شروط ضمن عقد مندرج در سند ازدواج
شروط ضمن عقد مندرج در سند ازدواج
معمولاً شروط ضمن عقد مندرج در سند ازدواج که به صورت تایپی و از پیش تعیین شده می باشند، مورد توافق طرفین قرار می گیرند و این در حالی است که شروط ضمن عقد مندرج در سند ازدواج، شاید مورد توافق و پذیرش طرفین نباشد و احتمال تداعی این سئوال برای هر یک از طرفین باشد که آیا شروط ضمن عقد مندرج در سند ازدواج را می توان نپذیرفت و یا در صورت وجود شرط جدید، آیا می توان این شروط را ضمن عقد در سند ازدواج درج نمود و یا خیر..؟
انواع شروط ضمن عقد
1- شروط ضمن عقد مندرج در سند ازدواج «سند نکاحیه»
2- شروطی که امکان درج در سند نکاحیه را دارد.
1- شروط ضمن عقد مندرج در سند نکاحیه
پس از انقلاب تا کنون سند نکاحیه «قباله ازدواج» به صورت چاپی و با موارد مندرج به صورت یکسان در تمام کشور می باشد، البته این شروط با تغییر قانون حمایت خانواده نیز تغییراتی داشته است. این موارد تحت عنوان شروط ضمن عقد، که با امضاء بعض یا کل آن توسط طرفین مورد پذیرش قرار می گیرد، در دفاتر ازدواج و پس از جاری شدن صیغه عقد و امضاء آن و انجام امور اداری و به صورت یک نسخه به طرفین تحویل می گردد.
شروط ضمن عقد مندرج در سند نکاحیه
این شروط شامل شرط انتقال تا نصف دارائی و شرط وکالت بلاعزل برای طلاق در موارد تعیین شده می باشد.
- الف- شرط انتقال دارایی تا نصف «شرط انتقال تا نصف دارائی»:
در خصوص شرط انتقال تا نصف دارائی در سند نکاحیه چنین مقرر شده است: «ضمن عقد نکاح/ خارج لازم، زوجه شرط نمود، هرگاه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و طبق تشخیص دادگاه، تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار او نبوده، زوج موظف است تا نصف دارائی موجود خود را که در ایام زناشوئی با او به دست آورده، یا معادل آن را طبق نظر دادگاه بلاعوض به زوجه منتقل نماید.»
این شرط «شرط انتقال تا نصف دارائی» در صورتی که با امضاء طرفین مورد پذیرش قرار گیرد، با تحقق ارکان و شرایط مربوطه، دارای ضمانت اجرای قانونی می گردد و زن می تواند، شوهر را ملزم به اجرای آن نماید.
نکاتی در خصوص این شرط «شرط انتقال تا نصف دارائی» بدین شرح وجود دارد:
1- متقاضی طلاق می بایست زوج «مرد» باشد.
2- اخلاق و رفتار زوجه «زن» موجبات طلاق را فراهم ننموده و یا ناشی از تخلف زن از وظایف زناشوئی نباشد.
3- این شرط «انتقال تا نصف دارائی» شامل اموالی می شود که در ایام زناشوئی به دست آمده باشد یعنی اگر اموالی قبل از ازدواج تحصیل شده باشد، شامل شرط نخواهد بود.
نگارنده نظر به ایرادات اساسی در خصوص این شرط «شرط انتقال تا نصف دارائی» دارد، که تحقق آن را با مشکل مواجه خواهد نمود، چرا که این شرط حقی را برای زوجه فراهم می نماید که تحت هیچ شرایطی میزان، ملاک و دیگر موارد آن مشخص نیست و همچنین تحقق آن منوط به 3 رکنِ، متفاوت از اصل موضوع است، چرا که اصل وجودی این شرط، اقتضای تأمین حقوق زوجه دائمی به هنگام طلاق به اراده مرد می بایست باشد و از وقوع طلاق های ناشی از تصمیمات آنی و بی پایه جلوگیری و موجبات تحکیم بنیان خانواده را فراهم نماید.
