رفتن به محتوای اصلی

شاه اسماعیل صفوی (۸۶۶ هـ ش تا ۹۰۱ هـ ش)

تاریخ انتشار:
شاه اسماعیل صفوی بنیانگذار ایران بعنوان یک واحد سیاسی مستقل پس از اسلام است. همچنین وی مذهب شیعه را مذهب رسمی ایران نمود و مرزهای ایران را به حدود مرزهای دوره ساسانیان رسانید.
شاه اسماعیل صفوی

شاه اسماعیل صفوی

شاه اسماعیل صفوی یا همان شاه اسماعیل اول دوران زندگی (۸۶۶ هـ ش تا ۹۰۱ هـ ش/892 - 930 هـ ق / 1487 - 1524 م) دوران پادشاهی (880 هـ ش. تا 901 هـ ش / 907 - 930 ق / 1502 - 1524 م). اسماعیل ملقب به ابوالمظفر بهادر خان حسینى، و معروف به شاه اسماعیل مؤسس سلسله صفوی و بنیانگذار ایران بعنوان یک واحد سیاسی مستقل پس از اسلام است. همچنین وی مذهب شیعه را مذهب رسمی ایران نمود و مرزهای ایران را به حدود مرزهای دوره ساسانیان رسانید. اسماعیل در 866 هـ ش. در اردبیل دیده به جهان گشود. پدرش شیخ حیدر به همراه مریدان خود -که به دلیل بر سر داشتن کلاه قرمز رنگ قزلباش (سرخ سر) خوانده می شدند- بعنوان جهاد با مسیحیان چرکس به نواحی قفقاز رفتند. توسعه طلبی حیدر باعث شد که با شیروانشاهان وارد جنگ شود و سلطان یعقوب آق قویونلو به کمک شیروانشاهان رفت و نهایتا حیدر تیر خورد و به اسارت درآمد و جان خود را در این مبارزه از دست داد و فرزندانش نیز به اسارت در آمدند. در این زمان اسماعیل کودکی شیرخوار بود. اسماعیل به همراه مادر و دو برادرش در اصطخر فارس به مدت 4.5 سال زندانی شدند(1). در این دوره سلطان یعقوب آق قویونلو مرد و بین فرزندانش رستم و بایسنقر جنگ درگرفت و رستم برای مقابله با بایسنقر، "سلطان علی" برادر بزرگ اسماعیل و خانواده اش را آزاد کرد، تا بتواند از پشتیبانی قزلباشان خانقاه اردبیل برخوردار شود. سلطان علی با شکوه فراوان وارد تبریز شد و با سپاهی از صوفیان بایسنقر را شکست داد. رستم از قدرت سلطان علی به وحشت افتاد و وی را در میانه راه تبریز و اردبیل به قتل رساند. سلطان علی برادر 7 ساله اش اسماعیل را به یاران صمیمی و وفادارش سپرد.

اسماعیل مدتی پنهانی در اردبیل زیست و سپس برای امنیت بیشتر به لاهیجان رفت و نزد امیر آنجا "کارکیا میرزا" پناه گرفت. کارکیا میرزا على، فرمانرواى محلى لاهیجان و دیلمان، که شیعه و سید و دوستدار خاندان صفوى بود، در تربیت اسماعیل خردسال اهتمام کرد. اسماعیل تا 905 هـ.ق. با مراقبت هاى شمس الدین لاهیجى که از فضلاى آن دیار بود؛ فارسى، عربى، قرآن و مبانى و اصول شیعه امامیه را فرا گرفت(2). همچنین در این مدت، زیر نظر 7 تن از بزرگان صوفى لاهیجان فنون رزم آموخت(3). بدین ترتیب اسماعیل از یک سو تحت تأثیر فرهنگ صوفیانه خانقاه شیخ صفی بود و از سوی دیگر احتمالا در گیلان با برخی آموزه های ایران باستان و تشیع امامی آشنا شده و این مجموعه، این آموزه ها او را برای بدل شدن به یک حاکم مقتدر، فرمانده نظامی و پیشوای مذهبی آماده ساخته است.

