شش ضرورت اجرای اقتصاد مقاومتی

نویسنده: دکتر محمد سلیمانی*

مدتی است که نظریه اقتصاد مقاومتی توسط مقام معظم رهبری مطرح شده است. پرداحتن به این موضوع به دلایل مختلف امری مهم و ضروری است. از یک طرف دشمنان ملت ایران تلاش دارند تا نسبت به در هم ریختگی اقتصاد ایران اقدام کنند و از ناحیه اقتصاد، ضرباتی را به ملت شریف ایران اسلامی وارد کنند و از طرف دیگر مقاومت در اقتصاد نسخه ای کارساز برای عبور از این مرحله است. از سویی دیگر موضوع اقتصاد مقاومتی موضوعی بسیار بدیع و جدید و بکر است و تجربه منتشر شده مکتوبی در مورد آن وجود ندارد و قاعدتاً باید جوانب آن بررسی و مورد توجه قرار گیرد. از منظری دیگر برای کشور جمهوری اسلامی ایران که مصمم است اقتصاد تک محصولی و مبتنی بر درآمد نفت را متحول نموده و به سمت عدم وابستگی به نفت حرکت کند، موضوع اقتصاد مقاومتی یک راهکار و نقشه راه سازنده است.
در این مطلب چند ویژگی و بایدها و نبایدهای اقتصاد مقاومتی را مطرح می کنم.
1. ضرورت تشکیل نهادهای مبارزه با اشرافی گری
در هر مرحله ای از تحول اقتصادی فرصت هایی فراهم می گردد و دریچه هایی باز می شود که از آن طریق عده ای سود جو و زرنگ و منتظر فرصت می توانند به جمع آوری ثروت و ایجاد بستر اشرافی گری و روحیه طاغوتی اهتمام ورزند که چنین وسوسه ها و اقداماتی، در صورت عدم کنترل، می تواند باعث انحراف اساسی در مشی انقلاب اسلامی گردد. از یک طرف باید مطمئن بود که مسئولان در دوران مقاومت اقتصادی به هیچ وجه ویژه خواری را دنبال نمی کنند و فرصت را به ویژه خواران نمی دهند و از طرف دیگر باید نهادهایی به این امر خطیر بپردازند و مانع از روحیه و اقدام در جهت اشرافی گری شوند تا همه مردم احساس کنند مسئولان همراه و همگام با آنها هستند و همه مطمئن باشند نظارت های کارساز و کارآمد مانع از تمرکز ثروت در دست عده ای می گردد. مردم به مسئولان و مدیران ارشد کشور بسیار حساس هستند، که البته حساسیت به جا و شایسته ای است. باید ساز و کار و حتی قوانینی فراهم گردد تا ثروت این افراد بررسی و ارزیابی گردد. همانطوری که قانون اساسی قوه قضائیه را موظف به بررسی ثروت رئیس جمهور و وزیران کرده است، که خود خیر و برکات زیادی داشته است، باید چنین امری در مورد مدیران ارشد هم انجام شود. به علاوه گرایش به زندگی اشرافی مدیران ارشد باید بررسی و نظارت گردد و مبارزه با این گرایش جدی شود. تبعیض یکی از مواردی است که باید در اقتصاد مقاومتی برچیده شود. تبعیض در حوزه اقتصاد باعث می گردد که عده ای از مدیران با همکاری فرصت طلبان خارج از حکومت بخشی از بیت المال را به نفع خود یا بستگان خود مصادره کنند و بر ثروت خود و فامیل خود بیافزایند و آن ثروت موجب گرایش این افراد و فرزندان و خانواده آنها به اشرافی گری شود.
