تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت - استاد امینی خواه / نظام تسخیر (جلسه 43) + متن
سلسله مباحث «تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت» در کلام حجت الاسلام مصطفی امینی خواه به همراه متن سخنرانی؛ بخش دوم: نظام تسخیر / زمان : 24 دقیقه
سلسله مباحث مهندسی خلقت که در دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی ارائه شده در چند بخش پیگیری می شود که شمای کلی آن بدین شرح است:
بخش اول: مقدمات
در این بخش، جایگاه قرآن و نحوه بهره بردن از آن برای کشف مهندسی خلقت طرح می شود.
بخش دوم: نظام تسخیر
در این بخش، تعریف مرحوم علامه طباطبایی از نظام تسخیری و توضیح قرآنی ایشان برای این نظام طرح می شود.
بخش سوم: نظام تقدیم
در این بخش، مباحثی پیرامون «غیب» و «ملکوت» و نسبت دنیا و آخرت طرح می شود.
متن سخنرانی :
چندین جلسه نقش های اجتماعی را بر اساس تعریف قرآن مورد بررسی قرار دادیم. از امروز وارد سر فصل جدیدی خواهیم شد به نام «رسانه و جایگاه آن در اجتماع».
آیه شش از سوره ی حجرات مسئله ی رسانه را مطرح می کند. این آیه معروف است به آیه نبأ، قرآن می فرماید:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن جَاءکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَیَّنُوا أَن تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَهٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ(حجرات:۶)
«ای کسانی که ایمان آورده اید، اگر فاسقی برایتان خبری آورد تحقیق کنید، مباد از روی نادانی به مردمی آسیب برسانید، آنگاه از کاری که کرده اید پشیمان شوید.»
این آیه خیلی لطیف و کلیدی است، متاسفانه گاهی چون بعضی از عبارات زیاد به کار می روند و زیاد شنیده می شوند واژه های سطحی و معمولی به نظر می آیند و دیگر مورد تأمل و تدبر قرار نمی گیرند.
این آیه هم چون زیاد گفته و شنیده شده تمرکز لازم روی آن صورت نمی گیرد!
مرحوم علامه طباطبایی تحلیل فوق العاده ای نسبت به این آیه دارند. با توجه به این که نگاه ایشان در بحث روابط اجتماعی از زاویه ی نظام تسخیر است فهمشان از این آیه متفاوت است.
ایشان عقیده دارند چون مبنای نظام تسخیر، روابط است و از طرفی کارکرد دین تنظیم و مدیریت این روابط است حالا بخش عمده ای از روابط، روابطی است که حول خبر و اطلاع رسانی شکل می گیرد. پس بحث رسانه و خبر یکی از نیازهای جامعه محسوب می شود.
البته رسانه در معنای عامش مد نظر است، رسانه لزوما کارش خبر رسانی نیست،گاهی در موقعیت خبر سازی قرار می گیرد و گاهی حتی کارش واقعیت سازی است، در صنعتی مثل سینما خبر رسانی مطرح نیست، وظیفه سینما تصرف در قوه خیال افراد است.
بحث رسانه از این جهت که اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم بر روی اطلاعات و ارتباطات مردم دارد پس مشمول این آیه قرآن قرار می گیرد که می فرماید:
اگر فاسقی برای شما خبر آورد آن را بررسی و تبیین کنید تا بفهمید آیا خبر مبتنی به واقع هست یا نه!
با توجه به اینکه بخشی از روابط بر اساس خبر و نیاز افراد به اطلاعات است و افراد در ارتباطات خود از هم اطلاعات می گیرند مرحوم علامه طباطبایی می فرمایند:
انسان ها ابزارهای کشف اطلاعات شان محدود است، و اگر بخواهند خود را محدود کنند به چشم و گوش خودشان و اطلاعاتی که صرفا از این طریق به دست می آورند پس محدوده ی بسیار اندکی از اطلاعات را بدست خواهند آورد لذا انسان باید چشم و گوش های منفصل داشته باشد!
یعنی؛ یک سری از افراد باید نقش چشم و گوش را برای دیگران ایفا بکنند و اطلاعاتی که دیده و شنیده اند را به سایرین منتقل کنند. انسان ها ناگزیز هستند به استفاده از اطلاعات و خبررسانی یکدیگر.
بعضی خبرها محاسبات اقتصادی مردم را تحت تاثیر قرار می دهد به عنوان مثال افزایش یا کاهش قیمت دلار، سکه و مسکن و…
پس مبنای ارتباطات ما اخبار و اطلاعات است.
این اخبار و اطلاعات را از چه کسی باید گرفت؟
مدیریت خدا برای اخبار و اطلاعات چگونه است؟
قرآن می فرماید: کسی باید متولی خبر رسانی باشد که فاسق نباشد.