حال آنکه حقوق زوجه به هیچ عنوان در شرط مورد اشاره مشخص نیست، چرا که اولاً شامل دارائی های زوج قبل از ازدواج نمی شود و درثانی تأثیر و ارزش این شرط نیز منوط به یک زندگی با دوام «گذشت سالیان و به وجود آمدن اموال» خواهد بود.
البته از سوی دیگر نیز ایراداتی به این شرط وارد است و تحقق آن را با مشکل مواجه می نماید، با این وصف که، زوج می تواند برای عدم تحقق ارکان این شرط شرایطی را فراهم نماید که موجبات عسر و حرج و مشکلات فراوان برای زوجه گردد و زوجه برای رهایی و نجات از شرایط پیش رو، اقدام به درخواست طلاق و اقدامی خلاف شرایطِ، شرط انتقال نصف دارائی نماید.
- ب- وکالت بلاعزل طلاق:
در خصوص وکالت بلاعزل برای طلاق 2 شیوه رایج و مرسوم است.
1- وکالت بلاعزل برای طلاق، تنظیم شده در دفاتر اسناد رسمی
«برای اطلاع از نحوه و شرایط وکالت بلاعزل برای طلاق، کلیک نمایید.»
2- وکالت بلاعزل برای طلاق تنظیم شده در سند نکاحیه
در سند نکاحیه و در خصوص وکالت بلاعزل برای طلاق چنین مقرر شده است: «ضمن عقد ازدواج/ خارج لازم، زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل غیر داد که در موارد مشروحه زیر، با رجوع به دادگاه و اخذ مجوز از دادگاه، پس از انتخاب نوع طلاق، خود را مطلقه نماید و نیز به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل به غیر داد تا در صورت بذل از طرف او قبول نماید.»
در خصوص بذل مهریه و قبول آن، برای درک فهم مطلب اینگونه می شود توضیح داد که: «اگر زن مهریه خود را بخشید، زن وکالت خواهد داشت این بخشش را به جای شوهرش قبول نماید.»
مواردی که زن می تواند حسب مورد از دادگاه، تقاضای صدور اجازه طلاق نماید به شرح ذیل است:
1- استنکاف شوهر از دادن نفقه به مدت 6 ماه، به هر عنوان و عدم امکان الزام او به تأدیه نفقه و همچنین در موردی که شوهر سایر حقوق واجبه زن را به مدت 6 ماه وفا نکند و اجبار او به ایفاء هم ممکن نباشد.
نکته- حق طلاق ایجاد شده در این بند، صرفاً مربوط به مطالبه نفقه از سوی زن به صورت حقوقی است و ربطی به شکایت ترک انفاق کیفری ندارد و الزام به تأدیه می بایست از طریق اجرای احکام دادگستری صورت پذیرد.
2- سوء رفتار یا سوء معاشرت زوج به حدی که ادامه زندگی را برای زوجه غیرقابل تحمل نماید.
نکته- منظور از سوء رفتار و یا سوء معاشرت زوج، هرگونه رفتار سوء عرفی است و ضابطه مشخص، دقیق و تعریف شده ای ندارد و در مورد افراد و شرایط آنها، مختلف بوده و مسلماً این شرایط نسبت به هر شخص مختلف خواهد بود.
3- ابتلاء زوج به امراض صعب العلاج به نحوی که دوام زناشوئی برای زوجه، مخاطره آمیز باشد.
نکته- منظور از بیماری صعب العلاج، بیماری است که به تأیید پزشکی قانونی رسیده و موجبات به خطر افتادن دوام زناشوئی را نیز داشته باشد مثل بیماری ایدز و...
4- جنون زوج در مواردی که فسخ نکاح شرعاً ممکن نباشد.
5- عدم رعایت دستور دادگاه در مورد منع اشتغال زوج به شغلی طبق نظر دادگاه صالح، منافی با مصالح خانوادگی و حیثیتی زوجه باشد.