2. ساده زیستی، نتراشیدن هزینه و کم خرج بودن مدیران
تجربه بیش از 33 ساله انقلاب نشان می دهد که هرگاه و در هر برنامه ای معیارهای گفتمان امام (ره) و انقلاب مورد توجه و اقدام و عمل مدیران قرار گرفته است، موفقیت قطعی و سرشار از برکت الهی نصیب ملت شریف ایران شده است. ساده زیستی علاوه بر آنکه بر روحیه همکاری و مقاومت در برابر مشکلات و ناملایمات مردم می افزاید، باعث می گردد تا روحیه صرفه جویی و قناعت نهادینه شود و در نتیجه سبب می شود که بهره وری ها بالا رود. مدیریت هزینه در کشور و اجزاء آن جزء لاینفک اقتصاد مقاومتی است. در اقتصاد مقاومتی همه مسئولند از هزینه های بی مورد و غیرضرور و بدون اولویت پرهیز کنند و در عوض برنامه ریزی و اولویت دار کردن برنامه ها و تأمین بودجه، جایگزین هر نوع چانه زنی موردی گردد. در اقتصاد مقاومتی باید روحیه انقلابی و اسلامی بر مدیران حاکم گردد طوری که در هر نوع حرکت و اقدام خود، خدا را ناظر و حاضر ببینند و خود را مسئول و پاسخگو در مقابل اقدامات و تصمیمات خود ملاحظه کنند. خرج تراشی برای دولت و مردم از طرف هر فرد و سازمانی ممنوع است. در این صورت اقتصاد مقاومتی با بهره وری بسیار بالا و انسجامی مثال زدنی پیش می رود و به موقعیت های جدید خود می رسد. مدیر کم هزینه الگوی جامعه می گردد و این الگو سرمشق تک تک افراد و همکاران و هم قطاران قرار می گیرد که نتیجه آن بالا رفتن بهره وری دستگاه های اجرائی است. خصوصاً مدیران کم خرج باعث محبوبیت مردمی و بالا رفتن اعتماد عمومی می گردد و همه اجزاء کشور را ترغیب به تلاش و فعالیت خلاقانه می نماید.
3. مشارکت مردمی
تحقق اقتصاد مقاومتی صرفاً با مشارکت مردمی امکان پذیر است و لاغیر. برای بالا بردن مشارکت مردمی باید از هر نوع فعالیت اقتصادی مردمی استقبال کرد. فضایی باید بر کشور و جامعه حاکم گردد که همه مردم خودشان را مولد در اقتصاد و شریک در پیشرفت و مقاومت کشور حس کنند و بر آن ببالند. باید فضایی به وجود آید که مردم عادی هر فعالیت تولیدی را که خود را در آن توانمند می بینند، انجام دهند. مثلاً اگر فردی در حیاط منزل یا زمین کنار منزل خود می تواند کاشتی انجام دهد خود را مقید و مفید بداند و انجام دهد. اگر فردی می تواند منزل خود را به کارگاهی تولیدی تبدیل کند و در کنار سایر فعالیت های خود به تولیدات دیگری دست بزند، این کار را با علاقه انجام دهد. اگر خانواده ای در کنار فعالیت عادی خود می تواند با رعایت مسائل مختلف نظیر امور بهداشتی نسبت به پرورش مرغ و ماهی و گوسفند و غیره اهتمام ورزد، جانانه و با اشتیاق به این امر و بدون وابستگی به دولت اقدام کند و اقدام خود را در راستای خودکفائی و خوداتکایی کشور بداند و حس کند که این عمل او مشکلی از مشکلات کشور و ملت را حل می کند. به عبارتی تولید مردمی می گردد و مردم مستقیماً با تولید درگیر می شوند. کارگاه های تولید خانگی بر پا می شود. مزارع کنار خانه و خانواده سرسبز می شوند. اقتصاد خانواده مقداری استقلال پیدا می کند. وقت اضافی افراد و خانواده ها صرف تولید می گردد. ابتکارات و خلاقیت های فردی و گروهی در تولید و اقتصاد رشد می یابد و فرهنگ عمومی می شود. سرمایه های کوچک و کم حجم در تولید به کار گرفته می شوند. سرزنده بودن و شادابی به سراغ افراد جامعه می آید و تنبلی و خمودگی از جامعه و خانواده ها رخت بر می بندد. واردات به سرعت کاهش می یابد. تنوع محصولات به سرعت افزایش می یابد. ظرفیت های جدیدی به ظرفیت های موجود کشور اضافه می شود. سبک زندگی بسیاری از مردم سبکی جهادی می گردد. اقتصاد مردمی شکل بهتری می گیرد. و حملات اقتصادی دشمن کم اثرتر می گردد.