قرآن می خواهد یک نظام بر مبنای عبودیت درست کند و روابط میان افراد به گونه ای باشد که همه عبد بشوند. پس وقتی در ارتباط با خبر رسانی صحبت می کند و همه ی تکیه خود را می گذارد بر روی مفهوم فسق، یعنی این واژه مهم و کلیدی ست!
واژه ی فسق به چه معناست؟
ما معمولا واژه ی فسق را ” گناهکار ” معنی می کنیم. یکی از مشکلات این است که یک واژه فارسی داریم در مقابل ده واژه ی عربی.
امام باقر علیه السلام فرمود: از ویژگی های زبان عربی این است که زبان عربی همه ی زبان ها را پوشش می دهد و همه را ترجمه می کند اما هیچ زبانی نمی تواند عربی را ترجمه کند
قرآن را نمی شود فارسی فهمید قرآن را باید عربی فهمید چرا که قرآن ترجمه پذیر نیست!
حضرت آیت الله جوادی آملی می فرمایند ترجمه قرآن خودش معجزه ای ست بر وزن قرآن!
اگه کسی بخواهد قرآن را ترجمه کند باید یک قرآن دیگر بیاورد
قرآن آمده است تا همه چیز را تعریف کند پس چیزی نمی تواند قرآن را تعریف کند!
برای فهم قرآن باید عربی فکر کرد و عربی فهمید!
چراکه از ویژگی لسان عربی این است که تنوع واژگان و ظرافت های ادبی در آن بسیار بالاست و هیچ زبانی نمی تواند آن را پوشش دهد.
برای مثال ما در فارسی به فاسق میگویم گناهکار به عاصی میگویم گناهکار به خاطی میگویم گناهکار به آثم میگویم گناهکار، درحالی که هیچ کدام به معنای گناهکار نیست و هر کدوم معنایی مجزا برای خودش دارد.
در اینجا فسق خیلی معنای قابل تأمل و زیبایی دارد. فاسق به کسی میگویند که کارهایی را در یک مجموعه انجام میدهد که تناسبی با آن مجموعه ندارد و به همین سبب از آن مجموعه بیرون می رود.
انسان فاسق به خاطر اعمالش در جامعه ی ایمانی جایگاهی ندارد.
کلمه فسق در چند جای قرآن بیان شده است، مثلا در سوره مبارکه نور می فرماید:
وَالَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ یَأْتُوا بِأَرْبَعَهِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِینَ جَلْدَهً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَهً أَبَدًا وَأُولَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ (نور:۴)
«و کسانى که نسبت زنا به زنان شوهردار مى دهند سپس چهار گواه نمى آورند هشتاد تازیانه به آنان بزنید و هیچگاه شهادتى از آنها نپذیرید و اینانند که خود فاسقند»
می فرماید اگر کسی به یک نفر تهمت ناموسی زد و نتوانست شاهد بیاورد( لَمْ یَأْتُوا بِأَرْبَعَهِ شُهَدَاءَ ) آن هم چهار تا، پس علاوه این که حد بر او جاری می شود و باید شلاق بخورد، فاسق هم شناخته می شود و تا ابد در هیچ دادگاهی شهادت او مورد قبول نخواهد بود.
فاسق می شود یعنی این که دیگر روی حرف او نباید حساب کرد.
حالا در مسئله خبر رسانی می فرماید خبر رسانی جامعه نباید در دست فاسق باشد! خبر رسانی باید دست عنصر مومن جامعه باشد، مومن واقعی کسی که همه شئونات اجتماعی را بر مبنای عبودیت رعایت می کند پس او باید متولی رسانه باشد.
به عنوان مثال روی خرید و فروش سوسیس و کالباس که ثابت شده برای بدن مضر هم هست وزارت بهداشت نظارت دارد تا کسی که آن را در نان باگت می گذارد دستکش دارد یا نه.
یک خوراک معمولی که قرار است دفع شود با یک سیستم نظارتی به دست مردم می رسد، حالا سوال این است خوراک جسم مهم تر است یا خوراک روح و ذهن؟!
در تفسیر آیه:
فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلی طَعامِه(عبس:۲۴)
«انسان باید به طعام خودش بنگرد»
از امام جواد (علیه السلام) پرسیدند:
قُلْتُ مَا طَعَامُهُ؟! « مقصود از این خوراک چیست؟ »
حضرت فرمود:
عِلْمُهُ اَلَّذِی یَأْخُذُهُ عَمَّنْ یَأْخُذُهُ « علمى که اخذ مىکند بنگرد از چه کسى اخذ مىکند (چون علم خوراک روح انسانى است)»
پس مهم است که علم را از چه کسی میگیرید عده ای با توجه به این سخن امیرالمومنین، می گویند گوینده مهم نیست چون حضرت فرمودند:
اُنْظُرْ الی مَا قَالَ، و لا تَنْظُر إِلَی مَنْ قَالَ
«به گفته بنگر نه به گوینده.»(غررالحکم، ص۳۶۱)
توضیح این روایت این است؛
یک وقت حرفی را کسی میگوید، خیلی نگاه نکنید چه کسی این حرف را می زند اگر خوب است آن را قبول کنید! اما یک وقت می خواهید خودتان حرف را از کسی بگیرید، باید ببینید آن فرد چه کسی است. پس فرق است بین این که حرفی به شما می رسد با حرفی که آن را می گیرید.
