رفتن به محتوای اصلی

شکر خدا که سوارش نبودم 

تاریخ انتشار:

مردی خرش را گم کرده بود. گرد شهر می گشت و خدا را شکر می کرد.
گفتند: چرا شکر می کنی؟
گفت: از بهر آن که من بر خر ننشسته بودم و گرنه من نیز امروز چهارم روزی بود که گم شده بودم.

منبع: عبید زاکانی، کلیات، ص 221.

موضوع انجمن

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا