تولد "سیلوِستِر اِستالون"، بازیگر آمریکایی (1931 م)
سیلوستر گاردنز اِستالون معروف به سیلوِستِر اِستالون بازیگر، کارگردان، فیلم نامه نویس و تهیه کننده پرآوازه ی آمریکایی متولد ۱۹۴۶ در نیویورک و برنده جایزه گلدن گلوب است. وی را عمدتاً به خاطر نقش های اکشنش در فیلم های هالیوودی می شناسند.
نخستین نقش آفرینی اش در سینمای حرفه ای به «دیوانه» ی وودی آلن در ابتدای دهه هفتاد برمی گردد اما پس از آن و تا زمان موفقیت بزرگ «راکی»، در تعدادی از پست ترین و مبتذل ترین آثار تلویزیونی و سینمایی دهه هفتاد ایفای نقش کرد.
سیلوستر استالون در دانشگاه میامی، درام خوانده بود و همان زمان تعدادی نمایش نامه و فیلم نامه هم نوشت که اولین آن ها THE LORDS OF FLATBUSH در ۱۹۷۴ با بازی خودش ساخته شد. «راکی» اما، آغاز موفقیت های این ستاره بود. استالون در «راکی»، فیلم نامه نویسی توانا و البته بازیگری حرفه ای نشان داد که می تواند یک تنه فیلمی را شکل دهد که آکادمی علوم و هنرهای سینمایی، آن را بهترین اثر سال ۱۹۷۶ بداند و فروش ۱۲۰ میلیون داری فیلم در همان سال، ثابت کرد که استالون را سینماروهای عام هم دوست دارند. نامزدی در هر دو رشته بهترین بازیگر مرد و بهترین فیلم نامه، حاصل کار استالون در راکی بود اما پس از آن، هیچ چیز آن گونه که او می خواست پیش نرفت. در «ف.ی.س.ت.» ساخته نورمن جوئیسون که خودش هم فیلم نامه آن را نوشته بود، علی رغم بازی خوبش به چشم نیامد و پس از آن در «دالان بهشت»، همه قدرتش را متمرکز کرد که فیلمی آبرومند بسازد اما حتی ترانه خوانی اش هم به فیلم کمک نکرد. ساخت دومین قسمت «راکی» هم در همین راستا بود اما فیلم حداقل در بعد هنری، نتوانست کارکرد قسمت نخست را داشته باشد و به سرنوشت همیشگی دنباله ها دچار شد.
در آغاز دهه هشتاد، بازی در «اولین خون» و ایفای نقش جان رامبو، مسیر زندگی حرفه ای اش را عوض کرد. فروش بالای فیلم و در مقابل عدم استقبال از «راکی ۳»، منجر به ورود استالون به دنیایی تازه شد. دنیای فیلم های پر زدوخورد و اکشن که در سال های بعد، او به همراه آرنولد شوارزنگر و بروس ویلیس از پایه گذاران اصلی اش لقب گرفتند و فروش های بالای «کبر»، قسمت های بعدی «رامبو» و اکشن های در ادامه «راکی»، سبب شد او در همین جایگاه تثبیت شود.
با آغاز دهه نود، همراه با قراردادهای بیست میلیون داری که برای فیلم های اکشن اش می بست، سعی کرد چهره پرخشونت اش را با بازی در یکی دو کمدی اندکی تعدیل کند اما حاصل مفتضحی چون «ایست! وگرنه مامان شلیک می کند» باعث شد او در کوران خون و خون ریزی باقی بماند.
از نیمه دهه نود و با افول محبوبیت فیلم های اکشن، محبوبیت او هم کاهش یافت و فاجعه فروش «قاضی درد»، سبب شد همه استودیوهایی که در صف عقد قرارداد با او بودند، این صف را ترک کنند. استالون پیش از همه این جنجال ها، با بریجیت نیلسن که بازیگری نه چندان مطرح است ازدواج کرده بود و برادرش فرانک پس از موفقیت های دهه هفتاد او وارد عرصه موسیقی شد؛ او در چند فیلم از جمله سه قسمت نخست «راکی»، در کنار برادرش بازیگری را هم تجربه کرد. این اما پایان راه نبود. تاش ها برای بازگشت به خلق «بی مصرف ه» انجامید. مجموعه ای اکشن که نشان داد استالون هرچه بلد نباشد سری سازی را خوب بلد است. او با جمع کردن همه ی ستارگان اکشن سال های فعالیت خودش و هجو موقعیت روزهای اوج توانست یک کمدی اکشن خشن بسازد که دوباره استالون را به صف پول سازهای هالیوود برگرداند. برگ برنده ی آخر هم همین امسال بود، وقتی دنباله ای تازه بر «راکی» این بار با نام «کرید» ساخت؛ نام خانوادگی آپولو رقیب قدرتمند راکی. فیلم داستان زندگی پسر آپولوست که از راکی بالبوآ به عنوان مربی کمک می گیرد تا پاجاپای پدرش و راکی بگذارد. فیلم با اقبال منتقدان و فروش خوبی در گیشه مواجه شد و استالون را به یک گلدن گلوب نقش مکمل هم رساند، هرچند امیدش برای ایستادن دوباره روی سن مراسم اسکار، با اهدای مجسمه ی طایی به مارک رایلنس ناامید شد.
افزودن دیدگاه جدید