آموزشوپرورش» و «علوم انسانی»؛ دو هدف استعمار نو / تمثیلات آیت الله حائری شیرازی
آموزشوپرورش» و «علوم انسانی»؛ دو هدف استعمار نو / تمثیلات آیت الله حائری شیرازی
استعمار به دو روش و صورت است:
یک. استعمار کهنه و قدیمی؛ در این نوع از استعمار، کشوری که استعمارگر است، کشوری دیگر را فقیر، عقبمانده، ضعیف و ناتوان نگه میدارد تا فقر و جهل و بیماری بر آن مسلط باشد. این استعمار آشکار و کهنه است.
دوم. استعمار نو؛ یعنی اینکه استعمارگر، کشوری را آباد کند، وضعیت بهداشت آن را بهبود بخشد، و فقر و بیسوادی را از چهرۀ آن برچیند؛ اما این کشور سالم، قوی و ثروتمند در جهت منافع استعمارگر مصرف شود؛ یعنی بهداشت، ثروت، سواد و معلوماتش در خدمت استعمارگر قرار گیرد.
این دو شیوۀ استعمار با هم متفاوتاند. شیوۀ اول، استعماری اجباری و تحمیلی است. در این شیوه، کشوری را فقیر، بیسواد، ناتوان و دور از بهداشت نگه میدارند تا بتوانند بر آن تسلط پیدا کنند. شیوۀ دوم، استعماری بهظاهر غیراجباری و غیرتحمیلی است. در این شیوه، کشوری را درعین باسوادی، استعمار میکنند، و درعین خوب بودنِ وضع بهداشت، در چنگ میگیرند، و درعین قدرت نظامی و ثروت، آلت دست نگه میدارند. نوع دوم، استعمار پیچیدهتری است. در این شیوه، برنامۀ استعمارگر کار کردن روی کتابها، روی درسها و روی آموزشوپرورش است؛ چشم او به علوم_انسانی دانشگاههاست. اگر استعمارگر بتواند در کشوری علوم انسانی دانشگاهها را در چنگ داشته باشد، آن کشور بیزحمت در چنگ اوست؛ یعنی چنین کشوری خرج استعمار خودش را هم خودش میپردازد، و هزینۀ استعمار را خودش به عهده میگیرد! حتی وسیلهای میشود برای اینکه استعمارگران بتوانند کشورهای دیگر را نیز استعمار کنند.
افزودن دیدگاه جدید