شعر

شعر را تجزیه می کردم در دفتر شیمی / شاعر : علیرضا قزوه

بعد رفتم به سراغ چمدان های قدیمی

به پاس رؤيت رويت رکوع کرده هلال / شاعر : علیرضا قزوه

بهار سفره ي سبزي ست از سيادت تو

آه - آیینه در آیینه - عجب حسن ختامی! / شاعر : علیرضا قزوه

مجنون! مجنون! کجايي؟ ليلا! ليلا! به گوشم / شاعر : علیرضا قزوه

منت خدای را که به ما صبر و درد داد / شاعر : علیرضا قزوه

حسن تو لایزال و جمال تو لم یزل

دل نور محمّد، عطر صلوات است / شاعر : علیرضا قزوه

دل شيخ نشابور، دل پير هرات است

فرات پيرهنش بود و آسمان کفنش / شاعر : علیرضا قزوه

انتخاب عشق ناگاه است می دانی چرا؟ / شاعر : علیرضا قزوه

عشق يعني واژه هاي رمز قرآن کريم / شاعر : علیرضا قزوه

ما شهيدان جنون بوديم از عهد قديم

زندگي، اين فرصت کوتاه را هم دوست دارم / شاعر : علیرضا قزوه