سریال مردان آنجلس قسمت 17 هفدهم (اصحاب کهف)
سریال مردان آنجلس قسمت 17 هفدهم (اصحاب کهف)
سریال مردان آنجلس، نام مجموعه تلویزیونی در ژانر مذهبی-تاریخی است که به کارگردانی فرج الله سلحشور در سال 1375 در کشور ایران برای شبکه یک سیما تولید شد. سریال مردان آنجلس روایتگر داستان تاریخی اصحاب کهف می باشد.
برای دسترسی به سایر قسمتهای سریال مردان آنجلس اینجا کلیک کنید
ژانر: مذهبی، تاریخی | کارگردان : فرج الله سلحشور | تهیه کننده : محمد پیرهادی | نویسنده : بهروز افخمی | موسیقی متن : مجید انتظامی |
داستان سریال مردان آنجلس :
یاران غار شماری خداپرست بودند که اندکی پس از میلاد مسیح و پیش از گسترش مسیحیت در زمان فرمانروایی یکی از پادشاهان روم باستان با نام دقیانوس در سرزمین فیلادلفیا زندگی می کردند و همگی جز یکی از آنان که چوپان بود از بلندپایگان (اشراف) و درباریان بودند و ایمان خود را پنهان نگاه می داشتند.
نام اینان به کامل ترین شرح این گونه است: تلمیخا – ماکسی میلیان – مرطوس – نیرویس – کسطومس – دنیموس – ریطوفس – قالوس – محسلمینا، که به «یاران غار» (اصحاب کهف) آوازه دارند. دسیوس آن ها را فراخواند و از آئینشان پرسید که پاسخ دادند ما مسیحی هستیم.
دسیوس آن ها را به زندان انداخت و یک شب زمان داد تا در باور خویش بازنگری کنند و از مسیحیت دست بکشند. چون شب فرارسید «یاران غار» از زندان دسیوس گریختند و در بیرون شهر به کوه بیجلوس پناه بردند. نزدیک کوه شبانی بود به نام آنتونیوس که گوسفندان را نگاهبانی می کرد. «یاران غار» دین و آئین تازه را بر شبان نمایاندند و از او پناه خواستند دنیموس شبان دین ایشان پذیرفت و گوسفندان را به حال خود گذاشته با آن ها در یکی از شکاف ها و غارهای سخت گذر کوه که دور از نگاه رهگذران بود پنهان شد. به همراه شبان سگی بود بنام قطمیر که هرچند آن سگ را می زد بازنمی گشت و با هفت تن «یاران غار» به درون غار رفت.
چون آن ها بخفتند قطمیر دست ها پیش دراز کرد و چنان که عادت سگ باشد دهان به سر دست نهاده در خواب ژرفی فرورفت. پس به خواب رفتند و پس از ۳۰۹ سال بیدار شدند.
چون آفتاب نیم روز دیدند پنداشتند که شب گذشته سپیده دم در غار شده بخفتند و اکنون بیدار گشتند. یکی از آنان به نام ماکسی میلیان چند درم به مهر و سکهٔ دسیوس بازار برد تا آذوقه خریداری کند. خانه ها و بازارهای شهر در دید تملیخا شگفت آمد. نزدیک نانوا شد و درم و سکهٔ زمان دسیوس نشان داد و نان خواست. نانوا گفت این سکه از کجا آوردی؟ ماکسی میلیان گفت روز پیش از شهر بیرون بردم مگر مهر دسیوس را نمی بینی؟ نانوا که مردی عامی بود دسیوس را نشناخت و نان نداد. نانوا و ماکسی میلیان سرگرم گفتگو بودند که یکی از سرهنگان در رسید و ماکسی میلیان را نزد فرماندار شهر برد. فرماندار شهر چون سکه دسیوس بدید گفت که او در شمار «یاران» و از زمان دسیوس است زیرا افسانهٔ ایشان را در انجیل خوانده بود. پس روحانیون ترسایی را فراخواند تا داستان را خود از زبان ماکسی میلیان بشنود ماکسی میلیان در پاسخ روحانیون گفت: من و یارانم از ترس دسیوس دیروز از این شهر بیرون رفتیم و در کوه بیجلوس بغاری پنهان گشتیم. امروز از خواب برخاستیم و من به شهر آمدم تا با این پول ها نان و آذوقه خریداری کنم و امشب از این جا برویم.
فرماندار شهر به ماکسی میلیان گفت: از زمان دسیوس تا این ساعت مدت ۳۰۹ سال می گذرد. کسی به نام عیسی آمد و افسانهٔ شما را در انجیل خود آورده است. ما مسیحی هستیم و از روش عیسی پیروی می کنیم. یاران تو کجایند؟...
بازیگران سریال مردان آنجلس :
جعفر دهقان(ماکسی میلیان)، مهتاب کرامتی(هلن)، جهانبخش سلطانی(دقیانوس (دیوکلتیانوس))، حسین یاری(ژولیوس)، جواد حجت، محمد جوزانی(فیدیاس)، اردلان شجاع کاوه(آدُنیای مبلّغ)، علی درخشی، محسن خدایار، اسرافیل علمداری(دیناسیوس)، یوسف مرادیان(مارتینوس)، کامران نوروز، رضا توکلی(آنتونیوس (چوپان))، بیتا حیدری، رضا ایرانمنش(یوانیس)، فرشاد رمضانی(شهردار سودینانوس)، سیدرضا رضوی(تلمیخا)، مجید مشیری(ماتیوس)، زهیر یاری(اِرکمید (دوره جوانی))
دوبلورهای سریال مردان آنجلس:
منوچهر اسماعیلی، مینو غزنوی، بهرام زند، خسرو خسروشاهی، محمد عبادی، جلال مقامی، سعید مظفری، بهمن هاشمی، منوچهر والی زاده، ناصر نظامی، ناصر ممدوح، خسرو شایگان، ابوالحسن تهامی نژاد (راوی سریال)
افزودن دیدگاه جدید