در رختخوابم یک مُشت پر دیدم / شاعر : قیصر امین پور
دیشب دوباره
گویا خودم را خواب دیدم:
در آسمان پر می کشیدم
دیشب دوباره
گویا خودم را خواب دیدم:
در آسمان پر می کشیدم
آن روز
بگشوده بال و پر
افتاد
آنسان که برگ
آن اتفاق زرد
می افتد
افتاد
ساکت و تنها
چون کتابی در مسیر باد
می خورد هر دم ورق اما
صبح خورشید آمد
دفتر مشق شبم را خط زد
پاک کن بیهوده است
یاران به آفتاب بگویید:
صد پاره شو، هزار ستاره
این سبز سرخ کیست؟
این سبز سرخ چیست که می کارید؟
این زن که بود
پر ز جوشش و سرود
مثل رود بود
شب، شبی بیکران بود
دفتر آسمان پاره پاره
غنچه با دل گرفته گفت:
«زندگی،