هدف و راهبرد دین در یك جمله، نزدیك كردن انسان به خداوند است. انسان مظهر خدای تعالی است و كمال او هم در توسعه همین مظهریت است، دین و به خصوص دین اسلام كه كاملترین و آخرین ادیان الهی است، برنامه توسعه مظهریت انسان نسبت به خدای متعال و از این طریق نزدیك نمودن او به خالق خود را ارائه می دهد .
محتوای دین كه شامل اعتقاد، اخلاق و احکام عملی است ، تماما در همین راستا برنامه ریزی شده است و انبیاء الهی در تمام رسالت و ماموریت خود، كاری جز نزدیك نمودن انسانها به خداوند نداشتند. قسمتی از دین، سیاست جامعه و اصلاح امور اجتماعی زندگی انسان است ، حتی این قسمت هم با این هدف برنامه ریزی شده است، زیرا انسان در یك بستر مناسب و در یك جامعه ایمانی، استعداد های الهی اش شكوفا می شود و در یك چنین ظرفیتی امكان رشد ، تكامل و قرب به خدای تعالی برایش فراهم می گردد.
خود شناسی و دانستن عیب خود، اولین گام انسان در مسیر كمال است. انسان از طریق عبادت به كمال و قرب الهی می رسد و یكی از مهمترین آفات عبادت و به تبع آن تحقق كمال در انسان "تظاهر و ریا" است. از اینكه احساس می كنید در اعمال و عبادات خود گرفتار ریا می شوید ، متاسفیم ، ولی از آنجایی كه به عیب خود واقف شده اید و در پی چاره جویی بر آمده اید ، خوشحالیم و شما را در آستانه حركت به سوی قرب الهی ارزیابی می كنیم. قبل از پرداختن به پاسخ، به موضوعاتی اشاره می شود كه در این جهت نافع است.
راهبرد دین
هدف و راهبرد دین در یك جمله، نزدیك كردن انسان به خداوند است. انسان مظهر خدای تعالی است و كمال او هم در توسعه همین مظهریت است، دین و به خصوص دین اسلام كه كاملترین و آخرین ادیان الهی است، برنامه توسعه مظهریت انسان نسبت به خدای متعال و از این طریق نزدیك نمودن او به خالق خود را ارائه می دهد .
محتوای دین كه شامل اعتقاد، اخلاق و احکام عملی است ، تماما در همین راستا برنامه ریزی شده است و انبیاء الهی در تمام رسالت و ماموریت خود، كاری جز نزدیك نمودن انسانها به خداوند نداشتند. قسمتی از دین، سیاست جامعه و اصلاح امور اجتماعی زندگی انسان است ، حتی این قسمت هم با این هدف برنامه ریزی شده است، زیرا انسان در یك بستر مناسب و در یك جامعه ایمانی، استعداد های الهی اش شكوفا می شود و در یك چنین ظرفیتی امكان رشد ، تكامل و قرب به خدای تعالی برایش فراهم می گردد.
دین راه و رسم زندگی و حركت انسان به سوی خداوند و نزدیك شدن به او است و كمال و نیك بختی او نیز در همین سفر و نزدیكی توجیه می شود
علامه طباطبایی می فرماید: دین یعنی راه و رسم زندگی و راهکارهای دست یابی به نیک بختی و کمال حقیقی یا هدف آفرینش انسان. (علامه طباطبایی ، المیزان، ج 16، ص 179 - 178 ، مؤسسه الاعلمی).
اصالت عمل
توجه دارید كه دین بر اساس اصالت عمل بنا شده است ، محتوای دین شامل اعتقاد و اخلاق هم می شود ، ولی تمامی اینگونه مباحث در حقیقت زمینه ساز عمل و عبودیت انسان نسبت به خدای تعالی سازمان یافته است.
اعتقاد، پشتوانه عمل است و بدون باورداشت نسبت به امور اعتقادی، التزام عملی به دین امكان ندارد. در حقیقت كسی در دین داری و عبودیت موفق است كه اهل عمل باشد. اخلاق و صفات و ملكات هم بازتاب عمل انسان است ، انسان در اثر التزام عملی به دستورات دینی ، به قرب الهی می رسد و رفتار عملی آدمی است كه به شخصیت اخلاقی و ایمانی او شكل می دهد.
