ای وای اگر ز پای نشینیم، وای ما / قیصر امین پور
ای وای اگر ز پای نشینیم، وای ما / شاعر : قیصر امین پور
آغاز شد حماسه ی بی انتهای ما
پیچید در زمانه طنین صدای ما
آنک نگاه کن که ز خون نقش بسته است
بر اوج قله های خطر جای پای ما
ماندند همرهان همه در وادی نخست
جز سایه ها نماند کسی در قفای ما
ما رو به آفتاب سفر می کنیم و بس
زینروی در قفاست همه سایه های ما
دردا و حسرتا که ز بیگانه هم ربود
در این میانه گوی ستم، آشنای ما
بنگر چگونه عاطفه از دست می رود
ای وای اگر ز پای نشینیم، وای ما
موضوع انجمن
افزودن دیدگاه جدید