تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت - استاد امینی خواه / نظام تسخیر (جلسه 42) + متن

سلسله مباحث «تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت» از حجت الاسلام استاد مصطفی امینی خواه / نظام تسخیر (جلسه چهل و دوم)

تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت - استاد امینی خواه / نظام تسخیر (جلسه 42) + متن

سلسله مباحث «تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت» در کلام حجت الاسلام مصطفی امینی خواه به همراه متن سخنرانی؛ بخش دوم: نظام تسخیر / زمان : 24 دقیقه

سلسله مباحث تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت - حجت الاسلام امینی خواه

سلسله مباحث مهندسی خلقت که در دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی ارائه شده در چند بخش پیگیری می شود که شمای کلی آن بدین شرح است:

بخش اول: مقدمات

در این بخش، جایگاه قرآن و نحوه بهره بردن از آن برای کشف مهندسی خلقت طرح می شود.

بخش دوم: نظام تسخیر

در این بخش، تعریف مرحوم علامه طباطبایی از نظام تسخیری و توضیح قرآنی ایشان برای این نظام طرح می شود.

بخش سوم: نظام تقدیم

در این بخش، مباحثی پیرامون «غیب» و «ملکوت» و نسبت دنیا و آخرت طرح می شود.

سلسله مباحث تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت - حجت الاسلام امینی خواه

متن سخنرانی :

یکی از مفاهیم فوق العاده کلیدی، در روابط اجتماعی که کمتر مورد توجه قرار گرفته است مفهوم احترام است. به نظر می رسد این مفهوم جز بدیهیات است و هر کسی تصور می کند معنای کامل آن را می داند اما این طور نیست چرا که این واژه خیلی عمیق است!

مبنای روابط اجتماعی، احترام است! یک جامعه پیشرفته، جامعه ای است که احترام افراد در آن حفظ می شود. این که قرآن می فرماید:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ(آل عمران:۲۰۰)

«ای اهل ایمان، (در کار دین) صبور باشید و یکدیگر را به صبر و مقاومت سفارش کنید و مهیّا و مراقب کار دشمن بوده و خداترس باشید، باشد که فیروز و رستگار گردید. »

ارتباط با یکدیگر باید بر مبنای احترام باشد.

تعریف عوام از احترام این است؛ هر شخص یک جایگاه فردی و یک جایگاه اجتماعی دارد که اگر این جایگاه توسط دیگران مراعات شود پس احترام او حفظ شده است.

واژه قرآنی احترام، اکرام است:

إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُم(احزاب:۱۳)

«هر آینه گرامی ترین شما نزد خدا، پرهیزگارترین شماست»

تعریف از جایگاه اجتماعی چیست؟

از اینجاست که فرهنگ ها جدا میشود. تفاوت ما با مدرنیسم، لیبرالیسم و مکاتب دیگر در ارزش گذاری هاست.

اینطور نیست که انسان ها بر اساس نقشی که در جامعه ایفا می کنند، محترم باشند!

در جلسات قبل روابط متقابل خرس و زنبور را بیان کردیم، خرس خیلی هوای زنبور را دارد ولی این حمایت، احترام نیست چون خرس شأنی مجزا از بهره وری خود برای زنبور تعریف نکرده است.

وقتی شخصی، کسی را در حد بهره وری خودش تعریف می کند این عمل نه تنها دادن شأن و جایگاه نیست بلکه احترام به او هم نیست، حتی اگر برای او حقوق و مزایا و مراقبت هایی را به عمل آورد.

برای مثال در ارتباط با فمینیسم کتاب های خیلی خوبی در آمریکا نوشته شده که در همه ی آنها یک نقطه ی اشتراک وجود دارد که بسیار جالب توجه است منتقدان اصلی فمینیست در آمریکا میگویند فمینیست یک تردستی و شعبده ای مردانه است که توسط مردها راه انداخته شده است!

تعریف فمینیست این است؛ حمایت از حقوق و آزادی زنان.

آنها میگویند مردها به اسم حمایت و تامین حقوق زنان، زن ها را به بهره وری گرفته اند.

بسیاری در غرب معتقدند تنها اتفاقی که بعد از فمینیست برای زن افتاد، این بود که زن توانست وارد بازار شود و با نصف قیمت، کار مردها را انجام دهد. فهم چنین مسائلی سخت نیست اگر انسان بر روی آن عمیق فکر کند، به راحتی به نتیجه می رسد!

باید یکی از وظایف دانشجویان این باشد که در تمام مسائل عمیق تفکر کنند تا به قدرت تحلیل برسند و بتوانند مسائل را کنار هم بچینند و برای خود نظام فکری داشته باشند.

یکی از ویژگی های بارز قرآن این است که به انسان نظام فکری می دهد!

سوال پرسیدن نیاز به آموزش دارد باید از کودکی بچه ها با این ویژگی رشد کنند که در ارتباط با مسائل مختلف زندگی سوال طرح کنند.

