لیلة الرغائب؛ اولین شب جمعه ماه رجب

سیدمحمود طاهری
 لیله الرغائب, اولین شب جمعه ماه رجب

حق تعالی در اولین شب جمعه ماه رجب (لیلة الرغائب) با حضور معنوی خویش در میان فرشتگان در کنار کعبه، «ناگهان پرده برمی اندازد»، «چهره نشان می دهد» و «با آدمیان، دمخور می شود». خلاصه آنکه: «شاه خوبان، منظور گدایان می گردد».
ناگهان پرده برانداخته ای، یعنی چه؟
مست از خانه برون تاخته ای، یعنی چه؟
زلف در دست صبا، گوش به فرمان رقیب
این چنین با همه در ساخته ای، یعنی چه؟
شاه خوبانی و منظور گدایان شده ای
قدر این مرتبه نشناخته ای، یعنی چه؟
حافظا در دل تنگت چو فرود آمد یار
خانه از غیر نپرداخته ای، یعنی چه؟[1]
در وصف این شب بزرگ، پیامبر صلی الله علیه و آله چنین فرموده است: «از اولین شب جمعه در ماه رجب غافل نشوید؛ زیرا شبی است که فرشتگان آن را، لَیْلَةُ الرَّغائِب می نامند. این نام گذاری، بدان سبب است که وقتی یک سوم از شب گذشت، هیچ فرشته ای در آسمان ها و زمین نمی ماند، مگر اینکه در کعبه و اطراف آن جمع می شوند. آن گاه خداوند می فرماید: ای فرشتگانم! هر چه می خواهید از من درخواست کنید. فرشتگان عرض می کنند: حاجت ما این است که از روزه داران رجب درگذری. خداوند می فرماید: این کار را انجام دادم.[2]
سپس پیامبر فرمود:
روز پنجشنبه پیش از لیلة الرغائب را روزه می گیری و چون شب جمعه (لیلة الرغائب) فرا رسید، بین نماز مغرب و عشا دوازده رکعت نماز به جا می آوری ؛ هر دو رکعت به یک سلام و در هر رکعتی سوره فاتحه یک بار، «إِنّا أَنْزَلْناهُ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ» سه بار و «قُل هُوَ اللّه  اَحَد» را دوازده بار می خوانی و هنگامی که نماز تمام شد، هفتاد بار بگو:
اَللّهُمَّ صَلّ عَلی مُحَمَّدٍ النَّبی الاُمِّی وَ علی آله. سپس سجده می کنی و در سجده هفتاد بار می گویی: سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَ الرُّوحِ، سپس سر خود را بلند می کنی و می گویی: «رَبَّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَ تَجاوَزَ عَمّا تَعْلَمُ اِنَّکَ اَنْتَ الْعَلِی الْاَعْظَمُ آن گاه بار دیگر به سجده می روی و در سجده همان چیزی را می گویی که در سجده اول گفتی. سپس از خداوند، حاجت خود را بخواه که ان شاءاللّه  برآورده خواهد شد. سپس رسول خدا صلی الله علیه و آلهفرمود: سوگند به کسی که جانم در دست اوست، هیچ بنده ای این نماز را به جا نمی آورد، مگر آنکه خداوند گناهان او را می بخشد، گرچه گناهان او به عدد شن های کره زمین و به وزن کوه ها و به عدد برگ های درختان باشد!
در شب اول قبر خداوند ثواب آن را به بهترین صورت، با روی گشاده و خندان و زبان فصیح برای او می فرستد که می گوید: ای محبوب من! مژده بده، از هر سختی نجات پیدا کردی... تو هرگز خیری را از جانب مولایت از دست نخواهی داد.[3]
نکته قابل توجه اینکه:
با اندک تأملی در روایت بالا در می یابیم که اصلی ترین پیام آن، آمرزش گناهان کسی است که اعمال آن شب را به جای آورد. رمز و راز اصلی این خیر بزرگ (آمرزش گناهان)، همان گونه که مولانا در دفتر اول مثنوی اشاره کرده، آن است که: تا موش گناهان و آلودگی های حاصل از آن، در انبار جان ما وجود دارد، جمع آوری گندم اعمال صالحه در این انبار بی حاصل است ؛ زیرا موش گناهان، آنها را در خواهد ربود. بنابراین، نخست باید به برکت توبه و استغفار «دفع شر موش» کرد و سپس در جمع گندم کوشید.
ما در این انبار گندم می کنیم
گندم جمع آمده، گم می کنیم
می نیندیشیم آخر ما به هوش
کین خلل در گندم است از مکر موش
موش تا انبار ما حفره زده است
از فنش انبار ما ویران شده است
اول ای جان، دفع شر موش کن
و آن گهان در جمع گندم جوش کن[4]

 

پی نوشت:
[1] حافظ شیرازی.
[2] آیت اللّه  میرزا جواد ملکى تبریزى، المراقبات، ص 111.
[3] همان، ص 112.
[4] مولانا.

Share