حدیث عرفانی نورانیت از امیرالمؤمنین(عليه السلام)

ایوان نجف

حدیث معرفت امیرالمومنین به نورانیت
معرفت به نورانيت اميرالمومنين صلوات الله عليه ابوذر غفاري ازسلمان فارسي سوال كرد معرفت اميرالمومنين «عليه السلام» به نورانيت چگونه است؟ گفت: اي جندب (لقب اباذر) بيا برويم تا ازخود آن حضرت سوال كنيم مي گويد: نزد آن حضرت آمديم و او را نيافتيم درآن جا منتظر مانديم تا تشريف آوردند حضرت فرمود: چه باعث شده كه اينجابياييد ؟ گفتند : آمديم تا از معرفت شما به نورانيت سوال كنيم مولا فرمودند: خوشامديد اي دوستان من كه در دين خود متعهد وپاينده هستيد وكوتاهي نمي كنيد ، وهر آينه دانستن اين مطلب برهرمرد مومن وزن مومنه اي واجب است سپس فرمودند: اي سلمان و اي جندب ايمان كسي كامل نمي گردد تا به حقيقت و نورانيت من معرفت پيدا كند و وقتي چنين شناختي از من پيدا كرد ازكساني مي شود كه خداوند قلب اورا براي ايمان امتحان كرده وسينه اش را براي اسلام گشاده كرده وعارف آگاه شده است وكسيكه دراين گونه معرفت وشناخت كوتاهي كند او درشك وترديد باقي مي ماند اي سلمان و اي جندب شناختن من به نورانيت درحقيقت شناختن خداست وشناخت خدا درحقيقت معرفت من به نورانيت است واين دين خالص است كه خداي سبحان فرموده است: ( وبندگان امر نشدند مگر به اينكه خدا را خالصانه ودرحاليكه دين خود را خالص كرده اند عبادت كنند، نماز را به پادارند وزكات را بپردازند واين ديني است كه از افراط وتفريط به دور ودر حد اعتدال است سوره بينه /5) فرموده است : امر نشديد مگر به نبوت محمد صل الله عليه وآله واين دين سهل وآسان محمديه است بعد درتفسير (يقيموا الصلاة ) فرمود: هركس ولايت مرا به پاداشت نماز را به پاداشته است ،وبه پاداشتن ولايت من سخت ودشوار است كه آن را تحمل نمي كند وطاقت پذيرش آن را نداردمگر فرشته مقرب يا پيغمبر مرسل ويا بنده مومني كه خدا قلب اورا ازايمان امتحان كرده باشد پس فرشته زماني كه مقرب نباشد وپيغمبر مرسل نباشد ومومن هنگامي كه امتحان شده نباشد نمي تواند آن رابپذيرد سلمان عرض كرد: اي اميرالمومنان ،مومن كيست وحدود ايمان چيست؟ آن رابيان فرمائيد تا كاملا بشناسم فرمود: مومن امتحان شده كسي است كه درامور ولايت ما چيزي به او نمي رسد مگر اينكه خدا سينه اش را براي قبول آن باز مي كند وبدون هيچگونه شك وترديدي آن را مي پذيرد . اي ابوذر ، بدان من بنده خدا وخليفه او بر بندگان هستم ، ما را خدا قرارندهيد وآنچه مي خواهيد درفضيلت ما بگوييد وبدانيد به باطن مقامات ما ونهايت آن نخواهيد رسيد خداوند متعال به ما كمالاتي وعناياتي برتر ازآنچه گوينده شما وصف كند يا به قلب يكي از شما خطور كند مرحمت فرموده است ، و وقتي مارا اينگونه شناختيد شما مومن هستيد . سلمان گويد : عرض كردم اي برادررسول خدا ! كسي نماز را به پاداشته كه ولايت شما را بر پاداشته باشد؟ فرمود : بلي اي سلمان : شاهد آن وتصديق اين مطلب ، فرمايش خداوند است كه درقرآن مي فرمايد(واستعينوا بالصبر والصلاة وانها لكبيرة الا علي خاشعين سوره بقره/45)
مراد ازصبر دراين آيه شريفه رسول خدا ص است ومقصود ازنماز برپاداشتن ولايت من است ... زيرا ولايت است كه تحمل آن سخت است وفقط خاشعين مي توانند آن را بپذيرند وخاشعين شيعيان عارف وآگاه هستند ودر خارج مي بينيم كه گروههايي مختلف از مرجئه، قدريه، خوارج ، نواصب وغير اينها همگي به محمد ص اقرار واعتراف دارند ودرآن اختلاف ندارند وفقط درباره ولايت من است كه اختلاف كرده اند آن را اكثرا انكار نمودند وجز عده كمي نپذيرفتند كه اين آيه به آن ها اشاره فرموده است... وكسيكه اقراربه ولايت من نداشته باشد اقرار او به نبوت محمد ص سودي برايش