قرآن كریم در این زمینه بیانی دارد كه آن را به صورت یك اصل قرانى مطرح ساخته است، می فرماید «لَیسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى» برای انسان جز نتیجه سعی و كوشش او نیست. نجم (53)، آیه 39.،
اجر و پاداش اخروی و همین طور آثار مثبت دنیوی، تنها به كسانى اختصاص دارد كه اهل تلاش عملی باشند، كسانی كه سعى خود را در عمل به دستورات و وظایف الهى و رسیدن به مقام قرب او و نیز جلب رضایت او به كار گرفتهاند و با اولیاى الهى، همفكر، هم عقیده و همراه شدهاند. البته ممكن است گهگاهى دچار خطا و لغزش نیز شده باشند. در نهایت این افراد، به واسطه عمل خود در دنیا، استحقاق مغفرت الهى را در آخرت پیدا خواهند كرد.
توجّه به بعضى آیات و روایات شفاعت ، نقش مهم عمل انسان را بیشتر آشكار مىسازد:
1. قرآن كریم، عمل نكردن به وظایف و دستورات دینى را علت عدم بهرهمندى برخى اهل دوزخ از شفاعت مىداند: «از اهل جهنم سؤال مىشود: چه چیزى شما را جهنمى كرد؟ گویند: از نمازگزاران نبودیم و بینوایان را اطعام نمىكردیم و با اهل باطل در هرزه فرو مىرفتیم. پس شفاعت شفیعان به حال آنان سودى نمىبخشد». مدثر (74)، آیات 42-46.
2. امام صادق(ع) مىفرماید: «هر كس دوست دارد شفاعت شافعان در مورد او سودمند باشد، باید رضایت خداوند را جلب كند و هیچ كس رضایت خدا را جلب نخواهد كرد، مگر با اطاعت از خدا، پیامبر و امامان معصوم». بحارالانوار، ج 78، ص 220، ح 93.
3. قرآن كریم مىفرماید: «ما لِلظَّالِمِینَ مِنْ حَمِیمٍ وَ لا شَفِیعٍ یطاعُ»؛ غافر (40)، آیه 18. «در روز قیامت براى ستمگران، دوست و شفاعت كنندهاى كه شفاعتش پذیرفته شود، وجود نخواهد داشت». بنابر این نجات انسان در قیامت و مشمول شفاعت شدن او، بر اساس سعى و عمل به اضافه لطف و رحمت خداوند است.
4- در قیامت آنچه بدست انسان می دهند و بر اساس آن در مورد او قضاوت می شود، عمل انسان است ، زیرا كه شخصیت او هم در حقیقت بازتاب عمل او است.
درآیات قرآن و روایات وارده از معصومین(ع)، با لحنهاى گوناگون به حقیقت نامه اعمال، اشارهها شده است: (وَ تَرى كُلَّ اُمَّةٍ جاثِیةً كُلُّ اُمَّةٍ جاثیةً كُلُّ اُمَّةٍ تُدْعى اَلى كِتابها الْیوْمَ تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ، هذا كِتابُنا ینْطِقُ عَلَیكُمْ بِالْحَقِّ اِنَّا كُنَّا نَسْتَنْسِخُ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ)؛جاثیه (45)، آیه 28 و 29.
«و هر امتى را به زانو درآمده مىبینى؛ هر امتى به سوى صحیفه عمل خویش فراخوانده مىشود [ و بدیشان مىگویند: ]«آنچه را مىكردید امروز پاداش مىیابید»، این است كتاب ما كه به حق سخن مىگوید. حقیقت آن است كه ما از آنچه مىكردید، نسخه بر مىداشتیم».
