مرگ "ژان باتیست راسین" شاعر و درام نویس بزرگ فرانسوی (1699م)
ژان باتیست راسین، نویسنده نامدار فرانسوی، در 22 دسامبر 1639م در فرانسه به دنیا آمد. وی در كودكی پدر و مادرش را از دست داد و از آن پس تحت سرپرستی مادربزرگش، در یكی از دیرهای زادگاهش پرورش یافت. گردانندگان دیر نیز چون جز راسین، شاگردی نداشتند، تمام توان خود را در تعلیم و تربیت وی به كار بردند. راسین در مدت سه سال، در آن دیر متروك، واقع در دل دره ای تنگ و سبز و خرم زندگی می كرد، از معاشرت با همسالان خود محروم بود و عشقی نهان به ادبیات داشت. وی در نوزده سالگی برای مدت یك سال جهت تحصیل فلسفه به پاریس رفت و در آنجا با ژان دولافونْتِن، افسانه سرای مشهور فرانسوی آشنا گردید و شروع به نوشتن نمایش نامه كرد. هرچند این حركت، واكنش صاحبان دیر را برانگیخت و راسین مجبور به اقامتِ دوباره در دیر گردید، ولی او همچنان به خواندن آثار شاعران و سرودن اشعار عاشقانه و مكاتبه با دوستان پاریسی خود مشغول بود. راسین پس از چندی به پاریس بازگشت و به نگارش پرداخت. وی در سال 1667م، در حالی كه 28 ساله بود نمایش نامه آندروماك را نگاشت كه اثری شگرف در تماشاگران و خوانندگان آن نهاد. راسین پس از آن، شش شاه كار بزرگ دیگر منتشر كرد كه هر یك در مقام خود، در ادبیات فرانسه بی نظیر است. در این حال بود كه راسین به حد اعلای شهرت رسید. ولی بعد از چندی، اعتقادات مذهبی عصر جوانی در كانون سینه اش هم چون آتشی كه زیر خاكستر باقی مانده باشد، كم كم زبانه كشید و راسین را بار دیگر به دیر كشانید. اواخر عمر راسین در آن دیر، همانند مؤمنی مقدس سپری شد تا آن كه در 21 آوریل 1699م در شصت سالگی درگذشت. راسین را می توان معروف ترین شاعر دراماتیك فرانسه دانست. آثار او به طور كلی، عالی ترین نمونه مكتب كلاسیسم پیرو یونان باستان و روم در زبان فرانسه به شمار می رود. قسمت اعظم آثار راسین شهرت جهانی دارند كه اسكندر كبیر، بایزید و مهرداد از آن جمله اند. راسین به تراژدی فرانسه كمال بخشید. او اولین كسی بود كه بیان عواطف و عشق و بحران های روحی را در تراژدی وارد كرد و بیش از همه معاصرانش، زیبایى تراژدی های نویسندگان بزرگ عهد باستان را در نمایش نامه های خود عرضه كرد. راسین درعین حال شاعری است غنایی كه به شعر رایج زمان، موسیقی كلام و بیان موثر و مهیج را افزود. درباره او گفته اند: راسین یگانه شاعر تراژدی نویس زمان خود بود كه قریحه اش از ذوق سرشار او سرچشمه می گرفت.
افزودن دیدگاه جدید