پنجره ای رو به فدک / یوسف رحیمی
پنجره ای رو به فدک / شاعر : یوسف رحیمی
فدک! ای هدیهي سبز الهی
ای بهار روزگار مادرم زهرا
فدک! ای مُلکِ طلقِ حضرت طاها
جزای آن همه ایثارِ اُم الفاطمه
بانوی پیغمبر خدیجه
ای تو مصداق ِ «وَ آتِ حقِّ ذَا القُربی»*
فدک! ای خاطرات خوش برایِ
ریزه خوارانِ بهشت فاطمه
ای رزق هر رنجور و درمانده
فدک! ای نخلهای سربلند با غ انفاق و کرامت
آه ای شیرینی خرما
رویِ لبهای هر طفل یتیمِ بی بضاعت
ای بهار سبز ایثار و سخاوت
فدک! با من بگو آخر میان مرد و نخلستان
میان شهر و دردستان
میان آه و ماه و چاه
بین غربت دیرینه و شهر مدینه
پس چه پیوندی ست؟
آه ای سرزمین دردها
آه این چه سوگندی ست؟
که حق در هر زمان تنها و مظلوم است
بی یار و طرفدار است، محکوم است
فدک! با من بگو آخر
چرا در آسمان نیلی ات
زخم و نمک
سیلی، کتک
هم قافیه هستند با تو ای فدک!
ای قلب مجروح تو قاموس تمام دردهای مشترک
آه ای فدک،آه ای فدک!
موضوع انجمن
افزودن دیدگاه جدید