جایگاه موسیقی سنتی و محلی در میان نوجوانان - جلسه هفتم
اهداف جلسه هفتم جایگاه موسیقی سنتی و محلی در میان نوجوانان : آشنایی با بحث فرهنگ - آشنایی با تأثیر فرهنگ ایران بر جهان - آشنایی با جایگاه فرهنگ و هنر ایران در جهان - آشنایی با مدرنیته
وسایل مورد نیاز: کامپیوتر مجهز به اینترنت
مقدمه
تا این مرحله از پروژه ما با مبحث موسیقی، موسیقی سنتی و ویژگی های آن، تاریخ موسیقی ایران و موسیقی محلی و موسیقی تلفیقی هچنین انواع سبک های موسیقی آشنا شدیم. در این درس قصد داریم با مبحث فرهنگ، تأثیر فرهنگ ایران بر جهان و مدرنیته آشنا شویم.
جلسات قبلی:
جلسه اول - جلسه دوم - جلسه سوم - جلسه چهارم - جلسه پنجم - جلسه ششم
ضرورت انجام این تحقیق حفظ قسمت عظیمی از آثار و فرهنگ ملت ایران است. از آنجا که موسیقی بیانگر عواطف و احساسات یک ملت است، پس می توان گفت ملتی که برای هنر و موسیقی خود ارزش قائل نباشد، هویت اصلی خود را فراموش کرده و این مساله برای کشور ما که از اولین تمدن های جهان به شمار می آید، یک خطر بزرگ فرهنگی محسوب می شود و با از بین رفتن موسیقی سنتی و محلی ایرانی، نسل های آینده بویی از این بخش مهم فرهنگ اصیلمان نخواهد برد.
6 -1 فرهنگ
به گفته میر سپاسی: فرهنگ عبارت است از مجموعه ای از عقاید، عادات، فرم ها و هنرهای متعلق به جمعی از انسان ها در زمان و مکان مشخص. فرهنگ فضایی است از رنگ ها، نغمه ها و عادات که شیوه های خاصی را بر زندگی انسان نقش می زند، تصورات او را نیرو می بخشد و خلاصه پیوند ارگانیک انسان است که لو را در بر گرفته است.
آقای دکتر میرسپاسی در مقاله "مدیریت تطبیقی و تطبیق مدیریت"، در بحث از "فرهنگ" می نویسد: در متون مختلف از آن صدها تعریف به عمل آمده است و هر دسته از تعریف ها فرهنگ را در مفهومی خاص مطرح کرده اند. بعضی در مفهوم راه زندگی، برخی دیگر به مفهوم تمدن و بالاخره عده ای در مفهوم علم و هنر.
همچنین استاد محمد تقی جعفری در مقاله ای تحت عنوان تعریف فرهنگ و مقدمه ای بر شناخت فرهنگ اسلامی،فرهنگ را چنین تعریف می کند:
"ما این حقیقت را بایستی به خاطر بسپاریم که انسان های هیچ جامع تشکل یافته ای در هیچ یک از دوران های تاریخ، بدون رنگ آمیزی واقعیات عینی و توجیه فعالیت ها و شئون زندگی خود با مقداری از آرمان ها و عقاید و رسوم و هدفگیری ها به حیات خود ادامه نداده اند. این رنگ آمیزی و توجه که اخلاق و هنر به معنای عمومی و کمّیت و کیفیّت آزادی و مذهب و برداشت خاص از جهان بینی و علم و اخلاق تابو و رسوم و حتی قوانین حقوقی را کیفیّت خاصی می بخشد، فرهنگ نامیده می شود."
مرحوم دکتر علی شریعتی در تعریف فرهنگ می گوید: مجموعه ساخته ها و اندوخته های مادی و مجموعه ساخته ها و اندوخته های معنوی که اولی تمدن است و دومی فرهنگ. شعر، مذهب، عرفان، هنر، اساطیر، حقوق، روابط اجتماعی با ارزش های انسانی و اصول اخلاقی مجموعاً فرهنگ را می سازد و تکنیک، علوم و تمام اختراعات و اکتشافاتی که بکار زندگی می آید و جنبه عینی دارد مجموعاً سازنده تمدن است. در بعضی از پدیده های تمدن و فرهنگ باهم متجلی است."