شاه اسماعیل صفوی

از قیام تا پادشاهی شاه اسماعیل صفوی

تصرف آذربایجان

شاه اسماعیل صفوی 13 ساله مدتی در اردبیل اقامت کرد و گروه کثیری از صوفیان قزلباش به او پیوستند. او مانند پدرانش جنید و حیدر به قصد جنگ با مسیحیان گرجستان و در واقع برا ی انتقام گرفتن از «الوند بیک آق قویونلو» و شروان شاه اقدام به تدارک سپاه کرد. اسماعیل برای گردآوری سپاه بیشتر به آناتولی (قراباغ و وان) رفت و در سال 906 هـ.ق. همراه با 7 هزار سپاهی قزلباش به سمت شروان لشکر کشید. در جنگى که نزدیک قلعه گلستان روى داد، فرخ یسار با وجود 20هزار جنگاور مغلوب و کشته شد(4) اما قلعه گلستان در مقابل سپاه صوفیان به مقاومت پرداخت و بلافاصله تسلیم نشد. با این حال باکو تسلیم شد و سردار خردسال به جاى آنکه وقت خود را براى محاصره و تسخیر قلعه گلستان ضایع کند، از حوالى شروان عزیمت کرد و راه آذربایجان را پیش گرفت. در نزدیک نخجوان، الوند بیگ آق قویونلو را مغلوب کرد (907 ق / 1502 م) و خود پیروزمندانه وارد تبریز شد و سلطنت خود را با اعلام و اظهار سلطنت شیعه که به هر حال با آیین اکثریت اهل شهر مغایر بود، اعلام داشت(5). وی در حالی که 14 سال بیشتر نداشت به کمک مریدانی که سخت به او معتقد بودند، در سال هشتصد و هشتاد هـ.ش شاه ایران شد و سلسله خویش را به نام جدش صفی الدین "صفویه" نامید که در تاریخ ایران به دو دلیل اهمیت بسیار دارد: یکی این که این سلسله اولین سلسله کاملا مستقل ایرانی بعد از حمله اعراب به ایران (در سال ۳۲ هـ ق) بوده است یعنی پس از 800 سال، دوم اینکه مذهب تشیع در ایران توسط شاه اسماعیل، مذهب رسمی اعلام شد و در واقع جانشین تسنن گشت.

اعلام تشیع بعنوان مذهب رسمی

شاه اسماعیل صفوی در اولین اقدام خود مذهب تشیع را بعنوان مذهب رسمی دولت و مملکت صفوی اعلام نمود.

ایجاد وحدت ملی

پس از سقوط ایلخانان مغول و به مدت حدود دو قرن در ایران از بلخ تا دیار بکر وضعیت ملوک الطوایفی حاکم بود. "روملو" در خصوص سال 880 هـ.ش./907 هـ.ق. مجموعه ای از حکام محلی را نام می برد، که مهم ترین آنها عبارت بودند از: سلطان حسین بایقرا آخرین شاه تیموریان در خراسان، بدیع الزمان میرزا در بلخ، سلطان مراد در عراق عجم، حسین کیای چلاوی در سمنان، مرادبیک بایندر در یزد و شاه اسماعیل در آذربایجان. شاه اسماعیل با برخورداری از نیروی جان بر کف غزلباش عزم نمود که ایران را متحد سازد. ابتدا سلطان مراد حاکم عراق عجم -که پسر سلطان یعقوب آق قویونلو بود- را در نواحی مابین همدان و بیجار شکست داد و سلطان مراد به شیراز گریخت. شاه اسماعیل او را تعقیب نمود و او از ترس به بغداد گریخت و شاه اسماعیل بدون جنگ شیراز را تصرف نمود و از آنجا به قم رفت. سپس بر حسین کیای چلاوی حاکم سمنان و فیروزکوه پس از جنگی سخت غلبه کرد و نهایتا یزد و ابرقو را که در اختیار محمدکره بود، تصرف کرد و از شهری به شهری رفت و حکام محلی را برانداخت و یا تابع خود نمود. آنگاه در سال 887 هـ ش (914 هـ ق) عازم عراق عرب شد و بغداد و نجف را نیز فتح نمود. بدین ترتیب او در مدت هفت سال تمام ایران بزرگ به جز برخی نواحی نظیر خراسان و ارمنستان را تصرف نمود و حکومتی واحد و مستقل را در آن برقرار ساخت و بعنوان پادشاه ایران تاجگذاری نمود.

