قیام قرآنی حضرت فاطمه سلام الله علیها
قیام قرآنی حضرت فاطمه سلام الله علیها
این نوشتار به بررسی و بسط جنبه های مختلف قیام قرآنی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها می پردازد. در ادامه با ما همراهی کنید.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم پس از این که خدا را و مردم را شاهد گرفت که من تبلیغ رسالت کردم، و علی علیه السلام را به نام وصیّ رسالتی و هدایتیِ خویش به مردم معرفی نمودم... تأکید بسیار کرد، که مردم حاضر در آن صحنه، موضوع «غدیر»، یعنی: مولویّت و اولویّت (سرپرستی دینی ـ الهیِ) علی علیه السلام را به همه جا و همگان برسانند.دین اسلام، خاتم ادیان و کامل ترین دین الهی و جامع ترین برنامه شناخت و عمل است. همه ی پیامبران خدا آمدند، و آن همه صدمات و زحمات را برتافتند و به آن مجاهدات های گران دست یازیدند، تا نوبت به پیامبر آخرالزّمان برسد:
ـ نوح علیه السلام همواره تکذیب شد...
ـ ابراهیم علیه السلام در آتش نمرودی افتاد...
ـ به موسی علیه السلام و هارون علیه السلام از فرعون و فرعونیان چه رسید!...
ـ عیسی مسیح علیه السلام از دست یهود چه کشید!...
ـ زکریّا علیه السلام چگونه با درخت ارّه شد!...
ـ یحیی بن زکریا علیه السلام را چگونه به دستور آنتیپاس جبّار گردن زدند! و سرش را مانند سر امام حسین علیه السلام ـ که برای یزید بردند ـ برای آنتیپاس آوردند! این همه حوادث مضمون دار ـ و جز اینها ـ رخ داد و بشر در این کشاکش ها روزگار گذراند، تا کوکب محمّدی طلوع کرد و کامل ترین دین و جامع ترین کتاب (که ناسخ همه ی کتب و ادیان است)، به هدف «رشد متعالیِ» انسانها، بر بشریت عرضه گشت. دین محمد صلی الله علیه و آله و سلم ابدی بود و ابدی است.پیامبر اکرم صل الله علیه وآله برای بقای دین جاودان الهی، پس از سالها مجاهده و تلاش، و ایثارها و دفاع ها، و تحمل جنگهایی بس سخت چونان جنگ اُحُد و شهید دادن ها شهیدانی مانند حمزه سید الشّهدا، عموی مکرّم پیامبرصل الله علیه و آله و سلم ، و حَنظله غسیلُ الملائکه، که فرشتگان بدن او را غسل دادند)، قرآن،علی را که عالم و عامل به قرآن بود و میتوانست امت را مانند خود محمد صلی الله علیه و آله و سلم تربیت کند و به تربیت قرآنی ـ محمّدی تداوم بخشد، در میان مسلمانان گذاشت و درباره اهل بیت خود ـ از جمله حضرت بانوی عظمی فاطمه زهرا سلام الله علیها ـ سفارش ها و تأکیدهای بسیار کرد، زیرا تحقق همه اهداف معنوی و مادی دین خدا، در جهت هدایت انسان، جز با هدایت تربیت آ میز آنها میسّر نمیشد، چنانکه تاریخ هم امروز گواه بر این زیان بزرگ است: زیان ترک پیروی از قرآن ـ اهل بیت علیهم السلام، در معرفت و عمل، که 2 اصل مهم تلاشهای انسانی اند، و انسانها را از حرکت وضعی (طبیعی) به حرکت انتقالی (الهی) منتقل میکنند.
از آیات و احادیث وارده در شأن و فضایل علی علیه السلام و درباره ویژگیهای «امامت»، و «امام» معیارهای عمده حکومت قرآنی، در جهت2 تکلیف عمده فرد سازی (تربیت) و جامعه پردازی (سیاست)، به خوبی روشن میشود:
۱ـ حاکم قرآنی امت (امام)، باید عالم به همه قرآن و سنّت پیامبر باشد.
۲ـ حاکم قرآنی امت، باید عامل به همه قرآن و سنت پیامبر باشد.
۳ـ حاکم قرآنی امت، باید در علم و عمل و اخلاق و انسان دوستی و عدالت گستری، آیینه تمام نمای پیامبر باشد.
