دل را به پای بوسی غم برده ایم اما / سعید بیابانکی
دل را به پای بوسی غم برده ایم اما / شاعر : سعید بیابانکی
بر ما چه رفته است که دل مُرده ایم ما
دل را به پای بوسی غم برده ایم ما
گل های زرد، دسته به دسته شکفته اند
بر ما چه رفته است که پژمرده ایم ما؟
سبزیم اگر چه مثل سپیدارهای پیر
سهم کلاغ های سیه چُرده ایم ما
شاید به قول شاعر لبخندهای تلخ
یک مشت خاطرات ترک خورده ایم ما*
باور کنید هیچ دلی را در این جهان
نشکسته ایم ما و نیازرده ایم ما
گفتی پناه برده ای از بی کسی به چاه
ای بغض ناصبور! مگر مرده ایم ما؟
*چو گلدان خالی لب پنجره
پراز خاطرات ترک خورده ایم(قیصر امین پور)
موضوع انجمن
افزودن دیدگاه جدید