تفسیر نور | پیامهای آسمانی جزء پانزدهم قرآن
در این بخش از ضیاءالصالحین، به تفسیر مختصر آیات منتخب جزء پانزدهم قرآن کریم پرداخته شده است. نگارنده سعی کرده است پس از ذکر آیه و ترجمه آن، روایاتی تفسیری در خصوص آیه مورد نظر نقل کرده و سپس به تفسیر آن آیه بپردازد. در ادامه با پیامهای آسمانی جزء پانزدهم قرآن کریم ما را همراهی کنید.
1. ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ كاَنَ عَبْدًا شَكُورًا: اى فرزندان مردمى كه با نوح در كشتيشان نشانديم، بدانيد كه او بندهاى سپاسگزار بود.
✓ در مكتب انبيا بودن و همراهى با آنان، رمز نجات و بقاى انسان است. «ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنا مَعَ نُوحٍ»{اسراء، 3}
2. اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا: بخوان نامه ات را. امروز تو خود براى حساب كشيدن از خود بسنده اى.
✓ در قيامت، همه ى مردم قادر به خواندن نامه ى اعمال خود مى شوند. «اقْرَأْ»{اسراء، 14}
3. وَ ءَاتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَ الْمِسْكِينَ وَ ابْنَ السَّبِيلِ وَ لَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا: حق خويشاوند و مسكين و در راه مانده را ادا كن و هيچ اسرافكارى مكن.
✓ در انفاق، بايد اولويّتها را در نظر گرفت. اوّل والدين، سپس فاميل، بعداً فقرا و ابن السبيل. «آتِ ذَا الْقُرْبى» . {اسراء، 26}
4. قُلْ كُونُواْ حِجَارَةً أَوْ حَدِيدًا: بگو: سنگ باشيد يا آهن.
✓ زنده ساختن مجدّد مردگان، حتّى اگر سنگ و آهن هم شده باشند، بر خدا آسان است. «حِجارَةً أَوْ حَدِيداً أَوْ خَلْقاً» ... {اسراء، 50}
5. وَ مِنَ الَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّكَ عَسَى أَن يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا محَّمُودًا: پاره اى از شب را به نمازخواندن زنده بدار. اين نافله خاص تو است. باشد كه پروردگارت، تو را به مقامى پسنديده برساند.
✓ نماز شب بر پيامبر اسلام واجب بود. «فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ» آرى مقام رهبرى، مستلزم تكاليف سنگينترى است.
✓ دل شب بهترين زمان براى عبادت است. «وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ»{اسراء، 79}
6. وَ قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا: بگو: حق آمد و باطل نابود شد. حقا كه باطل نابود شدنى بود.
✓ بايد حقّ را به ميدان آورد تا باطل از بين برود. «جاءَ ... زَهَق» {اسراء، 81}
7. وَ لَا تَقُولَنَّ لِشَاْىْءٍ إِنّى فَاعِلٌ ذَالِكَ غَدًا: هرگز مگوى: فردا چنين مى كنم،
✓ در سخن گفتن و تصميم گيرى خدا را فراموش نكنيم. «وَ لا تَقُولَنَّ»{کهف، 23}
8. وَ لَمْ تَكُن لَّهُ فِئَةٌ يَنصُرُونَهُ مِن دُونِ اللَّهِ وَ مَا كَانَ مُنتَصِرا: جز خدا گروهى كه به ياريش برخيزند نبود و خود قدرت نداشت.
✓ عاقبتِ اعتماد به غير خدا، ناكامى است. «لَمْ تَكُنْ لَهُ فِئَةٌ يَنْصُرُونَهُ»{ کهف، 43}
9. وَ رَءَا الْمُجْرِمُونَ النَّارَ فَظَنُّواْ أَنهَّم مُّوَاقِعُوهَا وَ لَمْ يَجِدُواْ عَنْهَا مَصْرِفًا: چون مجرمان آتش را ببينند بدانند كه در آن خواهند افتاد و راه رهايى از آن نيست.
✓ مجرم در قيامت اميدى به نجات و راه فرار ندارد. «لَمْ يَجِدُوا عَنْها مَصْرِفاً»{کهف، 53}
10.قَالَ لَهُ مُوسَى هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلَى أَن تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا: موسى گفتش: آيا با تو بيايم تا از آنچه به تو آموخته اند به من كمالى بياموزى؟
✓ براى دريافت علم، بايد در مقابل استاد، ادب و تواضع داشت. «هَلْ أَتَّبِعُكَ» {کهف، 66}
جهت دسترسی به مجموعه "پیامهای آسمانی آیات منتخب قرآن کریم" کلیک کنید.