126. آیه (چرا یوسف پول را به برادران بازگرداند؟)
وَ قالَ لِفِتْیانِهِ اجْعَلُوا بِضاعَتَهُمْ فی رِحالِهِمْ لَعَلَّهُمْ یَعْرِفُونَها إِذَا انْقَلَبُوا إِلی أَهْلِهِمْ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ
(سپس) به کارگزاران خود گفت:
آن چه را به عنوان قیمت پرداختهاند در بارهایشان بگذارید شاید آن را پس از مراجعت به خانواده خویش بشناسند و شاید برگردند. (62 / یوسف)
شرح آیه از تفسیر نمونه
چرا یوسف دستور داد وجهی را که برادران در مقابل غلّه پرداخته بودند در بارهای آنها بگذارند؟ از این سؤال نیز پاسخهای متعددی گفته شده از جمله: فخر رازی در تفسیرش ده پاسخ برای آن ذکر کرده است که بعضی نامناسب است، ولی خود آیات فوق پاسخ این سؤال را بیان کرده است، چرا که میگوید:
«لَعَلَّهُمْ یَعْرِفُونَها إِذَا انْقَلَبُوا إِلی أَهْلِهِمْ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ» هدف یوسف این بود که آنان پس از بازگشت به وطن آنها را در لابلای بارها ببینند و به کرامت و بزرگواری عزیز مصر (یوسف) بیش از پیش پی ببرند و همان سبب شود که بار دیگر به سوی او بازگردند و حتی برادر کوچک خویش را با اطمینان خاطر همراه بیاورند و نیز پدرشان یعقوب با توجه به این وضع، اعتماد بیشتری به آنها در زمینه فرستادن بنیامین به مصر پیدا کنند.
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
رِحال: جمع «رَحْل» به مفهوم ظرف میباشد.
بِضاَعة: سرمایه.
پس از سپردن موادّ غذایی مورد نیازشان به آنان، یوسف تدبیری اندیشید که این گونهبود:
وَ قالَ لِفِتْیانِهِ اجْعَلُوا بِضاعَتَهُمْ فی رِحالِهِم
و آن حضرت به غلامان و جوانان کارگزار خویش دستور داد پس از تحویل دادن موادّ غذایی به آنان، سرمایه آنها را نیز در بارهایشان قرار دهید تا به همراه خود ببرند.
سرمایه آنان در این تجارت، به باور پارهای پول بود و به باور پارهای دیگر کالاهایی چون کفش و پوست.
لَعَلَّهُمْ یَعْرِفُونَها إِذَا انْقَلَبُوا إِلی أَهْلِهِمْ
امید که وقتی نزد خاندان خویش رفتند کالا و سرمایه خویشتن را که به آنان باز پس داده شده است بشناسند.
لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ.
و شاید بدین ترتیب دگر باره برای خرید کالا و تهیه مواد غذایی به این سرزمین باز گردند.
چرا یوسف سرمایه برادران را به طور نهانی و در درون بارهایشان قرار داد؟
در این مورد دیدگاهها گوناگون است:
1 به باور بیشتر مفسّران همانگونه که از خود آیه شریفه دریافت میگردد، یوسف دستور این کار را داد تا سرانجام آنان بدانند که مورد احترام و تکریم قرار گرفتهاند و همین کار باعث تشویق و دلگرمی آنان شود و دگرباره به نزد او باز گردند.
2 امّا «کَلْبی» میگوید:
یوسف در این اندیشه بود که مباد آنان دیگر سرمایه و پولی نداشته باشند تابه وسیله آن برای خرید باز آیند.
3 از دیدگاه پارهای، یوسف دید پول گرفتن از خاندان پدر آن هم در شرایط خشکسالی و قحطی، زیبنده بزرگ مردی چون او نیست؛ از این رو با کرامت و بزرگواری و به صورتی که آنان شرمنده نگردند، بهای موادّ غذایی را بدین وسیله به آنان بازگرداند.
4 و از دیدگاه پارهای دیگر او از آنجایی که به امانت و درستکاری آنان آگاه بود و میدانست که با یافتن سرمایه و پول خویش در بارها برای تحویل دادن آن باز خواهند آمد، چنین تدبیری اندیشید.
چرا یوسف خویشتن را به برادران معرفی نکرد؟
یوسف، با این که از رنج و اندوه پدر در فراق خویش آگاه بود و میتوانست آرامشبخش دل دردمند و پراضطراب او باشد، چرا خود را به برادران نشناسانید؟
* پاسخ
او اجازه چنین کاری را نداشت؛ چرا که این رویداد غمبار برای یعقوب و یوسف و برای خاندان آنان وسیله آزمون و امتحان بود و میبایست به طوری که مقرّر بود پیش میرفت و حکمت و مصلحت در این بود که شدّت و گرفتاری به اوج خود برسد، تا آنان به پاداش و مقام پرشکوهتر و والاتری برسند.