انا الیه راجعون / یوسف رحیمی
انا الیه راجعون / شاعر : یوسف رحیمی
در این خاک از بلا صدها نشان و ...
دلم از غربت تو نیمه جان و ...
به استقبال می آیند اما
چرا در دستشان سنگ و سنان و ...
به گوش جان من آید نوایی
نوای غربت و درد آشنایی
بیا بگذر از این خاک بلاپوش
ز هر سو می وزد بوی جدایی
دل آشفته ام دریای خون است
نگاهم از غم تو لاله گون است
بگو با من چرا ذکر تو امروز
فقط «اِنّا اِلیهِ راجِعُون» است
موضوع انجمن
افزودن دیدگاه جدید