شاخص های جنبشهای نوپدید معنوی
مقدمه
جنبشهای معنوی نوین یا حرکتهای نوپدید دینی موضوعی است که در چند دهة گذشته بسیاری از دینشناسان، جامعهشناسان و الاهیدانان را به پژوهش و نظریهپردازی واداشته است. هر پدیدهای پیش از آنکه موضوع حکم یا تجزیه و تحلیلی قرار گیرد، لازم است که به خوبی شناسایی شود. همة علومی که به نوعی با جنبشهای معنوی نوین مواجه هستند، ناگزیرند که این پدیده را به عنوان موضوع کار خود فی حد ذاته شناسایی کنند. اگرچه جنبشهای معنوی نوین (جمنها) در علوم گوناگون از زوایایی مختلف موضوعیت پیدا میکنند، اما نفس موضوع نیازمند بررسی مستقلی است که باید فارق از چارچوبهای نظری خاص علوم گوناگون انجام شود.
اگر مطالعات جنبشهای معنوی نوین (جمنها) را یک حوزة مطالعاتی بین رشتهای بدانیم بیشتر به این بررسی مستقل احساس نیاز خواهیم کرد؛ زیرا سامان گرفتن یک حوزة مطالعاتی بین رشتهای محتاج موضوعی واحد است که رویکردها و چارچوبهای نظری متنوع علوم را گرد هم آورد. یک موضوع بین رشتهای باید به قدری نیرومند باشد که بتواند چندگانهگی علوم مرتبط را به انسجام برساند و به عنوان دانشی میان رشتهای به آن هویت و پایداری ببخشد. البته نیرومندی موضوع دو سرچشمه دارد: نخست میزان مسالهسازی آن برای انسان در عرصة عمل و زندگی، دوم شفافیت و تنقیح موضوع در ساحت علمی.
تعریف و تبیین هرچه شفافتر موضوع جمنها تأثیر مستقیمی در بهبود کیفیت مطالعات و تحقیقات مربوطه دارد. افزایش توجه به مسائل مرتبط با این موضوع، شفافیت و کاهش ابهامات نظری، ارائة نظیریات تازه، کشف شدن مسائل مورد غفلت، اتخاذ نظریات پایه و چارچوبهای نظری مناسبتر و... نتایج علمی است که با موضوعشناسی بهتر، به دست میآید. هم ازاین رو این تحقیق کوششی است برای ارائه شاخص های جنبشهای معنوی نوین، تا اگر چه تعریف به سادگی حاصل نمی شود ولی با بررسی اجمالی شاخص ها معرف کلی نسبت به جنبش های معنوی نوین به دست آید.
تاریخچه مطالعات جنبشهای معنوی نوین
بدون شک جمنها از زمانی که به وجود آمدند مورد توجه و مطالعه قرار نگرفتند. بلکه با گذر زمان و آشکار شدن پارهای از آثار به قلمرو مطالعاتی محققان وارد شدند. میتوان گفت که اولین مطالعة علمی روی ادیان نوظهور توسط جیمز مونی (1896) دربارة دین رقص ارواح (Ghost Dance) انجام شد. اما مدتی طول کشید که اهمیت و ضرورت این مطالعات درک شود و محققان به طور جدیتر به آن بپردازند.
حدود نیم قرن پس از تحقیقات مونی تحقیق خاصی در این زمینه صورت نگرفت، تا اینکه در حدود نیمة قرن بیستم جنبشهای معنوی نوین به عنوان یک واقعیت اجتماعی پذیرفته شد و مورد توجه دانشمندان قرار گرفت. در این راستا به تدریج حرکتهای علمی صورت گرفت. اولین مطالعة این ادیان روی نهضتهای افریقایی توسط ساند کلِر (1948) انجام شد. پس از او دیگران به تدریج وارد میدان شدند که از همه بیشتر الین بارکر تلاشهای ثمر بخشی داشت. او با تأسیس مؤسسهای به نام INFORMATION کانونی را برای مطالعة جمنها در انگلستان به وجود آورد.
در آمریکا نیز افرادی نظیر برایان ویلسون، گوردن میلیتون و رادنی استارک دست به کار شدند و پژوهشهایی را به انجام رساندند. در دهة آخر قرن بیستم چندین دانشنامه دربارة ادیان جدید و جنبشهای معنوی نوظهور نوشته شد که معروفترینشان با نام (Encyclopedia of New Religious Movements) با سرویراستاری پیترکلارک بارها از سوی انتشارات راتلج چاپ شده و مورد توجه و استفادة پژوهشگران قرار گرفته است. تحقیقات مربوط به جنبشهای معنوی نوین در دهة اول قرن بیست و یکم با ابعاد گستردهتری ادامه پیدا کرد و به نظر میرسد در آینده نیز شاهد توسعه و افزایش این تحقیقات باشیم.