این آیه نیز بیانگر این حقیقت است كه هر كسى، در صحیفه عمل خویش قرار گرفته و نامه عمل، عین عمل است. هم چهره ظاهرى عمل در آنجا است كه براى ما معلوم مىكند عمل ما است و هم چهره باطنى عمل در آنجا مضبوط است كه در واقع جزا و تجسّم عمل ما است. و چون این كتاب هم قلم حقى دارد و هم نویسنده حق و هم نگارش حق، پس حقایق را به حق براى ما بازخوانى مىكند.
امام صادق(ع) فرمود:«عن اَبى عَبدِاللَّهِ عَلَیهِالسلامُ قالَ: اِذا كانَ یومُالقِیامَةِ دَفَعَ اِلَى الاِنسانِ كِتابَهُ ثُمَّ قیلَ لَهُ: اِقْرَأْ، قُلتُ: فَیعْرِفُ ما فیهِ؟ فَقالَ: اِنَّ اللَّهَ یذَكِّرُهُ فَما مِنْ لَحْظَةٍ وَلا كَلِمَةٍ وَلا نَقْلٍ قُدِمَ وَلا شَىءٍ فَعَلَهُ اِلاَّ َكَرَهُ، كَأَنَّهُ فَعَلَهُ تِلْكَ السّاعَةِ فَلِذلِكَ قالُوا: «یا وَیلَتَنا ما لِهذَا الْكِتابِ لا یغادِرُ صَغیرَةً وَلا كَبیرَةً اِلاَّ اَحْصیها» بحار الانوار، ج 7، ص 315، ح 10.
«هنگامى كه روز قیامت مىشود، نامه [ اعمال] انسان به او داده مىشود، سپس به او گفته مىشود كه: بخوان [ كتابت را]، [ راوى مىگوید] گفتم: [ آیا ]مىشناسد آنچه كه در آن صحیفه هست؟ [ امام صادق(ع) در پاسخ] فرمود: حقیقت آن است كه خداوند آن را به یاد او مىاندازد. پس هیچ لحظهاى، هیچ كلمهاى، هیچ حركت و قدمى و هیچ چیزى نیست كه او انجام داده باشد؛ مگر آنكه متذكر آن شود [ و به یادش افتد به صورتى كه] گویا همان ساعت آن عمل را انجام داده است و به همین جهت است كه مىگویند: اى واى بر ما! این چه نامهاى است كه هیچ [ كار] كوچك و بزرگى را فرونگذاشته، جز این كه همه را به حساب آورده است».
به هر روى، نامه عمل، همان شخصیت و شاكله ای است كه انسانها با افكار، عقاید، اعمال، اوصاف و اخلاق خویش ساختهاند. صحیفهاى است كه تمام حركات و سكنات - چه با وجه ظاهرى آن و چه با جنبه باطنى آن - در آنجا ثبت است.ر.ك: مواقف حشر، صص 31 - 37.
نیت و ایمان
از دیدگاه اسلام , كاری موثر و ارزشمند است كه به وسیله نیت با خداوند مرتبط شود ، چنین نیتی كه رابطه با خدا را تحقق می بخشد از كسانی متمشی خواهد شد كه به خاطر دوستی با خدا و یا ترس از عذاب و امید به پاداش وی كاری را انجام دهند.
این رابطه میان نیت و ایمان چنان قوی است كه می توان گفت، كسانی كه به انگیزه ریا كاری را انجام می دهند در حقیقت ایمان به خدا و روز قیامت ندارند و خداوند در این باره می فرماید: ((كالذی ینفق ماله رئائ الناس ولا یوئمن بالله والیوم الاخر; مانند كسی كه اموال خود برای خوش آمد مردم انفاق كند و به خدا و روز جزا ایمان ندارد)), (بقره , آیه 264).
بنابراین ایمان نقش اساسی در نیت و عملكرد انسان دارد و اگر كسی بخواهد از روی عشق خدا یا امید به پاداش یا ترس از عذاب وی كاری انجام دهد، باید به خداوند وروز قیامت كه روز حساب و جزاست ایمان داشته باشد.
