سبک ها و مکتب های شعری
سبك شعر
هر چند در شعر همه شاعران، می توان عناصری را یافت كه سبب تمایز كلام از سخن عادی می شود، شیوه استفاده همه از این عناصر یكسان نیست. مثلاً عنصر خیال، یكی از ابزارهای عمده بیان شاعرانه است امّا از میان چند شاعر همدوره، ممكن است یكی به تشبیه گرایش بیشتری داشته باشند، یكی به استعاره و دیگری به مجاز.
منظور از سبك یك شاعر، مجموعه ویژگی هایی است كه شعرش را از عامه شاعران آن روزگار، متمایز می كند. یك ویژگی سبكی، دو شاخص عمده دارد:
انحراف از هنجار (انحراف از نُرم)
بسامد
منظور از هنجار، مجموعه ویژگیهایی است كه به طور طبیعی و معمول در شعر یك دوره وجود دارد و انحراف از هنجار، یعنی خارج شدن از این روال كلّی. بسامد نیز میزان تكرار این انحراف در آثار شاعر است. مثلاً اگر در غزلهای شاعران امروز بنگریم، در می یابیم كه اغلب شاعران از وزنهای شفّاف و با طول متوسّط مثل "مفعول فاعلات مفاعیل فاعلات"، "مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلات" و "فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلات" استفاده كرده اند و استفاده از این وزنها در این دوره از شعر فارسی، یك هنجار(نُرم) است. حالا شاعری مثل سیمین بهبهانی می آید و برخلاف این هنجار، وزنهایی كدر، بلند و حتّی گاه نوظهور را در غزلش به كار می گیرد نظیر "مستفعلن فاعلاتن مستفعلن فاعلاتن" یا "مفاعلن فعلاتن فع مفاعلن فعلاتن فع". این، انحرافی است از آن هنجار و چون در شعر این شاعر بسیار رخ داده (بسامد بالایی دارد) یك ویژگی سبكی او شمرده می شود. البته دیگرانی هم قبل و بعد از این شاعر در چنین وزن هایی شعر گفته اند، امّا نه آن قدر كه برای آنان نیز یك ویژگی سبكی باشد. با یك بررسی آماری ساده، می توان دریافت كه در غزل بعد از انقلاب اسلامی، فقط حدود ده درصد غزلها در این وزنها سروده شده اند .بنابراین، استفاده از وزنهای بلند در شعر سیمین بهبهانی یك ویژگی سبكی بارز است (حدود شش تا نه برابرهنجارِ ده در صد); در شعر سهیل محمودی و بهمنی، محمد علی بهمنی هم یك ویژگی هست ولی كمرنگ (تقریباً دو برابر هنجار) و در شعر فرید، حتی می توان استفاده نكردن از این وزنها را یك ویژگی سبكی دانست. این یك ویژگی بود، فقط در عنصر موسیقی و آن هم موسیقی بیرونی و فقط بلندی وزن. سبك یك شاعر را مجموعه ویژگیهای شعر او از زوایای مختلف می سازد و البته همیشه نیز به همین سادگی نمی توان آمارگیری كرد. بعضی از شاخصه های سبكی آن قدر پنهان و پیچیده هستند كه جز به مدد كند و كاوی عمیق و كارشناسانه مشاهده نمی شوند. كار به ویژه وقتی سخت تر می شود كه بخواهیم رابطه این خصوصیات سبكی را با خصلتهای روحی و فكری شاعر دریابیم.
بررسی سبك شعر یك شاعر
با این مقدّمات، می آییم و با نگرشی در شعر یك شاعر، می كوشیم شاخصه های سبكی او را نشان دهیم و دریابیم كه چه تمایزهایی نسبت به هنجار زمان خویش دارد. برای این كار، شاعر معاصر علی معلم را انتخاب كرده ایم كه هم سبك بارزتری دارد و هم حجم چشمگیر آثاری كه از او داریم، به یك داوری درست كمك می كند. البته فقط مثنویهای این شاعر را بررسی می كنیم كه قالب اصلی كار اوست است و مایه اعتبار و تثبیت شخصیت شاعرانه اش. آن چه به عنوان هنجار در نظر گرفته شده، شعر دوره انقلاب اسلامی است با تكیه بیشتر بر مثنوی ها. دامنه ویژگی های سبك شعر معلّم بسیار گسترده است. ما فقط به بارزترین آنها اشاره می كنیم و از ذكر مثال نیز در می گذریم.درونمایه حماسی و درآمیختگی گاه به گاه عرفان و دیگر اندیشه های اسلامی با حماسه.استفاده از وزنهایی با طول متوسط (حدود پانزده هجا) در مثنوی. این در شعر قدیم ما بسیار نادر بوده و در شعر امروز نیز بیشتر به پیروی از این شاعر رخ داده است. علی معلّم حدود هشتاد درصد مثنویهایش را با این وزنها گفته و این یك ویژگی سبكی است برای او.توجه زیاد به موسیقی كناری كه در بحث غنای قافیه و ردیف بدان پرداخته ایم و شعر علی معلّم را از این حیث منحصر به فرد كرده است. باستانگرایی چه در كاربرد واژه های كهن و چه در كاربرد همین واژه های موجود، ولی به شكل كهن آنها. این باستانگرایی حتّی گاهی به شیوه جمله بندی هم سرایت می كند.
نوسانهای وزن، چنان كه از محدوده موهوم "اختیارات شاعری" نیز تجاوز می كند و پیشتر در بحث انعطاف پذیری وزنهای شعر، با اشاره ای به شعر این شاعر، بدان پرداخته ایم. تكرار، چه به صورت تكرار یك كلمه در یك بیت و چه به صورت تكرار یك یا چند بیت عیناً یا با تفاوتهای اندك در یك شعر. بعضی هنجارشكنیها در ساختار زبان نظیر قطع ناگهانی جمله، استفاده از جمله معترضه و...
گستردگی دایره عناصر خیال و استفاده از پدیده هایی كه كمتر در شعر دیگر شاعران حضور دارند.ضعف نسبی در قدرت خیال، و حضور بعضی تصویرهایی كه به علّت فرسودگی، به وسیله دیگر شاعران امروز به كنار نهاده شده اند.
تلمیح های فراوان و پیچیدگی بیان و مضامین كه در شعرهای جدید رو به تزاید نیز بوده است. بعضی از این شاخصه های سبكی با هم ارتباط دارند. غنای قافیه و ردیف، از لوازم كاربرد وزن متوسط در مثنوی است و باستانگرایی رابطه ای مستقیم با بیان حماسی دارد. به همین ترتیب، كار بعدی در شناخت سبك، تحلیل درون متنی اثر است و نیز دریافت رابطه این شاخصه ها با روحیات، عواطف، اندیشه و شرایط زندگی شاعر.
سبك شناسی دانشی است بسیار گسترده و شیوه های گوناگون دارد كه طرح آنها از مجال و توان ما بیرون است.
▼▼▼▼▼▼▼▼▼▼
منبـــــــــــع: http://adab.irib.ir
افزودن دیدگاه جدید