ندارد زيرا اين دو فرين يكديگرند به خاطر اينكه نبي اكرم پيغمبر است كه به سوي مردم فرستاده شده وامام وپيشواي آنهاست بعد از او علي امام وپيشواي مردم وجانشين محمد است ... اول ما محمد است، وسط ما محمد است و آخر ما محمد است پس هركس معرفتش به من كامل باشد او بردين قيم واستوار الهي است ... حضرت فرمود: من ومحمد ص يك نور از نور خدا بوديم آنگاه خداوند اين نور را امر فرمود دونصف گردد به نيمي از آن فرمود محمد باش وبه نصف ديگر آن فرمود : علي باش لذا رسول خدا ص فرمود: علي ازمن است ومن از علي ادا نمي كند از طرف من مگر علي آن هنگامي كه ابوبكر(.....) را براي برائت از مشركين به طرف مكه فرستاد جبرئيل فرود آمد وعرض كرد اي رسول خدا پروردگارت فرموده است آن را خودت يا شخصي از خودت ابلاغ كند مرا به دنبال ابوبكر (....) فرستاد تا اورا برگردانم او به رسول خدا ص عرض كرد : آيا درباره من چيزي نازل شده فرمود : نه ولي اين كار را انجام نمي دهد مگر من يا علي اي سلمان و اي جندب كسيكه شايستگي ندارد دستوري را از طرف رسول خدا ص ابلاغ كند چگونه صلاحيت وامامت پيشوايي مردم را خواهد داشت؟؟؟
اي سلمان و اي جندب .... محمد سخنگو گرديد ومن ساكت ودرهر زماني يكي بايد ناطق وديگري ساكت باشد اي سلمان: محمد ص بيم دهنده گرديد ومن هدايت كننده واين فرمايش خداوند است كه ميفرمايد : ( انما انت منذر ولكل قوم هاد سوره رعد/7) مراد ازمنذر دراين آيه رسول خدا ص ومقصود ازهادي من هستم ..... محمد ص جمع كننده گرديده ومن نشر دهنده محمد ص اختيار دار بهشت گرديده من اختياردار دوزخ : به آن مي گويم اين رابگير وآن را رها كن محمد ص لرزاندن زمين وزلزله گرديد ومن اختياردار صداهاي شديد ورعد وعرّش شدم ومن صاحب لوح محفوظم وخداوند علومي كه درآن است به من الهام نموده است ... محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) صاحب دلالت ها وراهنمايي ها شد ومن صاحب معجزات نشانه ها وعلامات شدم محمدص خاتم انبيا گرديد ومن خاتم اوصيا شدم ودرآيه مباركه (الصراط المستقيم سوره حمد/6) من مقصود از صراط المستقيم هستم ومن نبأ عظيم هستم .آن خبر مهمي كه درآن اختلاف كردند درآيه ( النبأ العظيم- الذي هم فيه المختلفون سوره نبأ/2و3) منم وكسي جز درولايت من اختلاف نكرد محمدص صاحب دعوت گرديد كه مردم را به طرف خدا بخواند ومن صاحب شمشير كه سركشان آن ها را نابود كنم محمد پيغمبر مرسل گرديد ومن صاحب امر آن حضرت.... محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) حجت وبرهان براي مردم اقامه كرد ومن حجت خدا گرديدم خداوند براي من قرارداد آنچه را كه هيچكس از اولين وآخرين ندارد حتي پيغمبران مرسل و فرشتگان مقرب از آن بي بهره اند سپس فرمود : اي سلمان و اي جندب : عرض كردند : بلي اي اميرمومنان عليه السلام فرمود: منم كه نوح را دركشتي به امر پروردگارم آرامش بخشيدم واورابه ساحل رساندم ،منم كه يونس را ازشكم ماهي به اذن خداوند خارج كردم منم كه موسي را ازدرياي نيل به امر خداوندعبور دادم منم كه ابراهيم رااز آتش نجات دادم منم كه نهرها را جاري وچشمه ها را جوشان ودرخت ها را بر جا نهادم ومن عذاب يوم الظله ام (سوره شعرا/189) من ندا كننده ام از محل نزديكي كه جن وانس آن رابشنوند منم كه هر روزصداي جبارين ومنافقين را با لغت خود آن ها مي شنوم . منم خضري كه موسي را تعليم داد ومن معلم سليمان بن داودم من ذوالقرنين ام ومن قدرت پروردگار مي باشم .... اي سلمان و اي جندب : كسيكه ازما بميرد درحقيقت نمرده وكسيكه ازما غائب گردد درحقيقت غائب نيست و كسيكه ازما كشته شود درحقيقت كشته نيست سپس فرمود اي سلمان واي جندب عرض كردند : بلي اي اميرالمومنين