4. نهادینه کردن حمایت از تولید ملی و استفاده از همه ظرفیت های کشور
در دوران اقتصاد مقاومتی حمایت از تولید ملی داخلی یک ضرورت جدی است. از یک طرف باید فعالیتهای تولیدی و بازرگانی و حتی نظام پولی و مالی کشور با نیازهای ناشی از اجرای اقتصاد مقاومتی و پیامدهای آن هماهنگ و هم خوان گردد و از طرفی باید اقتصاد کشور را متکی به توانمندی ها و ظرفیتهای داخلی نمود. نیروی کار، منابع سرمایه ای، ابتکارات و خلاقیت ها، نگاه ها و نگرش ها و نظایر آن باید با الزامات اقتصاد مقاومتی هماهنگ گردند. در مسأله تولید باید نقش و اهمیت تأمین مواد اولیه، فناوری، تجهیزات و مسائلی نظیر مبادلات اقتصادی و سرمایه ای را مد نظر داشت و برای آنها برنامه ای تبیین کرد و تلاش نمود با بومی سازی برخی از آنها کشور را به سمت و سوی توسعه سوق داد. افزایش قابلیت ها و ظرفیت ها و توانمندی های داخل کشور و اتکا به آنها می تواند پایه های اقتصاد مقاومتی را مستحکم تر کند. هدایت منابع و سرمایه های کشور به سمت صحیح و درست و هماهنگ با اقتصاد مقاومتی باعث افزایش ظرفیت ها و توانمندی ها می گردد.
5. عقلانیت اقتصادی
در اجرای اقتصاد مقاومتی عقلانیت اقتصادی حکم می کند که مشکلات و نارسائی ها به طور دقیق شناسایی و ردیابی گردد و دلایل آنها بررسی و ارزیابی و پیش بینی شود. باید مشکلاتی نظیر تورم، نقدینگی، ریخت و پاش های دولتی و غیردولتی را مورد به مورد بررسی کرد و اگر ریشه داخلی دارند به گردن مسائلی نظیر تحریم نینداخت. تشخیص صحیح مشکل، حل آن را ساده یا امکان پذیر می کند. اگر مشکل خوب و درست تشخیص داده شود و علت مرض معلوم گردد، مطمئناً پیچیدن نسخه برای حل آن آسان و عملی می شود. بنابراین ضرورت وجود نهادهای پژوهشی و کارشناسی مستقل در امر اقتصاد مقاومتی اجتناب ناپذیر است.
در اقتصاد مقاومتی حرکات و عملیات نباید ریشه و مبنای نزاع سیاسی و سیاست زدگی داشته باشد. چون واکنش به حملات اقتصادی خارجی نیازمند سرعت زیادی است، باید توجه گردد که در حرکت های سریع، اصول و عقلانیت اقتصاد مقاومتی تضعیف نگردد. برای رفع ضعف های اقتصادی باید به فکر تشخیص و درمان بود. در برابر تحریم نباید انفعالی عمل کرد، بلکه ردیابی و آمادگی برای مقابله با عملیات حمله ای یک ضرورت اقتصاد مقاومتی است. اقتصاد مقاومتی اقتصادی دفاعی است که در مواقع لازم می تواند تهاجمی عمل کند. از جهتی چون اقتصاد مقاومتی موضوع جدید و بکری است، باید ابعاد مختلف این نظریه و راه کارها و مبانی آن فرموله و حتی شبیه سازی گردد و در حین اجرا بررسی و تحقیق در مورد ابعاد و اثرگذاری آن انجام پذیرد. فضای پرسش و پاسخ در مورد این موضوع باید در جامعه فراگیرتر شود و صاحب نظران، میدان طرح سؤال و ارائه پاسخ پیدا کنند. مسئولان ابهامات را طرح و بیان کنند تا جامعه در مورد آنها نظر دهد. نظرسنجی های لازم و به موقع انجام شود. دانشگاه ها و مراکز پژوهشی به صورت خودجوش و حتی مأموریتی به این امر بپردازند.
