مشکلات یادگیری - ناتوانی یادگیری
مشکلات یادگیری - ناتوانی یادگیری
معلم امیر با نگرانی میگفت : ” می توانم بگویم امیر پسر خیلی باهوشی است و میل دارد کارها را به خوبی انجام دهد. متوجه شده ام که او به هنر علاقمند است و همیشه دوست دارد چیزی بکشد . اما وقتی از او می خواهم تکلیف های کلاسی را انجام دهد ، واقعا آشفته می شود. به نظر می رسد که از آمدن به مدرسه هراس دارد . او از اینکه برخی کلماتی را که میخواند ، برای وی نامفهوم هستند شکایت می کند. من نگران این هستم که ناکامی فزاینده منجر به مشکلات بعدی در مدرسه و یا با دوستانش شود. گاهی از بعضی چیزها عصبانی می شود و نمی تواند آرامش خود را حفظ کند ” . مادر امیر می گوید :” وادار کردن او به درس خواندن در خانه بسیار دشوار است و هیچ گاه نشده که او خود به درس خواندن بپردازد . چون میداند که قادر به خواندن بسیاری از کلمات نیست”.(اختلال یادگیری خاص نوع خواندن)
مریم هشت ساله برای بار دوم به مدرسه جدید می رفت.او در مدرسه قبلی مشکلات فراوانی داشت چون نمی دانست حاصل جمع ۵ با ۲ چند میشود و سایر کودکان او را مسخره می کردند. او ساعت ها به تنهایی و با خودش بازی می کند و به چیزهایی که بچه های همسن او انجام می دهند علاقه ای ندارد . مادرش می گفت : ” بیشتر اوقات بدخلق و تا اندازه ای گیج و سردرگم به نظر می رسد” . هرچند عملکرد تحصیلی ، مشکل اصلی وی به شمار می رفت. مادر مریم به او چند اسکناس داده بود اما مریم در جمع زدن آنها مشکل داشت. اگر مادر به مریم سکه های فراوانی بدهد، فکر می کند پول فراوانی دارد. وقتی از او می خواهد که کاری نظیر چیدن میز نهارخوری را انجام دهد، معلوم نیست در نهایت کار به کجا برسد.(اختلال یادگیری خاص نوع ریاضیات)
امیر و مریم مشکلات یادگیری متفاوتی دارند. مشکل امیر در زمینه زبان و خواندن است . توانایی او در درک آواهای مختلف (واج های ) زبان ، زیر سطح رشد است و به همین علت است که بازشناسی کلمه و توانایی نوشتاری در او به گونه ای ضعیف ، رشد کرده است.در مقابل مریم به طور عمده در حیطه یادگیری مطالب غیرکلامی، نظیر ریاضیات، مشکل دارد. او خیلی خوب می خواند هرچند در درک برخی از مطالبی که می خواند مشکل دارد. بعلاوه او در درک معیارها و دستورالعمل هایی که روابط فضایی یا عددی را توجیه می کند، نظیر چیدن میز نهارخوری به طرزی خاص یا درک نگهداری عددی، دچار سردرگمی می شود.
ناتوانی یادگیری یک اصطلاح کلی است برای اشاره به مشکلات یادگیری در یک یا چند مهارت اساسی شامل مشکلات شنیداری، گفتاری، خواندن ، نوشتن، استدلال و ریاضیات؛ که در غیاب اختلالات مشخصی، نظیر عقب ماندگی ذهنی و آسیب مغزی، بروز می کند و روی درک، نگهداری و بیان اطلاعات در اشخاص دارای هوش متوسط یا بالای متوسط ، اثر می گذارد. مشکلات یادگیری اغلب در تکلیف های درسی جلوه گر می شوند و می توانند مانع از یادگیری، خواندن یا نوشتن یا انجام عملیات ریاضی شوند، اما ممکن است بسیاری از جنبه های زندگی فرد، از قبیل کار، فعالیت های عادی زندگی خانوادگی و روابط با دوستان را نیز تحت تاثیر قرار دهند. در واقع آشفتگی های هیجانی و اجتماعی و سایر نقص های انطباقی ممکن است همراه با مشکلات یادگیری بروز کنند.
هرچند مشکلات یادگیری شالوده های قوی زیست شناختی دارند، شیوه های مداخله ، به طور عمده، بر روش های آموزشی و روانی-اجتماعی متکی است، تا درمان های زیست شناختی . درمان های روانی-اجتماعی برای این کودکان باید جامع و مستمر باشند و هر تکلیف جدید نیز باید به بخش های هدایت کردنی از جمله مثال ها، تمرین ها و بازخوردهای فراوان، خرد و تقسیم شود . کودکان و خانواده هایشان باید در ارتباط با راهبردهای صحیح آموزشی، از مشاوره بهره گیرند و به کودکان کمک شود تا با خویشتن داری بیشتر، نگرش مثبت تری نسبت به توانایی خود پیدا کنند.
بازنشر از انتخاب موثر
افزودن دیدگاه جدید