عليه السلام فرمود: من فرمان رواي همه مردان مومن وزنان مومنه ازگذشتگان وآيندگان هستم وبه روح عظمت تأييد شدم وبا همه اين اوصاف بنده اي ازبندگان خدا هستم ما را خدا نناميد وسپس آنچه مي خواهيد در فضيلت ما بگوييد وهرچه تلاش كنيد به حقيقت آنچه كه خداوند براي ما قرار داده بلكه به يكدهم از يكدهم آن نخواهيد رسيد به خاطر اينكه ما نشانه هاي خداوراهنمايان وحجت وجانشينان وامينان وپيشوايان ازطرف او هستيم ما چهره زيباي خدا وچشم بيناي او و زبان گوياي او هستيم به سبب ما خداوند بندگانش را عذاب مي كند وبه سبب ما پاداش مي دهد ومارا ازميان خلق خود برگزيده واختيار گردانيده وطاهر كرده واگر كسي چون وچرا كند واعتراض به گزينش پروردگار نمايد به خداوند كافر گشته ومشرك است زيرا ( ازآنچه خدا انجام مي دهد سوال نميشود او مورد بازجويي قرار نمي گيرد بلكه بندگان هستند كه بازخواست مي شوندسوره انبيا/23) سپس حضرت فرمودند: من به اذن پروردگارم مي ميرانم وزنده مي كنم .
به اذن او به آنچه مي خوريد وآنچه درخانه هايتان اندوخته مي كنيد خبر مي دهم وآنچه را دردلهايتان پنهان مي كنيد مي دانم وامامان ديگر از فرزندان من اينها را مي دانند وهرگاه دوست داشته باشيد وبخواهيد چنين كاري مي كنند زيرا ما همگي يك حقيقت هستيم . اول ما محمد است وسط ما محمد است وهمه ما محمد هستيم پس بين ما فرق نگذاريد ، ما هرگاه بخواهيم خدا مي خواهد وهرزمان نپسنديم خدا نمي پسندد بدبختي وتمام بدبختي نصيب كسي مي شود كه فضايل ما وخصائص ما وآنچه را كه خدا به ما عنايت كرده انكار كند، زيرا كسيكه چنين كند درحقيقت قدرت خداوند وخواست و مشيت پروردگار را درباره ما نپذيرفته وانكار كرده است اي سلمان و اي جندب خداوند به ما برتر و والاتر وبزرگتر از همه ي اينها عطا كرده است عرض كرديم : اي امير مومنان عليه السلام آن چيست كه بزرگتر از همه اينها است فرمود: پروردگار ما به ما اسم اعظم عطا كرده وبخشيده است كه با آن آسمان ها وزمين وبهشت وجهنم را مي شكافيم ودر مي نورديم به آسمان بالا مي رويم وبه زمين فرود مي آييم به مغرب ميرويم وبه مشرق ميرويم به عرش الهي قدم گذاشته ودرپيشگاه الهي برآن مي نشينيم وهر چيزي حتي آسمان ها ، زمين، خورشيد، ماه ، ستارگان ، كوه ها ، درختان، جنبندگان، دريا ها، بهشت وجهنم ازما اطاعت مي كنند تمام اينها را خداوند به اسم اعظمي كه به ما آموخت وبه ما اختصاص داد عطا كرده است وبا تمام اين اوصاف ما مي خوريم و مي آشاميم ودرميان بازار ها راه ميرويم واين امور را به امر پروردگارمان انجام مي دهيم وما بندگان با كرامت خداونديم كه اورا به گفتار سبقت نمي گيريم وبه امر وفرمان او عمل مي كنيم ما را معصوم وپاك قرار داد وبر بسياري ازبندگان مومنش برتري بخشيد وما مي گوييم : (حمد وسپاس مخصوص خداوندي است كه ما را هدايت نموده واگر هدايت ولطف الهي نبود به آن راه نمي يافتيم سوره اعراف/43 ) و ( كافرين سزاوار عذاب شدند وعده اي عذاب درباره آنها حتمي است سوره زمر/ 71 ) وآن ها كساني هستند كه آنچه خداوند به ما بخشش واحسان نموده قبول ندارند وانكار مي كنند اي سلمان و اي جندب اين است پاسخ شما كه از معرفت من به نورانيت پرسش نموديد آن را حفظ كنيد ونگهداريد كه باعث رشد وكمال است وهمانا هيچ يك از شيعيان ما به حد بصيرت نمي رسد تا مرا به نورانيت بشناسد و وقتي چنين معرفتي پيدا كرد به حد بصيرت وبلوغ وكمال رسيده ودرميان درياي از علم فرورفته ودرجه اي ازفضل وبرتري را پيموده اند وبر سري از اسرار پروردگار وگنجينه هاي پوشيده او آگاهي يافته اند.

 

مدرك اين حديث :
مشارق الانوار ص160
بحار الانوار ج26ص1-7 ح1
القطره به نقل از اين دو

Share