دو زلفونت شب و روی تو ماهه / قیصر امین پور
دو زلفونت شب و روی تو ماهه / شاعر : قیصر امین پور
دو زلفونت شب و روی تو ماهه
ازین شب، روزگارِ مو سیاهه
دلم شد راهی دریای چشمت
ازین پس کار چشمم رو به راهه
زدست کفر زلفت داد و بیداد
به درگاهت دل مو دادخواهه
دلم تنها به درگاه تو رو کرد
که بی روی تو بی پشت و پناهه
ندارم شاهدی جز چشم مستت
که اشکم شاهد و آهم گواهه
مو خوندم در ازل از نقش چشمت
که خط سرنوشتم اشتباهه
اگر مشک خُتن گفتم به زلفت
خطا گفتم، خطا گفتم، گناهه
که در هر حلقه ی هندوی زلفت
هزاران چین و ماچین عذرخواهه
گرفتی کشور دل را به مویی
که در پشت سرت، خیل سپاهه
چه شد حاصل از این روز و شب ای دل
که موی مو سفید و رو سیاهه
اگر دستِ دل ما را نگیری
تموم کار و بارِ ما تباهه
دلم پیوسته با لطف مدامت
که لطف دیگرونم گاه گاهه
سماعِ یادِ تو در سینه برپاست
تموم خانه ی دل خانقاهه
موضوع انجمن
افزودن دیدگاه جدید