تاثیری كه نیت روی كار انسان و كار، از مسیر نیت در تكامل نفس و رسیدن انسان به سعادت ابدی دارد یك تائثیر طبیعی و تكوینی است نه قراردادی , نیت بیانگر یك رابطه حقیقی میان عمل و قرب الهی است و نه یك رابطه قراردادی كه مثلا" گفته شود اگر چنین كردی چنان می كنم و اگر نه نمی كنم .
نیت و اراده
نیت یكی از عوامل بسیار موثر در تقویت اراده است، كسی كه نیت و انگیزه اش برای انجام عمل قوی است به لحاظ اراده و نیروی بدنی كم نمی آورد. در یكى از دعاهاى ماه رجب از امام كاظم(علیه السلام) مى خوانیم: من بخوبى مى دانم كه برترین زاد و توشه رهروان راه تو، اراده محكمى است كه تو را به وسیله آن برگزیند، و دل من با اراده محكم به مناجات تو پرداخته است.»
و در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «اِنَّما قَدَّرَ اللّهُ عَوْنَ الْعِبادِ عَلى قَدْرِ نِیاتِهِمْ فَمَنْ صَحَّتْ نِیتُهُ تَمَّ عَوْنُ اللّهِ لَهُ، وَ مَنْ قَصُرَتْ نِیتُهُ قَصُرَ عَنْهُ الْعَوْنُ بِقَدْرِ الَّذِى قَصَّرهُ; خداوند به قدر نیتهاى بندگان به آنها كمك مى كند، كسى كه نیت صحیح و اراده محكمى داشته باشد، یارى خداوند براى او كامل خواهد بود، و كسى كه نیتش ناقص باشد به همان اندازه یارى الهى در حقّ او كم خواهد شد.»(2) بحارالانوار، جلد 67، صفحه 211.
در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «ما ضَعُفَ بَدَنٌ عَمّا قَوِیتْ عَلَیهِ النِّیةُ; هنگامى كه نیت محكم و قوى باشد، بدن (از پذیرش كارهاى سخت و سنگین در راه وصول به مقصود) ضعیف و ناتوان نخواهد شد.»(3) بحارالانوار، جلد 67، صفحه 205، حدیث 14
این حدیث بخوبى نشان مى دهد كه تصمیم و عزم راسخ در كارها چگونه قدرت و توان جسمى و روحی انسان را بالا مى برد و به او نیرو و توان مى بخشد.
نیت، روح عمل
نیت به معنای قصد است و قصد؛ یعنی مقصد داشتن. آدمی هر کاری را برای رسیدن به مقصدی انجام می دهد، ولی مقصود از نیت داشتن، در اصطلاح اخلاق، هدف و مقصد خاصی است.
نیت در اصطلاح دین و اخلاق، قصد عزیمت از عالم ماده و خاک، به سوی جهت معنوی هستی و حق تعالی است و اخلاص آن است که سالک در این قصد و مقصد، تمام دلش را برای رسیدن به خداوند از هرگونه شائبه محبت دنیا، علاقه به مادیات و رفتن به سوی غیر خدا، خالی نماید.
توضیح این که: ما از هر عملی که انجام می دهیم دوگونه هدف را مد نظر قرار می دهیم:
1. اهداف میانی؛ یعنی هدف های متعددی که مستقیما از هر عمل قصد می کنیم. کار می کنیم تا حقوق بگیریم درس می خوانیم تا مدرک بگیریم و مانند آن.
2. هدف نهایی؛ یعنی هدف واحدی که جهت دهنده به تمامی آن اهداف متعدد است. هدف نهایی از نظر اسلام و اخلاق اسلامی «قرب به خدا» است. کار می کنیم، حقوق هم می گیریم، ولی در نهایت برای رسیدن به قرب خداوند کار می کنیم و درس می خوانیم و عبادت می کنیم و مانند آن.
اهداف میانی؛ در بین تمامی مردم مشترک است، زیرا هر عملی برای رسیدن به هدفی انجام می شود. آنچه که تحت عنوان «نیت» اختصاص به مؤمنین دارد و باعث ارزش اخلاقی عمل انسان می شود، هدف نهایی داشتن؛ یعنی قصد قربت به خدای تعالی است.