فرهنگ با گستردگی تعریف ها و توصیف ها؛ همه دست آفریدها و اندیشه ها آفریدهای جوامع انسانی را از آغاز تا به امروز، در بر می گیرد؛ یعنی تمامی میراث اندیشه، رفتارها، تجربه ها، آیین ها و ابزارسازی ها انسان. فرهنگ را در بخش ها و زمینه های گسترده ای، چون فرهنگ شهری، فرهنگ روستایی، فرهنگ عشایری، فرهنگ معاشرت، فرهنگ غذا خوردن، فرهنگ طبقاتی، فرهنگ ماشینی(صنعتی)، فرهنگ ایرانی، فرهنگ اسلامی، خرده فرهنگ ها «فرهنگ فولکلوریک»، به کار می برند و بی گمان هیچ کدام از این زمینه ها و بیان ها مغایر با تعاریف مردم شناسی که موضوع آن قلمرو فرهنگ شناسی است، نمی باشد.
6 -2 تأثیر فرهنگ ایران بر جهان
ایران از روزگاران کهن،خاستگاه یکی از دیرین ترین و پربارترین نمودهای فرهنگ بشری بوده و ده ها هزار سال همواره پایدار و سربلند مانده و آثار با شکوه این فرهنگ، به گونه های گوناگون در سراسر آن نمایان است. تأثیر فرهنگ ایرانی،که از یکتاپرستی جان و توان گرفته است و نیز رخنه و حضور فرهنگ پردامنه پویا و پرآوازه ایران بر روی فرهنگ بسیاری از مردمان و کشورها در دوران گذشته و اکنون،ژرف و گسترده است.
بررسی های باستان شناختی نشان داده است، که ایران از نخستین سرزمین هایی بوده که فرهنگ بشری در آن آغاز گشته و تاریخ این پیدایی به 100 هزار سال پیش می رسد. دیرین ترین اثر به دست آمده از این فرهنگ،یک تبرسنگی از دوران سنگ (موزه ایران باستان) است.
تأثیر فرهنگ ایرانی،که از یکتاپرستی جان و توان گرفته است و نیز رخنه و حضور فرهنگ پردامنه پویا و پرآوازه ایران بر روی فرهنگ بسیاری از مردمان و کشورها در دوران های گذشته و اکنون، ژرف و گسترده است.
امیل گروسه در کتاب روح ایران، نوشته است:
ایران حق بزرگی به گردن بشریت دارد، زیرا به شهادت تاریخ، ایران با فرهنگ نیرومند و ظریفی که در طی قرون به وجود آورده وسیله تفاهم و توافق هماهنگی را میان ملل ایجاد کرده است. بر اثر نفوذ افکار و فرهنگ ایرانی، نژادهای مختلف دارای ایمان و عقیده مشترک شده اند. شعرای ایران جهانی را متمتع نموده اند، عرفای ایران با وجود اینکه کاملاً مسلمان هستند همان قدر قلب یک مسیحی را به تپش در می آورند، که دل یک برهمن را و به همین رو به تمام بشریت تعلق دارند.
هنرهای گوناگون از هنگامی که انسان به دامداری و کشاورزی روی آورد، در ایران پدید آمده و شریک زندگی مردم نقاط گوناگون ایران بوده اند. هنرمندان و صنعت گران ایران آثار برجسته و شاهکارهای گوناگونی پدید آورده اند، که امروز آذین بخش مراکز هنری جهان می باشند و یا اینکه به عنوان سمبل کشور انتخاب شده اند، مانند آسیای بادی سیستان، که اکنون سمبل کشور هلند است.
بنابراین ایرانیان نه تنها از لحاظ فرهنگ و هنری از مردم دیگر کشورها بیشتر و برتر بوده اند، بلکه به دلیل هنر و نبوغ خود، فرهنگ ساز بوده و در فرهنگ مردمان کشورهای دیگر، رخنه نموده اند. امروزه در بیشتر آثاری که به نام فرهنگ نامه در جهان نوشته شده و می شود، چنان ایران را فراموش کرده و می کنند و سهم ایرانیان را در پدید آوردن همه زمینه های دانش و هنر ناچیز نشان می دهند، که گویی در پس این فراموشی، یک هماهنگی سازمان یافته نهفته است. در حالی که ایرانیان نخستین مردم جهانند که دانش را در جهان به درختی یگانه، مانند کرده اند و این برای آن است که ما خود خامه به دست نگرفته بودیم و خود در فرهنگ پر بار ایران زمین کمتر پژوهش کرده بودیم.