۴ـ حاکم قرآنی امت، باید مؤمن ترین مسلمان و عادل ترین مدیر باشد.
۵ـ حاکم قرآنی امت، باید خود و نزدیکانش ساده زیست ترین افراد جامعه باشند.
۶ـ حاکم قرآنی امت، باید خود و کارگزاران و نزدیکانش از اغنیا و توانگران نباشند و با اغنیا و توانگران همسود و همسوی نشوند.... ( که در این صورت، روزگار دین و دنیای مردم سیاه است).
۷ـ حاکم قرآنی امت، باید خود و کارگزارانش، در اجرای حکم خدا و احقاق حقوق مردم (به خصوص طبقات فرودست و ضعیف)، هیچ سستی روا ندارند.
۸ـ حاکم قرآنی امت و حکومت او، باید به هیچکس نگاه متفاوت نداشته باشد.
۹ـ حاکم قرآنی امت، باید سالم ترین دستگاه قضایی و شجاع ترین و پاک ترین و متواضع ترین و مؤدب ترین قاضیان را داشته باشد، و قاضیان بی تربیت و فاقد وجدان قضایی، یا رشوه خوار یا ترسو و بزدل را از حوزه قضایی به دور افکنَد.
۱۰ـ حاکم قرآنی امت، باید فرزند و دوست و خویش نشناسد و مقام حاکمیت را یک امانت بداند نه یک فرصت، و کمترین امکان استفاده از اموال عمومی و فرصتهای ویژه اقتصادی را به فرزندان و نزدیکان حاکمیت ندهد.
۱۱ـ حاکم قرآنی امت، باید امت را به «حیات طیّبه» برساند و همه را از فرهنگ و آزادی و معیشت مناسب بهره مند سازد.
۱۲ـ حاکم قرآنی امت، باید در حکومتش به احدی ظلمی نشود، مسلمان یا غیرمسلمان، اگرچه آن ظلم اندک باشد و باید قلبش جای محبت مردم باشد، نه محبت مقام.
اینها، حکمت اصلیِ «امامت» و «وصایت» است، در اسلام. و صحنه ای را که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در صحرای غدیر با حضور حدود ۱۲۰ هزار تن از اصحاب ـ از مرد و زن ـ برگزار کرد، برای تثبیت چنین حکومتی و حاکمیّتی بود.پس از فوت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و پیشامدن جریان «سقیفه» و نرفتن جمعی در پی مولویّت الهی غدیر... لازم بود شخصیتی از اهل بیت علیهم السلام، دوباره بپاخیزد و جریان امامت معصوم را به یادها آورد. و این شخصیّت، بانوی بزرگ، حضرت صدیقه کبری، فاطمه زهرا سلام الله علیها، دختر گرامی و نور چشم پیامبر و کانون موجودیّتِ اهل بیت و یادگار عزیز پیامبر اکرم بود.آری، یگانه دختر شجاع و تنها بانوی رسالت شناس، در آن هنگامه ها، فاطمه سلام الله علیها بود که خود، پرورده دست پیامبر صل الله علیه و آله و سلم و ذخیره اسلام بود؛ او که می بایست از «امامت قرآنی» دفاع کند، و جز این نمیتوانست باشد، که فاطمه، فاطمه بود و تا ابد «فاطمه، فاطمه است».
