رفتار و معاشرت با اقلیت های غیرمسلمان از منظر امام علی (علیه السلام)
الف ) عرصه اجتماعی
انسان چنان آفریده شده است که زندگی اجتماعی و معاشرت با همنوعانش را دوست دارد. نیاز بشر به ارتباط با دیگر انسان ها به گونه ای است که گاه کناره گیری از آشنایان و بستگان به افسردگی و بیماری می انجامد. از سوی دیگر، پیوند با مردم به برآورده شدن نیازهای جسمانی و آسودگی و رفاه فزون تر می انجامد. ناگفته پیدا است، معاشرت با غیرمسلمانان از نظر معیارهای انسانی با آمد و شد با مسلمانان تفاوت ندارد؛ همه انسانند و باید حقوق اولیه شان به عنوان انسان رعایت شود. امام علی (ع) افزون بر حقوق انسانی افراد، نیکی به آن ها را نیز مورد توجه قرار می دهد. برخی از اصول حضرت در معاشرت با غیرمسلمانان عبارت است از:
1.احترام به شخصیت، مذهب و مقدسات افراد
امام (ع) شخصیت، دین آداب و رسوم و موقعیت افراد را ارج می نهاد. ماجرای رفتار حضرت با راهب مسیحی بر درستی این سخن گواهی می دهد. آن بزرگوار به یارانش چنین سفارش کرده است: با مردم طبق سنت و دینشان رفتار کن. .. و مرزها و جوانب (شخصیت) آنان را متعهد شو.(78)
2.احترام به معاملات و عقود فرد
هر کس حق دارد به صورت مجاز از اموالش بهره برد. معامله باغیرمسلمانان، جز در موارد حرام مانند شراب و آلات لهو، جایز است. عنوان معاملات عام شمرده می شود و اموری چون خرید و فروش، قرض، اجاره، مضاربه و هبه را در بر می گیرد. حضرت امیر(ع) آبیاری نخلستان گروهی ازیهودیان را به عهده گرفت و دستمزدش را صدقه داد(79). امام صادق(ع) چنان نقل کرده است که مردی مسلمان به سبب خرید قطعه ای از زمین های خراجی نزد حضرت امیر(ع) برده شد. حضرت فرمود: له مالنا و علیه ماعلینا مسلماً کان او کافراً.(80) آنچه برای ما است برای او نیز هست و و هر چه بر ما است بر او نیز خواهد بود، مسلمان باشد یا کافر.
مراد از این سخن آن است که زمین دار باید خراج زمین را بپردازد و مسلمان یا کافر بودنش در این امر تأثیر ندارد. از سوی دیگر، اجازه سکونت غیرمسلمانان در کشور اسلامی با ممنوعیت داد و ستد با آنان سازگار نیست؛ زیرا وقتی حق خرید و فروش با مسلمانان را نداشته باشند، نمی توانند درجامعه زندگی کنند. در این موقعیت، مجاز دانستن اقامت آنان بیهوده و لغو می نماید و آن ها در عمل به ترک ناگزیر می شوند.
3. کمک و مشارکت های اجتماعی
موقعیت اقتصادی افراد یکسان نیست و نمی توان جامعه را از نیازمندان تهی دانست. امام علی (ع) به دستگیری از نیازمندان و ریشه کن ساختن فقر بسیار اهمیت می داد. چنان که گذشت، حضرتش به امام حسن (ع) فرمود: کردار نیکت را درباره همه مردم روا دان(81). امام (ع) کمک مسلمانان به غیر مسلمانان را جایز می شمرد. در نگاه وی، وصیت مسلمانان به سود اهل ذمه(82) روا است؛ چنان که می فرماید:
وصیت فرد در یک سوم اموالش نافذ است، گرچه به سود یهودی یا مسیحی باشد.(83)
ب. عرصه خانوادگی
رفتار فرد در گستره خانواده اموری چون ازدواج، طلاق، چگونگی روابط زوجین، ارث و پیوند با خویشاوندان را شامل می شود. در این بخش برخی از موارد یاد شده از دیدگاه حضرت (ع) بررسی می گردد.
1. ازدواج
فقیهان درباره ازدواج مرد مسلمان با زن غیرمسلمان سه نظر متفاوت ارائه داده اند. این آرا عبارت است از: جواز، حرمت، حرمت ازدواج دائم و جواز ازدواج موقت. امام (ع) در این باره می فرماید: هنگامی که زنان مسلمان کم بودند، خداوند زنان اهل کتاب را بر مسلمانان حلال ساخت. وقتی زنان مسلمان فراوان شدند، خداوند فرمود: با زنان مشرک تا وقتی مؤمن نشده اند، ازدواج نکنید. همچنین فرمود: به گره های (عقود) زنان کافر چنگ نزنید.(84)
در این باره، باید افزود چنانچه زن و شوهری نامسلمان باشند و تنها مرد اسلام را بپذیرد، می تواند بر ازدواج سابق باقی بماند.