آنچه از دانش های عربی نیز که بر پایه دانش و فرهنگ و هنر گذشته ایرانیان استوار است، بهره کوشش های دانشمندان ایرانی است و همه بر روی هم، یک سیستم بزرگ جهانی را سازمان می دهند. از این رو به منظور آگاهی مردم ایران و جهان، به شماری از کارهای فرهنگی، هنری و فناوری ایرانیان، که بیانگر جایگاه فرهنگ و هنر ایران در جهان است، اشاره می شود.
6 -3 جایگاه فرهنگ و هنر ایران در جهان
اصل رشد با تاریخ ایران آغاز می گردد؛ این،بنابراین به طور مخصوص آغاز تاریخ جهان است.
بیش از هزار و صد سال پیش، واژه فرهنگ را رودکی به کار برده و فردوسی، چنین به کار آورده است:
گهر بی هنر زار و خوارست و سست به فرهنگ باشد روان تندرست
پروفسور آرتور پوپ،در کتاب شاهکارهای هنر ایران، نوشته است:
هنگامی که اروپا در جهل و تاریکی به سر می برد، فرهنگ و هنر ایرانی نیمی از جهان را روشن ساخت و گرچه نواحی دیگر در این قسمت شرکت داشتند، ولی منبع اصلی و سرچشمه این نور ایران بود.
آیه های دوم و سوم باب یازدهم سفر پیدایش تورات، بیانگر این است،که ایران دیرین ترین گاهواره فرهنگ و هنر جهان بوده است.
در سده 91 م، بعضی از دانشمندان همین باور را داشتند، از جمله «کرویزر» در کتاب Symbolik And Mythologie که در سال های 9181-1281 م، نوشته است، پیدایشگاه تمامی فرهنگ های جهان را از ایران دانسته است.
م.ر.مورتن درباره هنر ایران، چنین داوری کرده است:
هنر ایران بیش از هنر هر کشور دیگر خاور زمین، شناخته شده و مورد تحسین و تقدیر است. حساسیت به زیبایی و فرهنگ، یک جزء جدا نشدنی زندگانی اجتماعی ایران را تشکیل می دهد و یک جزء خوش وقتی مردم آن است.
مورتن، در جای دیگر نوشته است:
ایران در تمدن جهان نفوذ داشته است، ما می توانیم بسیاری از دلایل این امر را به طور واضح در هندوستان، چین، روسیه، یونان، ایتالیا و باقی را از روی استنتاج در هند بالی (اندونزی) و ژاپن پیدا کنیم.
بنابراین می توان گفت که ایرانیان نه تنها از لحاظ فرهنگی و هنری از مردم کشورهای دیگر پیش تر و برتر بوده اند، بلکه به دلیل ذوق، هنر و نبوغ خود، فرهنگ ساز بوده و در فرهنگ مردمان برخی از سرمین ها رخنه نموده اند. اما برخی از شیوه های فرهنگی که نگرش جهانی و جهان میهنی را به جهانیان فرمان می دهند، خود در پی آنند که همه کوشش های ایرانیان را به نام خویش در بیاورند. امروزه در تمامی آثاری که به نام فرهنگ نامه، انسکلوپدی و تاریخ دانش و تاریخ هنر، در جهان نوشته می شود، چنان ایران را فراموش می کنند و سهم ایرانیان را در پدید آوردن همه زمینه های دانش و هنر ناچیز نشان می دهند که گویی در پس این فراموشی، یک هم آهنگی سازمان یافته نهفته است در حالی که ایرانیان نخستین مردم جهانند که دانش را در جهان به درختی یگانه، مانند کرده اند و این برای آن است که ما خود، خامه به دست نگرفته بودیم و خود در فرهنگ پربار ایران زمین کمتر پژوهش کرده بودیم. آنچه از دانش های عربی نیز که بر پایه دانش و فرهنگ و هنر گذشته ایرانیان استوار است، بهره کوشش های دانشمندان ایرانی است و همه بر روی هم، یک همداد (سیستم) بزرگ جهانی را سازمان می دهند و جای هر یک از ریشه ها، ساقه ها، میوه ها و برگ های درخت، بایستی روشن شود.