حرف قرآن این است که در مسئله ی خبر رسانی و رسانه، مردم را باید قوی کرد تا قدرت تبین پیدا کنند و خودشان فاسق را بشناسند و او را طرد کنند.
یکی از کارهای رسانه این است که برای مردم فسق را تعریف کند تا آنها فاسقین را بشناسند و اجازه ندهند در جامعه اسلامی کار دست فاسق بیافتد.
فاسق نباید مسئول باشد چون او خودش حریم روابط را رعایت نمی کند پس وقتی مسئولیتی را بپذیرد همه چیز را خراب میکند.
در سوره توبه هم خداوند کلمه فسق را می آورد و می فرماید:
قُلْ إِنْ کَانَ آبَاؤُکُمْ وَأَبْنَاؤُکُمْ وَإِخْوَانُکُمْ وَأَزْوَاجُکُمْ وَعَشِیرَتُکُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَهٌ تَخْشَوْنَ کَسَادَهَا وَمَسَاکِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَیْکُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّىٰ یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ ۗ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ (توبه:۲۴)
«بگو: اگر پدران و فرزندان و برادران وهمسران و خاندان شما و ثروتهایى که جمع کردهاید و تجارتى که از کسادى آن بیم دارید و خانههایى که به آنها دلخوش کردهاید، نزد شما از خدا و پیامبرش و جهاد در راه او محبوبتر باشد، پس منتظر باشید تا خداوند، فرمان (قهر) خویش را به اجرا در آورد. و خداوند، گروه نافرمان را هدایت نمىکند.»
کسانی که خانواده و اموالشان را از خدا و رسول و جهاد بیشتر دوست دارند پس: «فَتَرَبَّصُوا حَتَّىٰ یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ ۗ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِین»
اینها فاسق هستند، چون کسی که تعلقات مادی دارد اگر پشت تریبون بیاید کاری می کند یا حرفی می زند و جوری خبر رسانی می کند که جمع بندی این حرف ها این باشد که انگیزه های ایمانی مردم فرو کش کند. ولو روایت بخواند و این روایت هم درست باشد چون از فیلتر او رد شده از شعور ایمانی افراد کم خواهد کرد.
آدمی که موقعیت اجتماعیش را از جهاد بیشتر دوست دارد فاسق است.
در علوم ارتباطات و رسانه ما خبرِ غیر سوء گیرانه نداریم. این که فلان رسانه خود را معتدل معرفی می کند، غلط است چرا که بین حق و باطل راه رفتن خودش به معنای حرکت در مسیر باطل است کسی که خودش را در وسط قرار می دهد حرکتش منافقانه است. در رسانه هم همین طور است حتما کسی که خبری را نقل می کند یک جهت گیری دارد و نقل قول او خالی از حب و بغض نیست.
من اگر کسی را دوست داشته باشم پس جنبه های ظریف و زیبای او را برجسته می کنم تا نگاه مخاطبم به او مثبت باشد اما اگر از کسی بدم بیاید جوری از او سخن می گویم تا مردم از او بیزار شوند.
پس حتما هر کسی خبری را می دهد با سو گیری و حب و بغض خودش آن را بیان می کند روی همین حساب باید دقت کنید حب و بغض او نسبت به چیست!
اگر مدار حب و بغضش، خدا، دین، شرعیات و این مسائل است او انسان متعبدی است، اما اگر نیست، فاسق است و نباید به حرف او اعتماد کرد، تعبیر قرآن قابل تأمل است نمی گوید مطلقاً او را رد کن بلکه می فرماید: فَتَبَیَّنُوا «تحقیق کنید»
یعنی مبادی اخباری و اطلاعاتی غیر از این فاسق داشته باشید و حرف او را با آنجا بسنجید، چون گاهی هم ممکن است طرف فاسق باشد اما حرفش درست از آب دربیاید. پس یکی از ارکان تمدن، رسانه است اگه قرار است تمدن اسلامی بسازیم باید رسانه ی قوی داشته باشیم.
جهت دسترسی به سایر قسمتهای مباحث «تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت» حجت الاسلام امینی خواه کلیک کنید.