اعراف جمع عرف است به معنای مکانی بلند،از همین رو است که تاج خروس ویال اسب را نیز عُرف گویند.[1]
جایی است بلند میان بهشت و دوزخ که بر آن دوجا اشراف دارد.در اعراف مردان الهی جای دارند که دوزخیان وبهشتیان را به خوبی می شناسند،دوزخیان را سرزنش وبهشتیان را به فرمان الهی وارد بهشت می کنند وبه دوزخیان می گویند آیا دریافتید که مال ها وفرزند ها که گرد آوردیدوتکبرها که ورزیدید سودی به حالتان نبخشید؟این مومنان همان هایند که سوگند یاد می کردید که به رحمت الهی وبهشت در نمی آیند. آنگاه خطاب به مومنین می گویند :به بهشت درآیید که ترس واندوهی بر شما نیست.[2]
1 . سلمان فارسى گويد: از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) شنيدم كه درباره على(علیه السلام) بيش از ده بار فرمود: تو و اوصياى [يازده گانه ] بعد از تو اعراف ميان بهشت و دوزخيد. داخل بهشت نمى گردد مگر كسى كه شما را بشناسد و شما او را بشناسيد و داخل دوزخ نمى گردد جز آن كه حق شما را انكار كند و شما او را (به رسميت) نشناسيد.[3]
2 . امام باقر(علیه السلام) فرمود: آنان [مردانى كه بر اعراف مستقرند] آل محمد(علیهم السلام) هستند. داخل بهشت نمى گردد جز كسى كه حق آنان را بشناسد و داخل دوزخ نمى گردد جز آن كه آنان را انكار كند و آنان او را انكار كنند: «هُم الُ مُحمد(علیهم السلام) لايَدْخُل الجَنه إِلَّا مَن عَرفَهُم و عَرَفوُه و لايَدخُل النّار إِلّا مَنْ أَنكَرَهم و أَنكُروُه»[4]
3 . امام باقر(علیه السلام) راز اعراف بودن اهل بيت را بيان كرده مى فرمايد: ما اعراف هستيم زيرا خداوند جز از راه معرفت ما شناخته نمى شود. اعراف ما هستيم و داخل بهشت نمى گردد جز كسى كه ما را [در مقام و جايگاهى كه هستيم ] بشناسد و ما نيز او را بشناسيم و وارد دوزخ نمى گردد جز آن كسى كه ما را انكار كند و ما او را انكار كنيم: «عن الثُمالى قالَ سُئِل أَبُو جَعفر(علیه السلام) عَن قَول الله: «وَ عَلى الأَعراف رِجال يَعرفوُن كَلَّا بِسيماهُم». فَقال أَبُو جَعفر(علیه السلام): «نحن الأَعراف الَّذِين لايَعرف الله إِلّا بِسَبب مَعرِفَتِنا و نَحنُ الأَعراف الَّذِين لايَدْخُل الجَّنه إلا مَن عَرَفنا و عَرَفناهُ و لايُدخل النّار إِلّا مَن أَنكَرنا و اَنكَرناه وَ ذلِك أَن الله لَو شاء أَن يَعرف النّاس نَفسه لَعَرفَهم و لكِنَّه جَعَلنا سَببُه و سَبيله و بابُه الَّذِى يُؤتى مِنه»[5] راز سخن اين است كه اگر خداوند مى خواست خود را به مردم بشناساند مى توانست و مى شناساند، ولى ما را سبب معرفت و راه و در آن قرار داده است تا از در ما اهل بيت وارد شوند.
4 . غير از اهل بيت(علیهم السلام) انسان هايى ديگر از اعراف به شمار مى آيند امام صادق(علیه السلام) مى فرمايد: در روز قيامت ما اهل بيت، پاداش كامل شيعيان را مى دهيم تا در اعراف بين بهشت و دوزخ در كنار محمد، على، فاطمه، حسن، حسين(علیهما السلام) و پاكان اهل بيت قرار گيرند. آن گاه برخى از شيعيان را مى بينيم كه در آن عرصه جزو مقصرانند و در سختى قرار دارند. سپس برخى از نيكان شيعيانمان، چون سلمان، مقداد، ابوذر، عمار و مانند آنان را در عصر خودشان وهمچنين در هر عصرى تا روز قيامت، به سوى مقصران گسيل مى داريم تا آنان را برچينند، آن سان كه بازشكارى صيد خويش را مى گيرد، و به جانب بهشت روانه خواهيم داشت.[6]
5 . اميرالمؤمنين(علیه السلام) در خطبه اى مى فرمايد: «وَنَحنُ أَصحاب الأَعراف أَنا وعَمى وأَخى وابْن عَمّى»[7] من و عمويم و برادرم و پسر عمويم اهل اعراف هستيم.