6 -4 مدرنیته
مدرنیته به معنای تجدد، نوین و تازگی می باشد، که اولین بار در آثار «ژان ژاک روسو» در قرن 18 به کار رفت و بعد از وی در آثار بسیاری از نویسندگان آن عصر متداول گشت.
مدرنیته در اصطلاح عبارت است از نوعی حالت و کیفیت، ویژگی و تجربه مدرن یا دوره مدرن، که بیانگر تازگی، بداعت و نو بودن زمان حال به عنوان گسست یا انقطاع از گذشته، و ورود به «آینده ای» که در حال ظهور است می باشد، و گستره آن با فکر یا ایده نوآوری، ابداع، ابتکار، تازگی، خلاقیت، پیشگامی، پیشرفت، ترقی، توسعه، رشد، تکامل، سلیقه و مد همراه است.
نقطه مقابل مدرنیته، گذشته گرایی، کهنه پرستی، رکود، عقب افتادگی، قدیمی بودن و ... می باشد.
چالش اسلام با مدرنیته و مدرنیسم یک چالش جهان بینانه است. یک اندیشه دینی ناب، وحیانی، کامل، ماندگار و ثابت نمی تواند با یک الگوی نظری مادی غیر وحیانی موقت متغیر متکثر و متزلزل سر سازش داشته باشد.
گذشته از معنای عامی که برای مدرنیسم بیان شد، این واژه در مقولات هنری بر معنای خاص نیز دلالت دارد، که شامل سبک های مختلف هنری و ادبی از قرن 19 به این طرف از جمله: شعر، داستان نویسی، نمایش نویسی، موسیقی، نقاشی، معماری و دیگر هنرهای مغرب زمین می شود.
جنبش نوگرایی در قرن 19 یعنی سال 1848 و سال های دهه 1880 م، پدید آمد. مدرنیسم در سراسر قاره اروپا گسترش یافت و در زمان های مختلف و کشورهای مختلف به رونق و فعالیت خود رسید، نقطه اوج و تعالی نوگرایی به تایید اکثریت قریب به اتفاق نویسندگان و متفکران، سال های 1910 تا 1930 است. این جنبش در روسیه در سال های پیش از انقلاب روسیه، در آلمان در دهه 1890 و مجددا در سال های پیش از جنگ جهانی اول، در انگلستان در سال های پیش از جنگ; تقریباً از 1908، در آمریکا پس از 1912، و در فرانسه به صورت پراکنده و ضعیف مطرح گشت و پس از 1939 در سراشیبی قرار گرفت.
هابرماس در تعریف واژه ی نو و مدرن، بر ارتباط آن با گذشته و گذشته ی باستانی تاكید می ورزد و آگاهی حاصل از به سر بردن در دوره یی نو و مدرن را آگاهی، به وجود الگویی كهن در گذشته و لزوم گذر از آن و به كارگیری الگویی جدید می داند: «اصطلاح مدرن با مفاهیم و معانی متفاوت، كراراً بیانگر آگاهی از عصر یا دوره یی است كه خود را به گذشته ی باستانی مرتبط می سازد تا از این طریق خود را حاصل گذار از كهنه به نو قلمداد كند... به بیان دیگر اصطلاح مدرن دقیقاً در دورانی در اروپا ظهور و ظهور مجدد یافت كه طی آن آگاهی نسبت به عصری جدید از طریق احیای رابطه با باستانیان شكل گرفت.
تکلیف1: درباره "قدمت فرهنگ و سنت ایرانی" در اینترنت جستجو کنید و اطلاعات مفیدی را بدست آورید. مطالب جمع آوری شده را طبقه بندی نموده و پس ازمطالعه دقیق به صورت گزارش مختصر برای ما ارسال نمایید.
محل بازدید/ اردو/ خرید: ________
منابع مطالعه: برای کسب اطلاع بیشتر در زمینه تاریخ فرهنگ ایران، کتاب تاریخ فرهنگ ایران نوشته: جمال انصاری انتشارات: سبحان نور را مطالعه نمایید.