6. نگاه مولد به درون، خوداتکایی، خودکفایی
یکی از ویژگی های اقتصاد مقاومتی تبدیل کشور از حالت واردکننده حداکثری به حالت واردکننده حداقلی و تبدیل آن به یک کشور صادرکننده محصولات غیرنفتی و غیروابسته و غیرمتکی به نفت است. برای این منظور جایگزینی تولیدات غیرنفتی اجباری است. کشور ایران اسلامی صاحب معادن غنی و متنوع، سرزمین های وسیع و مستعد، استعدادهای نیروی انسانی بی نظیر در دنیا، ظرفیت ها و پتانسیل های بالقوه و آماده برای بالفعل شدن، مکتبی انسان ساز و مولد و مشوق و پویا و فعال، مواهب بومی و ملی خدادادی فراوان و کشوری تمدن ساز و مؤثر در تمدن های بشری است. شناخت این ظرفیت های بومی و برنامه ریزی و عملیات برای به کارگیری این ظرفیت ها در اقتصاد مقاومتی بسیار اهمیت دارد. در اقتصاد مقاومتی رویکرد کشور و جامعه به سمت ایجاد نهضت استعدادیابی و ظرفیت یابی درونی و استفاده از فرصت های موجود ملی است. در این نهضت جایی برای تنبلی و رکود نیست. در وهله نخست نگاه ها همه به سمت بهره برداری و به کارگیری ظرفیت های درونی است. نگاه و نگرش به اعتلای کشور و مقاوم سازی اقتصاد در برابر هجوم های دشمن و یا شرایط اضطراری با رویکرد فعال سازی استعدادهای ملی است. نگاه توأم با تلاش و همت مضاعف و جهادگونه با تکیه بر کار و سرمایه ایرانی و حمایت از تولید ملی و کاهش آلودگی های اقتصادی است. نهضت تولید علم و دانش و به تبع آن تولید فناوری و به کارگیری فناوری ها و تجاری سازی دانش و استفاده حداکثری از شرکت های دانش بنیان و کارگاه های خصوصی کوچک و متوسط و هم افزائی علم و ثروت و حرکت به سمت خوداتکائی و تحقق خودکفایی کشور است، که در اقتصاد مقاومتی برجسته تر می شود تا تولید ملی بهینه گردد و کشور به خود متکی و از تک محصولی بودن خارج شود. در اقتصاد مقاومتی برای برداشتن گام های بلند در راستای پیشرفت کشور در حین مقاومت، توجه به کیفیت و قیمت و تنوع تولیدات داخل، اصلاح مدیریت های اجرائی و عملیاتی با نگرش رسیدن به خودکفایی و اتخاذ تدابیر لازم برای خوداتکایی در برخی زمینه ها لازم است. در این اقتصاد هیچ مسئول و مدیری منتظر ابلاغ و فرمان از بالا برای رسیدن به خودکفائی و خوداتکایی نیست. بلکه هر کسی در هر جائی که هست تلاش و مجاهدت دارد تا به سمت خوداتکایی و خودکفایی با نگرش تولید ملی و محلی حرکت کند.
در پایان امیدوارم با پرداختن به این موضوع مهم و کلان زوایای مختلف آن مورد بحث و بررسی بیشتر قرار گیرد و از فرصت به دست آمده نهایت بهره برداری در راستای تعالی و پیشرفت کشور جمهوری اسلامی ایران به عمل آید.
 

پی نوشت:
* عضو هیئت علمی دانشگاه علم و صنعت
منبع: رجا نیوز

Share