6 . امام صادق(علیه السلام) مى فرمايد: اعراف تلى (جايگاه بلندى) است ميان بهشت و دوزخ و مردانى كه بر آن توقف دارند عبارتند از پيشوايان معصوم(علیهم السلام) كه همراه شيعيان گنه كار بر اعراف ايستاده اند و اين در حالى است كه مؤمنان پارسا پيش از آنان وارد بهشت شده اند. در اين حال ائمه(علیهم السلام) به آن گروه از شيعيان گنه كار گويند: به برادران خود بنگريد چگونه بدون حساب وارد بهشت شده اند و مقصود از آيه اى كه مى فرمايد: «سَلام عَلَيكم لَم يَدخُلوُها و هُم يَطمَعوُن» همين گروهند كه هنوز وارد بهشت نشده، ولى آرزوى آن را دارند. سپس به آنان گفته مى شود به دشمنان خود كه در دوزخ جا گرفته اند بنگريد و اين است معناى «و إِذا صُرفَت أَبصارهم تِلقاء أَصحاب النار قالوُا رَبَّنا لاتَجْعَلنا مَعَ القَوم الضالِمين» [شيعيان گنه كار وقتى به اهل دوزخ مى نگرند هراسان گويند پروردگارا ما را با ستمگران يك جا قرار مده.] در اين هنگام اصحاب اعراف(علیهم السلام) گروهى را كه با نشانه هايشان مى شناسند مخاطب ساخته مى گويند: «ما أَغنى عَنْكم جَمعُكُم فِى الدُّنيا وما كُنتم تَستَكبِروُن» [آنچه در دنيا گرد آورده بوديد و به آن فخر و تكبر مى كرديد شما را بى نياز نساخت.] آن گاه به ديگر دوزخيان كه با آنان دشمنى مى ورزيدند گويند: اين گروه از شيعيان گنه كار ما هستند كه شما در دنيا سوگند ياد مى كرديد كه رحمت الهى شامل حالشان نخواهد شد. سرانجام به گروه ياد شده (گنه كاران) گويند: «اُدْخُلوا الجَنه لاخَوف عَليكم ولا أَنتم تَحزَنوُن» [داخل بهشت گرديد كه هيچ ترس و اندوهى بر شما نيست.][8]
گفتنى است كه، طايفه سوم يعنى شيعيان گناه كار به مقتضاى جمع ميان روايات همان كسانى هستند كه فرمان خداوند را انتظار مى كشند كه يا بر آنان ببخشايد يا كيفرشان كند. از اين رو شيخ مفيد (رحمه الله) هماهنگ با صدوق (رحمه الله) مى نويسد: در حديث آمده است كه خداوند تعالى در اعراف گروهى را ساكن مى كند كه كردار نيكشان از سويى بدون كيفر نيست، و از سوى ديگر استحقاق جاويد ماندن در دوزخ را ندارند. البته اميدوار فرمان «مُرجَوْن لِأَمرِ الله»[9]. خدا هستند و قابليت شفاعت دارند. اينان همواره بر اعراف خواهند ماند تا شفاعت پيامبر و امير مؤمنان و ائمه (صلوات الله عليهم) شامل حالشان گردد و به بهشت وارد شوند.[10][11]
بررسى آيات 46 تا 49 سوره اعراف و نيز روايات متعددى كه در اين موضوع وجود دارد، نشانگر اين است كه دو گروه مختلف در اعراف قرار دارند:
الف) ضعفا (كسانى كه حسنات و سيئات آنان برابر است): «هنگامى كه به بهشتيان نگاه مى كنند، بر آنها درود مى فرستند و مى خواهند با آنان باشند و هنگامى كه به دوزخيان نظر مى افكنند، از سرنوشت آنها وحشت نموده و به خدا پناه مى برند.
ب) گروه دوّم بزرگان، انبيا، امامان و صالحان هستند كه مشرف بر اهل محشرند و دوزخيان را سرزنش كرده و به گروه اوّل كمك مى كنند كه وارد بهشت شوند[12].
از اين بخش آيه شريفه كه بزرگان اعراف خطاب به ضعفا مى گويند: «اُدْخُلُوا اَلْجَنَّهَ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ » «داخل بهشت شويد در حالى كه هيچ ترسى بر شما نيست و هرگز محزون نخواهيد شد». استفاده مى شود كه اصحاب اعراف، ضعفا را شفاعت خواهند كرد و آنان داخل بهشت خواهند شد ولى اين بدان معنى نيست كه اصحاب اعراف به سزاى كردارهاى بدشان نرسند چرا كه معصيت كاران از مؤمنان در همين دنيا، هنگام سكرات مرگ، قبر، عالم برزخ و مواقف قيامت تا زمانى كه در اعراف حكم نهايى در مورد آنان صادر شود مشكلات و عذاب هاى فراوان را متحمل خواهند شد تا از گناهانشان پاك شوند ولى چون اعتقادات آنان درست بوده آخرالامر با شفاعت ائمه و پيامبر كه از بزرگان اصحاب اعرافند داخل بهشت مى شوند. در بهشت هم در منازل بالاى آن نخواهند بود. بنابراين با وجود عذاب عالم برزخ و مشكلات قبر و مواقف قيامت و شرمندگى در برابر خالق يكتا و شاهدان بر اعمال ديگر وجود اعراف موجبى براى جرئت پيدا كردن بر معصيت نخواهد بود. بلكه روزنه اميدى براى معصيت كاران است كه به سوى خداوند باز گردند و تصور نكنند كه ما ديگر جهنمى هستيم و بازگشت براى ما سودى نخواهد داشت.
پی نوشت:
[1] مجمع البیان3و4/422.
[2] المیزان8/121-133.
[3] بحار 337/ 8، ح. 9.
[4] بحار 337/ 8، ح. 10.
[5] همان/ 338، ح 16.
[6] همان/ 337، ح. 13.
[7] بحار 339/ 8، ح. 20.
[8] همان/ 335، ح 2 نورالثقلين 34/ 2، ح 136، اعراف/ 46 ج. 49.
[9] توبه/ 106.
[10] بحار. 340/ 8.
[11] آيت الله جوادى آملى، تفسير موضوعى قرآن ج 5 (معاد در قرآن) به نقل از سايت تبيان
[12] ر. ك: تفسير نمونه، ج 6، صص 188- 187.
---------------------------------
برای مطالعه بیشتر:
توصیه می شود به کتاب تفسیر نمونه جلد 6 صفحه 184 و کتاب فرهنگ شیعه رجوع شود./