلّی و تبلور زیباگونه و عینی احساسات و اندیشه های درونی آدمی است که با شیوه ها و ابزار متناسب انجام می پذیرد.»
پیشنهادی: اهمیت هنــر در بیانات رهبری
منبع: تفسیر موضوعی قرآن ویژه جوانان، ج 1، ص: 25.