بشتاب به سوی امام حسین علیه السلام
در این نوشتار با عنوان "بشتاب به سوی امام حسین علیه السلام" سعی داریم عاقبت پیوستن به کاروان امام حسین علیه السلام را بصورت مختصر بازگو کنیم که نمونه بارزش حر بن یزید ریاحی است که در آخرین لحظه در صحرای کربلا بسوی امام حسین علیه السلام شتافت. با ضیاءالصالحین همراه باشید.
حضور در صحنه ای که کشته شدن، فرجام و انجام ناگزیر آن است؛ ماندن در عرصه ای که 33 هزار شمشیر و نیزه و تیغ، نیروهایی اندک و محاصره شده را نشانه رفته است و ایستادن در عطش و شماتت و شقاوت، هنر روح های بزرگ و معرفت های ژرف و ایمان های ریشه دار است، تزلزل، هراس و گریز، توجیه و بهانه، مهمان قلب ها و اندیشه های به حق پیوسته نمی شود؛ «ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة...؛{1} آنان که گفتند پروردگار ما الله است و پایداری و استقامت ورزیدند فرشتگان برایشان فرود می آیند...»
یاران امام حسین علیه السلام، آینه همه ی فضیلت ها و عظمت ها و عصاره و خلاصه ی خوبی و پاکی و پارسایی اند و حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام خود، در توصیفشان فرمودند: «به خدا سوگند، آنان را از خود راندم و آزمودم و آنان را صخره های ستبر و نفوذ ناپذیر کوهستان و شیفتگان به مرگ یافتم؛ آن سان که کودک شیرخوار، شیفته و دل بسته آغوش مادر و نوشیدن شیر اوست.»{2}
یکی از این یاران که امام حسین علیه السلام به آنها مباهات می کند حر بن یزید ریاحی است. او آدم کوچکی نبود. اگر حساب می کردند بعد از عمر سعد شخصیت دوم در این لشکر کیست، غیر از حر بن یزید ریاحی کسی نبود. مرد بسیار با شخصیتی بود. به درخواست ابن زیاد، برای مبارزه با امام حسین علیه السلام فراخوانده شد و به سرکردگی هزار سوار منصوب گشت. در منزل قصر بنی مقاتل یا شراف، راه را بر امام حسین علیه السلام بست و مانع حرکت آن حضرت به سوی کوفه شد و صبح عاشورا به بهانه ی آب دادن اسب خویش، از اردوگاه عمر سعد جدا شد و به کاروان حسینی و جبهه حق پیوست.
انتخاب انقلابی حر بن یزید ریاحی
ایمان و شیوه ی رفتار امام حسین علیه السلام در امر به معروف عملی سبب شد که «حر» وادار به توبه شد و در زمره «التائبون العابدون الحامدون السائحون الراکعون الساجدون الآمرون بالمعروف و الناهون عن المنکر»{3} قرار گرفت، عاقبت بخیر شد و سرمشق دیگران گردید.
در حقیقت امام حسین علیه السلام از دل او طلوع کرد. مانند آتشی که در دل سماور وجود دارد و آن را به جوش می آورد و در نتیجه بخار فشار آورده و سماور را تکان می دهد و می لرزاند، آن آتشی که حسین بن علی علیه السلام از حقیقت در دل این مرد روشن کرده بود، در مقابل جدارهایی که در وجودش بود به او فشار آورده می گوید: برو به سوی حسین بن علی. ولی از طرف دیگر، آن افکار مادی که در هر انسانی وجود دارد، او را وسوسه می کند: اگر بروم ساعتی بعد کشته خواهم شد، دیگر زن و فرزندان خود را نخواهم دید، تمام ثروتم از دستم می رود، شاید بعد از من اساسا دشمن تمام ثروتم را مصادره کند، بچه هایم بی سرپرست می مانند، زنم بی شوهر می ماند. اینها مانع کشیده شدن او به سوی امام می شود. این دو نیروی مخالف به او فشار می آورد. یک وقت نگاه می کنند می بینند حر دارد می لرزد. کسی از او پرسید: چرا می لرزی؟ تو که مرد شجاعی بودی. خیال کرد لرزشش از ترس او از میدان جنگ است! گفت: نه، تو نمی دانی من دچار چه عذاب وجدانی هستم! خودم را در میان بهشت و جهنم مخیر می بینم. نمی دانم بهشت نسیه را بگیرم یا دنبال همین دنیای نقد بروم که عاقبتش جهنم است. مدتی در حال کشمکش و مبارزه با خود بود ولی بالاخره این مرد شریف و به تعبیر امام حسین علیه السلام حرّ و آزاده تصمیم خود را گرفت.
وی پس از توبه با اجازه امام حسین علیه السلام در مقابل مردم ایستاد و گفت: شما همان کسانی هستید که بوسیله نامه به وی وعده یاری دادید. پیمان شکنی آنان را زشت و ننگین شمرد و پس از اتمام حجت ها جنگید تا به شهادت رسید و این چنین مورد تفقد حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام واقع شد «ونعم الحر حر بنی ریاح » «این حر ریاحی چه حر خوبی است.»{4}
سرگذشتهای مربوط به حر و نقش او در حادثه کربلا، از نخستین برخوردش با کاروان سید الشهدا علیه السلام، سپس توبه اش و پیوستن به جبهه حق و شهادت در رکاب سالار شهیدان، در همه ی مقتل ها و کتابهای تاریخ عاشورا نگاشته شده است و توبه او شاخص ترین بخش نورانی زندگی اوست و البته انتخاب شگفتش و برگزیدن راه بهشت بر دوزخ، از حر، چهره ای دوست داشتنی و قهرمان ساخت.
پی نوشت:
{1}: (فصلت،30).
{2}: (فرهنگ جامع سخنان امام حسین علیه السلام، ترجمه علی مۆیدی، ص 7 ـ 456).
{3}: (توبه/112).
{4}: (حماسه حسینی، ج 2، ص 112 تا116).
منابع :
سایت حوزه
فرهنگ عاشورا ـ محدثی، جواد
اسوه های تربیتی و اخلاقی در نهضت حسینی / سید حسن مدرسی (فصلنامه مشکوة، شماره 60 )
مجله دیدار آشنا ـ فروردین و اردیبهشت 1385، شماره 67 و 68
مجموعه آثار شهید مطهری جلد 17
مجله ارمغان ـزمستان1385، شماره 1