البته ازدواج زن مسلمان با مرد غیرمسلمان جایز نیست زیرا به سلطه کافر بر زن مسلمان می انجامد. حضرت در ارتباط با زن زرتشتی تازه مسلمانی که شوهرش از پذیرش اسلام خودداری می کرد(85) و همچنین درباره زن مشرکی که اسلام پذیرفته بود، فرمودند: «باید جدا شوند». چنانچه در زمان عده جدایی، شوهر نیز مسلمان شود، ازدواج آنان باقی است؛ وگرنه جدایی شان قطعی می گردد. چنانچه شوهر پس از عده مسلمان شد، نمی تواند بر ازدواج سابق باقی باشد. اگر بخواهند، می توانند دوباره با یکدیگر ازدواج کنند.(86)
2.پیوند با خویشاوندان (صله رحم )
اسلام بر پیوند با خویشاوندان، به ویژه پدر و مادر، بسیار تأکید می ورزد. سخنان امام علی (ع) نشان می دهد صله رحم اثر طبیعی دارد و به فراوانی دارایی افراد می انجامد(87). از طرفی قطع خویشاوندی نیز آثاری دارد که گریبانگیر افراد می شود.
3. حقوق دیگر خانواده
رهبران دینی بر رعایت حقوق خانوادگی افراد نیز تأکید ورزیده اند؛ نفقه (مخارج زندگی زن و فرزندان ) و مهریه دو نمونه از این حقوق به شمار می رود. از دیدگاه اسلام حتی اگر زن کافر باشد شوهر باید نفقه و مهریه اش را بپردازد.
ج ) عرصه فردی
اموری مانند همراهی در سفر، غذا خوردن، دوستی، احوال پرسی روزمره در این گستره می گنجد. رفتار فردی امام علی (ع) با غیر مسلمانان بسیار قابل توجه است؛ برای مثال در تاریخ چنین می خوانیم: روزی حضرت با مردی ذمی همراه شد. آن فرد پرسید: بنده خدا، کجا می روی؟ حضرت پاسخ داد: کوفه. در مسیر به جایی رسیدند که راه فرد ذمی جدا می شد. حضرت همراه ذمی به راه افتاد. مرد گفت: گمان نمی کنم به کوفه بروی. حضرت فرمود: به کوفه می روم. مرد گفت: پس راه را اشتباه آمدی. امام (ع) فرمود: می دانم. مرد پرسید: پس چرا با من می آیی؟ حضرت فرمود: همراهی کامل و تام آن است که انسان همسفرش را چند قدم مشایعت کند و با خوش آیندی از وی جدا شود، پیامبر ما این گونه دستور داده است. ذمی گفت: این گونه؟ حضرت فرمود: آری. مرد گفت: بی تردید پیروانش به سبب رفتار بزرگوارانه اش از وی پیروی می کنند. من نیز طبق عقیده تو همراهت می آیم. بنابراین، چند گام حضرت را همراهی کرد.(88)
این کردار حضرت سبب شد، مرد ذمی اسلام را بپذیرد و در شمار مؤمنان جای گیرد. این رفتار حضرت با توجه به آن که از مقام خلافت برخوردار بود، روش برخورد با غیرمسلمانان را آشکار می سازد.
موضوع دیگری که در معاشرت فردی با غیر مسلمانان مطرح می شود پاکی یا ناپاکی آن ها است. امام صادق(ع) می فرماید: «حضرت امیر(ع) نمازخواندن در لباس خریداری شده از مسیحیان، زرتشتیان و یهودیان را، قبل ازشستن، مجاز می دانست ».(89) حضرت همچنین خوردن غذای اهل کتاب را جایز می شمرد. البته آن بزرگوار از خوردن گوشت حیوان ذبح شده توسط آنان نهی کرده است: از غذای زرتشتیان بخورید، جز ذبایح آن ها که حلال نیست؛ گرچه نام خدا را بر آن برده باشند(90). از طرفی در صدر اسلام، وقتی با گروهی غیرمسلمان قرارداد می بستند، شرط می کردند چنانچه لشکریان اسلام از آن جا گذشتند، مهمانشان گردند. چنانچه غذا یا پیکر اهل کتاب نجس باشد، گنجاندن این شرط در قرارداد درست نمی نماید. پس می توان گفت، از دیدگاه حضرت هم غذا شدن با آنان مجاز است.
احوال پرسی روزمره با غیرمسلمانان نیز اشکال ندارد. رفتار حضرت با راهب مسیحی و نیز کردارش با همسفر راه کوفه بر درستی این سخن گواهی می دهد.
منبع:پایگاه اطلاع رسانی حوزه
*********************************
۷۸. حر عبدالواحد بن محمد آمدی: غررالحکم و دررالکلم، شماره ی 2419.
۷۹. محمد باقر مجلسی: بحارالانوار، ج 41، ص 144.
۸۰. حر عاملی: وسائل الشیعه، ج 11، ص 119.
۸۱. عبدالواحد بن محمد آمدی: غررالحکم و دررالکلم، شماره ی 8685.
۸۲. ذمه به معنای پناه است. اهل ذمه غیرمسلمانانی هستند که براساس پیمان با حکومت در کشور اسلامی ساکن می شوند. در این پیمان، حکومت و غیر مسلمانان متعهد می گردند اموری را به سود یکدیگر مراعات کنند.
۸۳. میرزا حسین نوری: مستدرک الوسائل، ج 14، ص 118.
۸۴. میرزا حسین نوری: مستدرک الوسائل، ج 14، ص 433.
۸۵. همان، ص 438.
۸۶. همان.
۸۷. میرزا حسین نوری: مستدرک الوسائل، ج 14، ص 134.
۸۸. محمد بن یعقوب کلینی: کافی، جلد 2، ص 670؛ محسن فیض کاشانی: الوافی، ج 5، ص 532.
۸۹. محمد باقر مجلسی: بحارالانوار، ج 77، ص 464.
۹۰. حر عاملی: وسائل الشیعه، ج 16، ص 285.
افزودن دیدگاه جدید