استاد شهریار

به تیره بختی خود کس نه دیدم و نه شنیدم / شاعر : شهریار

به تیره بختی خود کس نه دیدم و نه شنیدم

شب گذشته شتابان به رهگذار تو بودم / شاعر : شهریار

شب گذشته شتابان به رهگذار تو بودم
به جلد رهگذر اما در انتظار تو بودم

ماهم آمد به در خانه و در خانه نبودم / شاعر : شهریار

ماهم آمد به در خانه و در خانه نبودم

چو بستی در بروی من به کوی صبر رو کردم / شاعر : شهریار

چو بستی در بروی من به کوی صبر رو کردم

نفسی داشتم و ناله و شیون کردم / شاعر : شهریار

نفسی داشتم و ناله و شیون کردم
بی تو با مرگ عجب کشمکشی من کردم

برو ای ترک که ترک تو ستمگر کردم / شاعر : شهریار

برو ای ترک که ترک تو ستمگر کردم
حیف از آن عمر که در پای تو من سرکردم

تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم / شاعر : شهریار

تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم
روزی سراغ وقت من آئی که نیستم

دامن مکش به ناز که هجران کشیده ام / شاعر : شهریار

دامن مکش به ناز که هجران کشیده ام
نازم بکش که ناز رقیبان کشیده ام

گر من از عشق غزالی غزلی ساخته ام / شاعر : شهریار

گر من از عشق غزالی غزلی ساخته ام
شیوه تازه ای از مبتذلی ساخته ام

از غم جدا مشو که غنا می دهد به دل / شاعر : شهریار

از غم جدا مشو که غنا می دهد به دل
اما چه غم غمی که خدا می دهد به دل