یکی از مهمترین مبانی در فلسفه کودک این است که کودک در وضعیتی قرار بگیرد که ناچار به سوال پرسیدن شود! فردی که حس سوال و پرسشگری در او ایجاد نشده در آینده تبدیل به یک انسان کهنه اندیش با پوسیدگی شدید فکری خواهد شد چرا که پرسشگر بودن است که ذهن را پرورش می دهد.

به عنوان مثال در ارتباط با فمینیسم انسان با تفکر عمیق به این نتیجه خواهد رسید که در حال حاضر چیزهایی را احترام به زن می دانند که دقیقا ضد احترام هستند.

متاسفانه برای مطرح کردن بسیاری از مسائل، برای افراد مقدمات فکری وجود ندارد، چرا که در مدارس ما جایگاه اجتماعی تعریف ندارد.

چون در کشور ما درسها بر اساس جنسیت افراد تفکیک نشده است، در دنیا از هفت سالگی تفکیک جنسیتی را شروع می کنند نه تنها تفکیک جنسیتی بلکه تفکیک شخصیتی هم مورد توجه آنهاست، حتی در برخی از دانشگاه های مختلف دنیا قوانین سکسیسمی هم وجود دارد!

متاسفانه فضای فکری که برای ما درست کرده اند مانع از تفکر عمیق و تحلیلگرانه بر روی اینچنین مسائلی می شود!

حتی یک نفر آقا نیست که بپرسد به چه دلیل من و یک خانم جوان باید بر سر یک کلاس بنشینیم!!؟؟

یک عده فورا موضع می گیرند که این جدا کردن نوعی بی احترامی محسوب می شود، خب همین ها ثابت کنند که چطور کلاس مختلط بیانگر احترام است؟!!!

طبق تحقیقات گسترده در غرب مشخص شده است که وقتی دختر و پسر در یک کلاس حضور دارند راندمان علمی افراد پایین می آید.

تعریف ما از احترام غلط است!

در یک نظام الهی که روابط بر اساس عبودیت شکل می گیرد کسی ولایت دارد که از همه عبودیتش بالاتر است!

قرآن هیچ وقت نمی گوید به پیغمبر احترام بگذارید چون او رئیس شماست، میگوید به پیغمبر احترام بگذارید چون:

۱-رسول خداست.
۲-عبد است.

سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَی بِعَبْدِهِ لَیلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الأَقْصَی الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیهُ مِنْ آیاتِنَا(الإسراء:۱)

«پاک و منزه است خدایی که بنده اش ( محمد ) را شبانه از مسجد الحرام به مسجدالاقصی که پیرامونش را برکت داده ایم، سیر داد تا از نشانه های خود به او نشان دهیم»

شان او به این خاطر است که بالاترین درجه عبودیت را دارد، در نماز هم به خاطر عبودیت است که به پیغمبر سلام می دهیم نه ریاست!

لذا اولین جایگاه اجتماعی جایگاه ولایت است. اولین جایگاهی که باید نسبت به آن احترام بگذاریم جایگاه ولایت است.

لذا در سوره مبارکه حجرات اولین بخشی که مورد توجه و تمرکز قرار می گیرد احترام نسبت به ولایت و ولی خداست.

ولایت مثل نخ تسبیح است که اگر نباشد پیوندهای بین سایرین ایجاد نمی شود!

برای همین است که اصل بی احترامی، بی ادبی و طغیان، بی احترامی نسبت به ولی خداست:

إِنَّ الَّذِینَ یُنَادُونَکَ مِن وَرَاء الْحُجُرَاتِ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ(حجرات:۴)

«آنهایی که از آن سوی حجره ها ندایت می دهند بیشتر بی خردانند»

پیغمبر انقدر با حیا و نجیب بود که به روی خود نمی آورد، پس خدای متعال از او دفاع می کند، تعبیر قرآن جالب است می فرماید: کسانی که می آیند پشت در خانه و بلند بلند صدا می زنند و ضابطه ها را رعایت نمی کنند «أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ» عقل ندارند.

احترام گذاشتن نیازمند عقل داشتن و تفکر است! وقتی عقل را به کار نبندند به جایگاه ولایت احترام نمی گذارند و بی حرمتی به جایگاه ولیّ خدا، خیانت است و به این جایگاه آسیب می رساند .

قرآن می فرماید:

وَإِن تَصبِروا وَتَتَّقوا لا یَضُرُّکُم کَیدُهُم شَیئًا ۗ(آل عمران:۱۲۰)

«(امّا) اگر (در برابرشان) استقامت و پرهیزگاری پیشه کنید، نقشه‌های (خائنانه) آنان، به شما زیانی نمی‌رساند»

یک جامعه عاقل جامعه ای است که احترام ها را رعایت کند و در آن احترام به ولی خدا در رأس همه چیز باشد. چرا که اگر احترام به او محفوظ باشد همه حرمتها و شئون اجتماعی متناسب با خودش معنا پیدا می کند و مراعات می شود.

سلسله مباحث تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت - حجت الاسلام امینی خواه

جهت دسترسی به سایر قسمتهای مباحث «تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت» حجت الاسلام امینی خواه کلیک کنید.

Share