مسأله نام گذاری
در دهه های اخیر که این حوزه مطالعاتی شکل گرفته نام ها و عناوین گوناگونی برای اشاره به جنبش های معنویت گرای جدید به کار گرفته شده است. از جمله عنوان های مورد استفاده این موارد هستند: ادیان جدید، ادیان رقیب، ادیان ساختگی، حرکت های معنویت گرا، سازمان ها و جنبشهای نوپدید دینی
در این بین رایج ترین اصطلاح جنبش های نوین دینی است که اولین بار از سوی الین بارکر استفاده شد و به تدریج از سوی دیگران به کار رفت و مقبولیت نسبی یافت. اما با توجه به بار خاصی که مفهوم دین دارد و در فرهنگ ما به مصادیق خاصی اطلاق می شود. نمی توانیم این واژه را به هر حرکت اجتماعی که به امور معنوی و شبه دینی می پردازد، اطلاق کنیم، از این رو با پذیرش ترکیب پیشنهادی بارکر واژه دین را با واژه معنویت جایگزین می کنیم و به طور کلی این حرکت های اجتماعی را جنبش های معنوی نوین می نامیم که به اختصار عبارت جمن را دربارۀ آنها به کار می بریم.
شاخصهای جنبشهای نوپدید معنوی
پرسش از چیستی جنبشهای معنوی نوین شاید اولین سوالی باشد که به ذهن هر پژوهشگری میرسد، اما پاسخ دادن به آن احتمالا آخرین دستاورد تحقیقات او خواهد بود. زیرا با تنوع و گستردگی پیچیده ای که این فرقه ها و جنبش ها دارند، بسیار دشوار است. اما بررسی ویژگیها و شاخصهایی که برای شناخت ماهیت جمنها بسیار روشنگر است، سادهتر به نظر میرسد و میتوان به عنوان سرآغازی برای شناخت جمنها از بررسی شاخصهای آن آغاز کرد.
با توجه به تنوعی که میان جمن ها وجود دارد تعیین شاخص ها و ویژگی هایی که کاملا عموی باشد و همه جنبش های معنوی نوین از آن برخوردار باشند کار ساده ای نیست، اما شاخص هایی را که عمومیت نسبی دارد و یا در بین تعداد زیادی از این جریان ها مشترک است، دست یافتنی به نظر می رسد. بنابراین همۀ مواردی که در ادامه شاره می شود، در همۀ جنبش ها دیده نمی شود، بلکه هر کدام را در بسیاری از جمن ها می توان مشاهده کرد.
رستگاری دنیوی
جمن ها با تنوع و تفاوتی که در نگرش به دنیا دارند، در این موضوع مشترک اند که از رویکرد ادیان و سنت های معنوی کهن به رستگاری و سعادت فاصله گرفته اند. آنچه در عموم این جنبش ها دیده می شود، توجه کمتر به رستگاری به معنای سنتی است. (ویلسون.جنبش های نوین دینی.ص20) در جمن ها معیارها به کلی دگرگون شده است. جنبش هایی که با فرهنگ رایج سرمایه داری تطابق دارند به جای معیارهای اخلاقی و ابدی برای سنجش رستگاری، آرمانها و «داعیههای دینی خود را با پیامدهای کاملاً مادی میسنجند.» (ویلسون.ص22) در میان این جنبش ها دموکراسی، انتخاب شخصی، آموزش و درآمدهای رو به افزایش، از جمله عواملی هستند که در گسترة باورهای دینی جدید قرار میگیرند. (ویلسون.ص23)
اما جنبش های معنویت گرایی که با فرهنگ رایج ناسازگارند و ضد فرهنگ تلقی می شوند، آسودگی خاطر و آرامش را ملاک رستگاری معرفی می کنند. بنابراین رستگاری دینی از دیدگاه جمن ها گسترة وسیعی دارد و شامل موضوعاتی مثل شفابخشی، تغییر نگرش، موفقیتهای مادی، آسودگی خاطر، تعالی اعمال و رستگاری پس از حیات و چیزهای دیگر است. (ویلسون.ص25)
منبع : بهداشت معنوی
افزودن دیدگاه جدید