جانشینان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم

«یا أیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَیکَ مِن رَبِّکَ»(2)

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلّم طبق فرمان الهی در مدت بیست و سه سال رسالت خویش به مناسبتها و عناوین مختلف در مقام معرفی جانشینان خود بود و اولین باری که به این نکته مهم اشاره فرمود موقعی بود که خداوند تبارک و تعالی به او مأموریت داد تا خویشان نزدیک خود را به اسلام دعوت کند، صریحا به ایشان فرمود:

هریک از شما در پذیرفتن دعوت من سبفت گیرد وزیر و جانشین و وصی من است. علی علیه السلام سبقت گرفت و اسلام را پذیرفت. مولا امیرالمؤمنین علیه السلام خود می فرماید: من که از همه کوچکتر بودم عرض کردم:

«أنَا یانِبِیَّ اللهِ أکُونُ وَزیرُکَ عَلَیهِ فَأخَذَ بِرَقبَتی ثم قالَ اِنَّ هذا أخِی وَ وَصِیّی وَخَلیفَتی فیکُم فَاسمَعُوا لَهُ وَ اَطِیعُوا قالَ فَقامَ القَومُ یَضحَکُونَ وَ یَقُولُونَ لِأبی طالِب قَد أن تَسمَعَ لِابئِکَ وَ تُطیعَ».

من وزیر تو می شوم، پیغمبر دستش را به گردن من گذاشته فرمود این شخص برادر و وصی و جانشین من می باشد باید حرفش را بشنوید و از او اطاعت کنید. مردم خندیدند و به ابی طالب می گفتند: ترا امر کرد که از

پسرت اطاعت کنی.(1) بطور مسلم می توان ادعا کرد که در تمام مواردی که پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلّم اهتمام به معرفی شخصیت امیرالمؤمنین علیه السلام و فرزندان معصومش داشت. همگی به فرمان حضرت حق و تأیید خداوند بوده است.

حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلّم ضمن آنکه نام وصی و جانشین بدون فاصله خود را بارها و بارها مشخص فرمود همچنین نام شریف یازده فرزند امام و معصوم او را نیز به زبان برده و امامت آن بزرگواران را تثبیت نمود.

و از مسائل مورد قبول فریقین آنست که بعد از اصول سه گانه دین، توحید و نبوت و معاد دیگر هیچ موضوعی به اندازه امامت و ولایت اهل بیت علیهم السلام آیه و روایت درباره اش نازل و وارد نشده است.

با مراجعه به کتب اهل سنت و اعترافات آنها این ادعا به خوبی روشن می شود و اینک از صدها مورد به چند آیه و شأن نزول و تأویل آن می پردازیم. باشد که در این رهگذر دلهای مشتاقان و دوستان جانشینان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم بیش از پیش روشن و شاد گردد.

«اِنّما وَلیُّکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَالَّذینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقیمُونَ الصَّلوهَ وَ یُؤتُونَ الزَّکوهَ وَ هُم راکِعُونَ»(2)

ولی شما خداست و پیغمبرش و آنانکه ایمان آورده اند آنانکه نماز را بپا می دارند و زکات میدهند، در حالیکه رکوع کننده اند. علامه امینی در الغدیر مدارک و منابع زیادی را از کتب تفسیر و حدیث اهل سنت ذکر می کند که نزول آیه را درباره علی علیه السلام دانسته اند.

اینجانب در کتاب آیات الولایه هشت روایت از تفاسیر برهان، صافی، مجمع البیان، المیزان و دو کتاب احتجاج و اختصاص نقل کرده ام که در اینجا به نقل روایت مجمع اکتفا می نمایم.

ابوذر غفاری می گوید از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم شنیدم که فرمود: علی رهبر انسانها و قاتل کافران است. هرکه علی را یاری کند، یاری می شود و هرکه علی را ترک کند خوار می گردد.

آگاه باشید، روزی با پیامبر مشغول خواندن نماز ظهر بودم سائلی در مسجد سؤال کرد و کسی چیزی به او نداد. وی دستش را به آسمان بلند کرد؟ گفت: خدایا گواه باش، در مسجد پیامبر، سؤال کردم و هیچکس مرا دستگیری نکرد. در این موقع علی علیه السلام که مشغول رکوع بود با انگشت دست راستش که در آن انگشتری بود به سائل اشاره کرد و او انگشتری را از انگشت علی علیه السلام بیرون آورد. اینها در برابر چشم پیامبر گرامی انجام گرفت، همینکه از نماز فارغ شد سر به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا برادرم موسی بدرگاهت سؤال کرد: پروردگارا، سینه ام را بگشای کارم را آسان و زبانم را باز کن تا سخنم را بفهمند. برادرم هارون را که از خویشان من است، وزیر من گردان، پشتم را به او قوی کن و او را در کارها شریکم گردان، تو به او وحی کردی که: بزودی بازویت را به برادرت محکم می کنم و برای شما قدرتی قرار می دهیم که آنها به شما دسترسی پیدا نکنند.

«اَللّهُمَّ وَ اَنَ مُحمّد نَبِیُّکَ وَصَفِیُّکَ، اَللّهُمَّ فَاشرَح لی صَدری وَ یَسِّرلی اَمرِی وَاجعَل لی وَزِیراً مِن أهلِی عَلِیّاً اُشدُد بِهِ ظَهرِی.»

پروردگار منم محمد پیامبر و برگزیده تو خدایا سینه ام را بگشای و کارم را آسان و «علی» را وزیر من گردان و پشت مرا به او محکم کن، ابوذر گفت: به خدا سوگند هنوز سخن پیامبر تمام نشده بود که جبرئیل از جانب پروردگار نازل شد و گفت ای محمد بخوان، گفت چه بخوانم، گفت:

«اِنَّما وَلیّکُمُ الله وَ رَسُولُهُ وَالَّذینَ آمَنُوا الآیه»(1)

 

Share