رفتن به محتوای اصلی

عمریست که مشغول عبادت هستم / یوسف رحیمی

تاریخ انتشار:

عمریست که مشغول عبادت هستم / شاعر : یوسف رحیمی

با شوکت بی نظیرش آمد از راه
می آید از آسمان و در دستش ماه

دیدی که دهان کعبه هم وا مانده
لا حول ولا قوة الا بالله

*

از جلوه ی نور ازلی می گویم
از ساحت آن صبح جلی می گویم

عمریست که مشغول عبادت هستم
هر شام و سحر علی علی می گویم

*

ملک و ملکوت می شود حیرانش
برپاست حماسه های بی پایانش

لشکر به دمی ز هم فرو می پاشد
می آید و ذوالفقار در دستانش

*

چشم همه بر شکوه بی همتا بود
آن روز که شور حیدری برپا بود

وقتی در قلعه را درآورد از جا
ذکر لب او نوای یازهرا بود

*

با مهر تو هر دلی شرف می گیرد
عشق تو دل مرا هدف می گیرد

هر کس که به ذکر یا علی دلگرم است
از فاطمه ایوان نجف می گیرد

پدیدآورنده
موضوع انجمن

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا