چراغ هاى هدایت درآخرالزمان
در این باره روایتى را از حضرت على (علیه اسلام) عرض مىكنیم كه مىفرمایند:
«ظلمت آخر الزمان» آن زمانى است كه از فتنهها نجات پیدا نمىكنند، مگر مؤمنانى كه بىنام و نشانند.
یعنى كسانى كه مىخواهند طبق فرهنگ امروزِ دنیا شهرت پیدا كنند، اینها از بین مىروند. یعنى موضوعاتى كه در فرهنگ امروز دنیا مهم تلقى مىشود، در فرهنگ امامزمان (عجل الله تعالی فرجه الشريف) مهم نیست. پس آنهایى كه بىنام و نشانند و دنیاى امروز؛ آنها و تفكراتشان را مهم حساب نمىكند، نجات پیدا مىكنند.
البته اشتباه نشود؛ در بعضى مواقع قلبهاى ملتها بهسوى كسى تمایل پیدا مىكند كه آن بحثش جداست. مثلًا امام خمینى (رحمةاللهعلیه) نهایتاً وقتى هم راضى شده بودند كه مرجع تقلید شوند، گفته بودند كه من یك قدم هم براى مرجع تقلیدشدن برنمىدارم. این محبوبیتها غیر از محبوبیتها و مشهورشدنهاى مطابق فرهنگ مدرنیته است. كسانى كه در این فرهنگ و طبق ملاكهاى فرهنگ مدرنیته دنیا مشهورند، اینها در ظلمت مىروند. ادامه روایت:
«اگر در حضور باشند، شناخته نشوند و اگر غایب گردند، كسى سراغ آنها نمىرود».
اینها را ساده نگیرید؛ شما بدانید گاهى حرفهایتان خریدار ندارد، چون مطابق نظام ارزشى ظلمت آخرالزمان نیست، نه اینكه حرفهایتان
مبانى معرفتى مهدویت، ص: 119
بیخود باشد. پس نباید بترسید. بناى شما باید بر این باشد كه مطابق نور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشريف)، حرف بزنید هرچند در ظلمت آخرالزمان اینها خریدار ندارد. چرا مىخواهیم خودمان را واكس بزنیم و مطابق فرهنگ روز جلوه بدهیم؟ به این شكل در ظلمت مىمانیم. ادامه روایت:
«آنها چراغهاى هدایت و نشانههاى روشناند؛ نه مفسدهجو هستند و نه فتنه انگیز. نه در پى اشاعه فحشا مىباشند و نه مردم سفیه و لغوگرایند. ایناناند كه خداوند درهاى رحمتش را بهسویشان باز مىكند.»[1]
تعبیرمن ایناست؛ این افرادهستند كه إنشاءالله نور انكشاف ظهور، اول به قلبشان مىخورد و خداوند سختىها را از قلبشان بر مىدارد.
«والسلام علیكم و رحمة الله و بركاته»
مبانى معرفتى مهدویت، ص: 123
[1] ( 1)-« نهجالبلاغه»، خطبه 103.