در رساله «لب اللباب، ص 118» آمده است: نیت آن است که سالک منظوری در سلوک جز خود سلوک و انجام وظیفه و فناء در ذات احدیت نداشته باشد و در
این منظور خالص باشد «فادعوه مخلصین له الدین؛ پس خدای را در حالتی بخوانید که نیت خویش را برای او خالص گردانیده اید» (غافر، آیه 65)
نیت روح عمل است و به آن حیات می دهد. عمل بدون نیت در حقیقت یك كالبد مرده است كه ارتباطی با دل و روح فاعل پیدا نمی كند و نتیجه ای نمی بخشد.
رابطه اعمالی كه در خارج انجام می دهیم با كمال نفس به وسیله نیت و انگیزه ای برقرار می شود كه از سوی نفس به آن كار تعلق خواهد گرفت , بنابراین اگر در عملی نیت نباشد یا نیت صحیحی نباشد آن عمل موجب كمالی برای نفس نخواهد بود, از این رو خداوند می فرماید: ((و ما تنفقوا من خیر...; آنچه انفاق می كنید به نفع خود شماست اما در صورتی كه جز به طلب وجه الله انفاق نكنید)), (بقره , آیه 272).
اخلاق در قرآن , ج 1, ص 126 - 122, مصباح یزدی
اخلاص در قرآن كریم
در آیات قرآن مجید و روایات اسلامى، به كمتر چیزى به اندازه اخلاص نیت اهمّیت داده شده است. در جاى جاى قرآن مجید و كلمات معصومین(علیهم السلام) سخن از اخلاص نیت به میان آمده، و عامل اصلى پیروزى در دنیا و آخرت شمرده شده است; و اصولاً از نظر اسلام هر عملى بدون اخلاص نیت بى ارزش است.
در آیات متعدّدى از قرآن، سخن از مخلِصین (خالصان) یا مخلَصین (خالص شدگان!) به میان آمده، و آنها را با تعبیرات گوناگون و پرمعنى توصیف و تمجید مى كند، از جمله:
در آیه 5 سوره بینه مى خوانیم: «وَ مااُمِرُوا اِلاّ لِیعْبُدُوا اللّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ حُنَفاءَ و َ یقیمُوا الصَّلوةَ وَ یؤتُوا الزَّكوةَ وَ ذلِكَ دِینُ الْقَیمَةِ; به آنها دستورى داده نشده بود جز این كه خدا را بپرستند در حالى كه دین خود را خالص كنند و از شرك به توحید باز گردند نماز را بر پا دارند و زكات را بپردازند; و این است آیین مستقیم و پایدار!»
با توجّه به این كه دین مفهوم گسترده اى دارد كه عقاید و اعمال و درون و برون را همگى شامل مى شود، و با توجّه به این كه ضمیر در «ما اُمُِروا» به همه پیروان مذاهب آسمانى برمى گردد، و با توجّه به این كه: اخلاص و نماز و زكات در آیه به عنوان تنها دستورهاى الهى به همه آنها است، اهمّیت این موضوع كاملاً روشن مى شود، این تعبیر نشان مى دهد كه همه دستورهاى الهى از حقیقت توحید و اخلاص سرچشمه مى گیرد.
در جاى دیگر همه مسلمانها را مخاطب ساخته و مى فرماید: «فَادْعُوا اللّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ وَ لَو كَرِهَ الكافِرُونَ; خداوند (یگانه) را بخوانید و دین خود را براى او خالص كنید، هرچند كافران ناخشنود باشند.» (سوره غافر، آیه 14)
در جاى دیگر، شخص پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) را مخاطب ساخته و بطور قاطع به او دستور مى دهد: «قُلْ اِنِّى اُمِرْتُ اَنْ اَعْبُدَ اللّهَ مُخْلِصاً لَّهُ الدِّینَ; بگو من مأمورم خدا را پرستش كنم، در حالى كه دینم را براى او خالص كرده باشم!» (سوره زمر، آیه 11)
از این آیات و آیات متعدّد دیگر كه همین معنى را مى رساند بخوبى استفاده مى شود كه اخلاص اساس دین و شالوده محكم و ركن ركین آن است.
