اسکندر مقدونی فرزند فیلیپ مقدونی، پادشاه بزرگ و مقتدر یونان، در شانزدهم دسامبر 356 سال قبل از میلاد مسیح(علیه السلام) به دنیا آمد. اسکندر در شانزده سالگی ولی عهد کشور مقدونیه شد و دو سال پس از آنکه در 18 سالگی مقام سرداری کشورش را به دست آورد، در 20 سالگی بر اریکه سلطنت تکیه زد. او از دوران کودکی دارای جسارت و قوت اراده ای بی مانند بود و تحت تعلیم ارسطو، حکیم شهیر یونانی قرار گرفت. هر چند اسکندر، با فراستْ، دروس ارسطو را می آموخت اما با آراء و عقاید ارسطو درباره آزادی خواهی و دموکراسی مخالفت می کرد و معتقد بود که بهترین طرز حکومتْ، همان حکومت فردی و استبدادی است. اسکندر مقدونی پس از به دست گرفتن قدرت و سرکوب شورش داخلی، با لشکر نیرومندی به سمت شرق یورش برد و وارد آسیای صغیر شد. او از آن پس سه بار با سلسله هخامنشیان در ایران جنگید و در هر سه بار آنان را شکست داد که به انقراض و فروپاشی هخامنشیان انجامید. وی سپس دستور داد کاخ شاهنشاهی ایران در پرسپولیس موسوم به تخت جمشید را آتش زنند و آن جا را غارت کنند. اسکندر در این مسیر، شام و مصر و آسیای صغیر را به تصرف در آورد و خود را شاهنشاه ایران نیز نامید. در این زمانْ، امپراتوری اسکندر مقدونی از دریای اژه در ترکیه امروزی تا حوضه سند در شبه قاره هند و از صحرای لیبی در شمال افریقا تا دریای خزر در شمال ایران گسترده بود و بدین ترتیب توانست در مدت ده سال بزرگ ترین امپراتوری عصر را تدارک ببیند. با این حالْ بر اثر تهاجم سپاهیان اسکندر زندگی و حقوق مردم به شدت آسیب دید و آزادی های مذهبی و اقتصادی رخت بربست. اسکندر در این میان تنها به جهانگیری و جهانشاهی می اندیشید و برای رسیدن به این هدف از هر گونه قتل و غارت و از بین بردن آزادی ملت های مغلوب ابایى نداشت. از سوی دیگر، سیاست های نظامی گری اسکندر و سردارانش، یونان و جامعه ایرانی را به انحطاط کشاند و دوره ای سخت را بر همگان تحمیل کرد. اسکندر یکی از بزرگ ترین سرداران جهان بود و جوانی دلیر و متهور به شمار می رفت. وی در عین حال که می خواست آداب و رسوم یونان را بر ایران تحمیل نماید، خود به فرهنگ ایرانی روی آورد و به لباس شاهان هخامنشی درآمد. اسکندر همواره به کشور گشایی خود ادامه داد تا سرانجام پس از مدت ده سال که از کشور خود دور بود، در 28 ژوئن سال 323 ق.م بر اثر می خوارگی فراوان در 33 سالگی درگذشت. چون اسکندر فرزندی نداشت، پس از او متصرفاتش بین سرداران او تقسیم شد و امپراتوری عظیم او از هم پاشید.