در مدینه پیچید که دختر پیامبرصل الله علیه و آله و سلم میخواهد با مردم سخن بگوید. مردم گویی چند برابر گنجایش مسجد پیامبرصلوات الله علیه، در مسجد و اطراف آن گرد آمدند تا سخنان فاطمه سلام الله علیها را بشنوند. برای ورود دختر پیامبر و ناموس کبرای الهی به میان مردم و صحن مسجد، در گوشه ای از مسجد، پرده ای آویختند، و حضرت بانوی بزرگ فاطمه زهرا سلام الله علیها، در میان زنان مؤمن و محترم آل هاشم ـ که در 2 طرف او حرکت میکردند ـ وارد مسجد شد؛ فاطمه مانند پیامبر صلوات الله علیه گام برمیداشت. مردم گویی صدای پای پیامبر صل الله علیه و آله را می شنیدند و هنگامیکه به سخن گفتن آغاز کرد، گویی صدای پیامبر به گوششان میرسید...فاطمه سلام الله علیها روزی که میخواست متولد شود، بزرگ ترین زنان تاریخ آفرینش، از جمله مریم مقدّس، از آسمان آمدند تا خدیجه کبری تنها نباشد و فاطمه سلام الله علیها در آغوش آنها متولد شود؛ اکنون نیز که میخواست تاریخ را دوباره متولد کند، ارواح آدم و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و جبرئیل و میکائیل، او را بدرقه میکردند، گویی عالم ملکوت الهی به زمین آمده بود و با فاطمه سلام الله علیها گام برمیداشت... لحظه هایی بس باشکوه و بسیار پرهیبت بود... .بانوی بزرگ، مانند استوارترین قامت انسان در تاریخ و سربلند ترین ستیغ های افراشته در هامونستان بشریت، و فریادگرترین فریادگرانِ «توحید و عدل»، موجودیّت مدینه را با همه ی آشوبها زیر بال گرفت و از فراز قله رسالت انبیایی ـ به نیابت از پدر ـ با صدای محمدی، حقایق وحی را بازگو کرد و با ساختاردهی قرآنی مجدّد، به کلیّت ذهنیت امت، بار حراست اجتماعی و فرهنگی و حماسیِ مسلمانان را به دوش کشید.
آن روز بانوی بزرگ، به نیابت از پیامبران سخن میگفت، چون آدم، نوح، ابراهیم، موسی، عیسی علیه السلام ... آن روز بانوی بزرگ با آتشفشانی به نام سخنرانی، همه ی موجودیت اسلام و قرآن را بیمه کرد، و علی علیه السلام را از خطرهای عظیم رهانید، و بقای قرآن کریم را تضمین نمود، و رسالت پدر و زحمات تابسوز پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را تداوم بخشید.آن ساختاردهی قرآنی که آن روز، بانوی بزرگ، به ذهنیت امت داد، آثار حرکت سقیفه را کمرنگ کرد، و حضور اهل بیت علیهم السلام در موجودیت امت، و عمل به حدیث قطعیِ نبویِ «ثَقَلین» را تجدید نمود. و غبار سنگین سقیفه را از چهره غدیر ـ اگرچه نه صد در صد ـ تا حد امکان شست، تا جایی که علی علیه السلام سلامت بماند، و بارها خلفا از ایشان استمداد کنند... و خود، با تربیت 4 فرزند، «انسانیّت الهی» و «آلهیت انسانی» را تفسیر کند و شعاع صبرِ مدبّرانه حسنی را، در ذات منفجرِ «خورشید عاشورا»، چنان رقم زند، تا در جبّارانه ترین کاخهای ستم و بیداد، فریاد «أمن العدل» طنین انداز گردد! خطبه ی بانوی بزرگ، «خطبه فدکیّه» نبود. این نام گذاری، حاکی از غفلت از اسرار تاریخ و تحولات تاریخی و تأثیر تاریخ سازان بزرگ و ساختاردهان سترگ، چونان بانوی بزرگ سلام الله علیها است در تاریخ.
بانوی بزرگ، حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها، قائمه همه موجودیّت توحید و عدل است. او نگاهبان قرآن، حافظ جان علی علیه السلام، رسواگر امویان قرآن ستیز (ولید مروانی و...)، پرورنده عناصرِ الهی «عاشورا» است. فاطمه سلام الله علیها مادر بشریّت است... و روزی فاطمه سلام الله علیها با دست فرزندش مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف گسترنده عدالت است در همه ی آفاق انسانی.آری، قیام قرآنی بانوی بزرگ و حماسه ی همواره گستر فاطمی، سبب گشت تا علی علیه السلام از حذف مطلق مصون ماند.... و پس از بیست و پنج سال روی کار آید، و بتواند شهر نمونه قرآنی را بسازد، یعنی: شهری منهای فقر..
.
چنان که احمد حَنبل شیبانی (م: ۲۵۱ ق)، امام مذهب حنبلی، در کتاب «فضائلُ الصّحابة» نقل میکند که امام علی علیه السلام میفرمود:
«ما أصبَحَ بالکوفةِ اَحَدٌ اِلاّ ناعِماً، اِنَّ أدناهُم منزلةً لَیَأکُلُ البُرّ و یَجلِسُ فی الظِّلّ، و یَشرَبُ مِن ماءِ الفُرات».