درباره مخلَصان (خالص شدگان)،نیز تعبیراتى از این مهمتر دیده مى شود:
در آیه 39 و 40 سوره حجر مى خوانیم كه شیطان بعد از رانده شدن از درگاه خدا، از سر لجاجت و خیره سرى عرض مى كند: «وَ لاَُغْوِینَّهُمْ اَجْمَعینَ ـ اِلاّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ; من همه آنها را گمراه خواهم ساخت مگر بندگان مخلصت را!»
این تعبیر نشان مى دهد كه موقعیت بندگان مخلَص آن چنان تثبیت شده است كه حتّى شیطان افسونگر و لجوج طمع خود را از آنها بریده است.
اخلاص در نیت
اخلاص در این مرحله، به معنی خالص نمودن نیت از هرگونه شائبه شرک و ریا و اهداف غیر الهی است. انسان در زندگی خود سر دو راهی انتخاب بسر می برد، راهی به سوی معنویت، باطن هستی، خدای متعال و جهت تجردی عالم و راهی به سوی مادیت، دنیا، ظاهر هستی و جهت مادی حیات..
پیراستن نفس از همه تعلقات و انگیزههاى غیر الهى است و نه تنها همه اعمال را براى خدا انجام دادن، كه حتى وجود خویش را نیز براى خدا خواستن. در روایتى از پیامبر (ص) خطاب به ابوذر آمده است:. و ما بلغ عبد حقیقةالاخلاص حتى لایحب ان یحمد على شىء من عملللَّه. بنده هرگز به حقیقت اخلاص نمىرسد، جز آن كه دوست نداشته باشد او را بر عمل خدایى بستایند بحارالانوار، ج 82، ص 204 و ج 51، باب 116
اولیاء الهی نه تنها نیت خویش را از انگیزه های دنیوی و مادی تخلیه می نمودند، بلکه حتی انگیزه عبادت خود را از ترس از جهنم و طمع بهشت نیز خالص می ساختند. آنها تنها و تنها خدای را از روی محبت و به این دلیل که شایسته عبادت است، عبادت می نمودند و این در حقیقت اوج اخلاص است
امام صادق (ع) مىفرمایند: ولابدّ للعبد من خالص النیة فى كل حركة و سكون لانه اذا لم یكن هذا المعنى یكون غافلاً والغافلون قد وصفهماللَّه تعالى فقال: « أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» و قال: «اولئك هم الغافلون». براى بنده (خدا) در هر حركت و سكونى از خالص ساختن نیت (براى خدا) چاره و گریزى نیست زیرا اگر چنین نباشد، غافل است و غافلان را خداوند تعالى اینگونه توصیف فرموده: اینان مانند چهارپایان بلكه گمراهتر هستند و نیز فرموده: اینان همان كسانى هستند كه غافلند»، . میزانالحكمه، محمد محمدى رىشهرى، ج 3، روایت 4748)
اخلاص در عمل
اخلاص در عمل به معنی خالص شدن اعمال از گناهان و رسیدن انسان به ملكه تقوی و ورع است و مراتبى دارد:
مرتبه اول ترك محرمات و انجام واجبات است.
مرتبه دوم ترك مكروهات و انجام مستحبات به ویژه اهتمام به نماز شب است.
مرتبه سوم ترك آنچه موجب اشتغال قلب به غیر خداى مىشود مانند بسیارى از مباحات، و همواره در جست و جوى خدا بودن و التزام به آنچه كه باعث تقرّب درگاه الهى است.
بهترین راه شروع براى ورزیدگى در اخلاص، نماز است كه كون جامع و عبادت تام است و اگر بتوان در آن اخلاص داشت و همواره آن را قربة الى اللَّه به جاى آورد، این خود آمادگى و تمرین مىشود كه انسان در تمام شؤونات زندگى، اخلاص را رعایت كند.
اگر كسى این مراحل را به طور جدى پشت سر گذاشت، یك قدم به پیش برداشته و آن تسلیم نمودن اقالیم سبعه تن، تحت فرمان الهى است.