نکته- مانند آنکه زوجه پزشک باشد و مرد اقدام به تکدی گری نماید.
6- محکومیت شوهر به حکم قطعی به مجازات 5 سال حبس یا بیشتر یا به جزای نقدی که بر اثر عجز از پرداخت، منجر به 5 سال بازداشت شود، یا به حبس و جزای نقدی که مجموعاً منتهی به 5 سال یا بیشتر بازداشت شود و حکم مجازات در حال اجرا باشد.
نکته- این بند صرفاً در خصوص میران محکومیت «5 سال» است و ربطی به جرم ندارد ولیکن موارد محکومیت که باعث تحقق وکالت در طلاق می شود در بند 9 آمده است.
7- ابتلاء زوج به هرگونه اعتیاد مضری که به تشخیص دادگاه به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورده و ادامه زندگی برای زوجه دشوار باشد.
نکته- اعتیاد مضر الزاماً مواد مخدر نیست و شاید در مواردی اعتیاد به مشروبات الکلی، سیگار و... را نیز شامل گردد.
8- زوج زندگی خانوادگی را بدون عذر موجه ترک کند، تشخیص ترک زندگی خانوادگی و تشخیص عذر موجه با دادگاه است و یا 6 ماه متوالی بدون عذر موجه از نظر دادگاه غیبت نماید.
9- محکومیت قطعی زوج در اثر ارتکاب جرم و اجراء هرگونه مجازات، اعم از حدَ و تعزیر، در اثر ارتکاب جرمی که مغایر با حیثیت خانوادگی و شئون زوجه باشد، تشخیص اینکه مجازات مغایر با حیثیت و شئون خانوادگی است با توجه به وضع و موقعیت زوجه و عرف و موازین دیگر، با دادگاه است.
10- در صورتیکه پس از گذشت 5 سال زوجه از شوهر خود، به جهت عقیم بودن و یا عوارض جسمی دیگر زوج، صاحب فرزند نشود.
نکته- صرفاً این بند در خصوص عدم امکان صاحب فرزند شدن به دلیل مشکلات جسمی و... می باشد و در صورت عدم تمایل زوج این شرط قابل اعمال نخواهد بود.
11- در صورتیکه زوج مفقودالاثر شود و ظرف 6 ماه پس از مراجعه زوجه به دادگاه پیدا نشود.
12- زوج همسر دیگری بدون رضایت زوجه اختیار کند یا به تشخیص دادگاه نسبت به همسران خود اجرای عدالت ننماید.
نکته- در خصوص اختیار همسر به عقد دائم و موقت اختلاف نظرهایی وجود دارد ولیکن از نظر نگارنده با توجه به متن شرط، تفاوتی بین زوجه دائمی و موقت وجود نخواهد داشت و به صرف اختیار نمودن زوجه این اختیار برای زن به وجود خواهد آمد ولیکن در صورت اختیار زن دیگر توسط زوج، فقط اختیار طلاق برای زوجه به وجود می آید و ازدواج دوم از نظر قانونی صحیح خواهد بود.
همه موارد مذکور در عقدنامه به نفع زن پیش بینی شده است و در صورت وجود یکی از شرایط 12 گانه و پس از اثبات در دادگاه صالح، زن می تواند پس از صدور گواهی عدم امکان سازش، با استفاده از وکالت بلاعزل و حق توکیل خودر را مطلقه نماید.
شروطی که امکان درج در سند نکاحیه را دارد.
وکیل می تواند به شما در خصوص شروط ضمن عقد ازدواج یاری رساند، وکیل آگاه به قوانین است، وکیل ضمانت اجرای شرط را می داند، وکیل تفاوت بین شرط باطل و شرط صحیح را می داند، وکیل کارشناس حوزه امور حقوقی است، وکیل آگاه به قوانین است، برای داشتن وکیل متخصص در امور خانواده با ما در ارتباط باشید.
منبع: گروه وکلای رسمی
افزودن دیدگاه جدید