ـ مردم شهر کوفه، همه زندگیِ مناسب دارند (و نیازمندی، بیچاره ای، بی خانه ای در این شهر یافت نمیشود). پایین ترین افراد، نان گندم میخورند (و از تغذیه کافی برخوردارند)، و همه، سرپناه و محل سکونت دارند، و همه از آب آشامیدنیِ خوب استفاده میکنند.و اگر حکومتی به راستی اسلامی باشد، قلمرو حکومتش این گونه خواهد بود.علی علیه السلام در همین 4 سال و اندی، با آن 3 جنگ داخلی تحمیلی و ویرانگر، از هر فرصتی بهره جست، و ده ها اصل قرآنی و ارزش اسلامی را در هدایت و تربیت فرد و جامعه، پی ریخت و اصول انسانیّت قرآنی و اسلامیّت واقعی را متبلور ساخت، و با مردم آیین نامه ای را در میان نهاد که حاصلی چونان «نهج البلاغه» داشت و عهدنامه مالک اشتر را نوشت که آیین نامه حکومت قرآنی است، و هر حکومتی، در هر وقت و هر جا و متصدیان آن در هر لباس، وقتی اسلامی است و حق دارد ادّعای اسلامی بودن کند و مردم را به این نام به اطاعت وادارد، که از عهدنامه، سر سوزنی تخلّف نداشته باشد.یکی از مسائل بسیار مهم در سخنرانی و خطبه ی حضرت زهرا سلام الله علیها در مسجد ، مضامین بسیار با اهمیت آن است که همه، سرفصلهای رشد فردی و تعالی اجتماعی و شعور سیاسی و حضور حماسی است، در همه اعصار بشریت.
مورخ و محدّث معروف، بهاءالدّین اِربِلی (م: ۶۹۲ ق) میگوید:
عَلَیها مَسحَةٌ من نورِ النبوّة، و فیها عَبقَةٌ مِن اَرجِ الرّسالة. و قد اَورَدَهَا المُؤالِفُ و المخالف.
ـ از این خطبه، فروغ نبوّت می تابد و بوی خوش رسالت از آن می تراود، و شیعه و سنی آن را در کتابهای خود نقل کرده اند.
باید اهداف الهی، انسانی، اقتصادی، معیشتی، اجتماعی، تربیتی و حماسی این خطبه را درک کرد. تأکیدی که این خطبه بر ضرورت حکومت عادل میکند و به صراحت میگوید که در غیر حکومت عدل، مردمان بردگان زرخرید اقلیّتی مستکبر و سرمایه دار خواهند بود، و فاصله ی معیشتی مردم به بیش از حد تحمّل وجدان انسانی و روح قرآنی خواهد رسید، باید فهمیده شود.در آن روزها که علی علیه السلام نبایست دست به شمشیر ببرد، فاطمه سلام الله علیها از سخن، شمشیری ساخت ـ آتش بیان و حق نشان ـ که هم خونی ریخته نشد، و هم حقیقت را تا ابد بر لوح زمانها و پیکره آبادی ها و مکانها ثبت کرد.باری، اینها همه از برکات قیام فاطمی است و از تشعشع خورشیدی است که با اشعه حقیقت قرآنی و رسالت محمدی ـ پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ـ به مسجد وحی جبرئیلی پا نهاد، و برای بیداری همیشگیِ بیداری طلبان تاریخ، و نشان دادن ماهیت اسلامی حاکمیت عدالت و تربیت به پا خاست، و خطبه ای خواند که عدالت تا ابد در برابر آن به حالت خضوع ایستاده است، و خورشید تا بیکران ها به امید تحقق آن می تابد، و تاریخ تا همیشه بدان می بالد...
فریاد عدالت فاطمه سلام الله علیها، در روز عاشورا نیز، از حنجره فرزندش حسین علیه السلام طنین افکن شد، چنان که روزی همان فریاد، از حنجره فرزند دیگرش مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف طنین افکن خواهد گشت و عدالت آفاقی و انفسی، گستره زمین و آفاق زمان و عرصه های زندگی انسانی را خواهد گرفت... و این است حقیقت جاودان رسالت محمدی... و این است که شیعه همواره فریاد میزند:
ـ بعثت
ـ غدیر
ـ عاشورا
ـ مهدی....
افزودن دیدگاه جدید