کشورداری شاه اسماعیل صفوی

شیوه کشور دارى شاه اسماعیل صفوی و ترویج مذهب شیعه احتمالا مانع تجزیه ایران آشوب زده میان دو قدرت بزرگ عثمانى و ازبک شد. وى براى تعدیل سیاستهاى افراطى سران قزلباش، صوفیان و مریدان حیدرى، علماى ایرانى و نیز جبل عامل، کوفه و بحرین را به تدوین کتابهاى فقهى در زمینه شیعه جعفرى دعوت کرد(6). محقق کرکى که در نشر فقه و اصول مذهب جعفرى شخصیت مهمى محسوب مى شد، از جمله آنان بود. از جمله اقدامات شاه صفوى براى تجلیل از امامان شیعه ضرب سکه با نام ائمه اثنى عشرى(7) قرار دادن نام 12 امام معصوم بعنوان سجع مهر شاهى(8)؛ تعمیر و توسعه آرامگاه امامان در شهرهاى عراق و مشهد و نیز ایجاد ساختمان مقبره براى امام زاده ها در شهرهاى ایران(9) و طرح آب رسانى از فرات به نجف بود(10). شاه اسماعیل کلیه وظایف ادارى و کشورى را به ایرانیانى سپرد که در اعتقادشان به تشیع جاى شک و شبهه نبود و بسیارى از آنان پیشینه طولانى در کارهاى دیوانى داشتند. نامدارترین رجال او عبارت بودند از: امیر زکریا تبریزى، محمود خان دیلمى، قاضى شمس الدین لاهیجانى، امیر نجم رشتى، امیر نجم ثانى، میر سید شریف شیرازى و شمس الدین اصفهانى(11). شاه اسماعیل به رسوم و آیینهاى مذهبى و ملى بسیار علاقه نشان مى داد و به ایجاد آبادانى و بناهاى یادبود اهتمام داشت. مهم ترین آثارى که از دوران وى به یادگار مانده، عبارت اند از 4 بازار دور میدان قدیم اصفهان؛ مدرسه هارونیه و بقعه امام زاده هارون در اصفهان. وى بناهاى یادبودى هم در اوجان فارس و شیراز و آبادانى و ساختمانهاى متعددى در خوى و تبریز بنیاد کرد.

شاه اسماعیل صفوی

جنگ با دشمنان خارجی

شاه اسماعیل صفوی که به سختی با مذهب تسنن دشمنی می کرد، تبریز را به پایتختی برگزید و در همان سال تاجگذاری به جنگ قوم ازبک رفت(12). در این جنگ که در حوالی مرو رخ داد، ۱۷۰۰۰ ایرانی توانستند ۲۸۰۰۰ سپاهی ازبک را درهم کوفته و فرمانروای آنان به نام محمد شیبانی که قصد فرار داشت را دستگیر و مقتول سازند که شاه ایران نیز از کاسه سر او جام شراب ساخت اما در همین هنگام با یورش عثمانی ها مواجه شد. خلیفه عثمانی به نام سلطان سلیم که شیعیان را کافر میدانست و خود را نیز خلیفه تمامی مسلمانان جهان می خواند به قصد اشغال کامل ایران به این کشور لشکرکشی کرد. شاه اسماعیل به قصد دفع حمله عثمانیان به غرب لشکر کشید و در نبرد چالدران (۸۹۳ هـ.ش) آنچنان دلیرانه جنگید که علی رغم شکست خوردن، نبرد او در زمره نبردهای بزرگ تاریخ و از افتخارات ایرانیان محسوب می شود. در این جنگ ۲۹۰۰۰ سرباز ایرانی که تنها از سلاحهای سرد مانند شمشیر و نیزه استفاده می کردند، در برابر سپاه 200هزار نفری عثمانی که مجهز به توپ و تفنگ بود، به سختی ایستادگی کرده و کشتار زیادی از دشمن به عمل آوردند و از ایشان تنها ۲۰۰۰ نفر زنده ماندند، اما حتی یک نفر اسیر هم ندادند. ترکان عثمانی در این جنگ قسمت بزرگی از آذربایجان را به اشغال خود در آورند که تا زمان شاه عباس کبیر ادامه داشت(13). شاه اسماعیل توانست در مدتی کوتاه با تدابیر جنگی و نیز با خشونت هایی که به کار می برد، ایران را متحد کرده و در برابر هجوم دشمنان داخلی و خارجی بخصوص ازبکان و عثمانی ها که از شرق و غرب به ایران حمله می کردند، به خوبی مقاومت کند.

شاه اسماعیل صفوی

سروده های شاه اسماعیل صفوی

وی مردی بسیار زیبا و خوش اندام بود، اشعار صوفیانه به ترکی آذربایجانی میگفت که تا به امروز نیز این اشعار باقیمانده است؛ مانند شعر زیر که وی آن را قبل از جنگ برای سلطان عثمانی فرستاد و سلطان نیز پس از خاتمه جنگ، شعری به فارسی گفت و بعنوان پاسخ به شاه ایران داد. ترجمه فارسی شعر شاه اسماعیل از این قرار است:

من به مرشد خویش به چشم جوهر و ذات وجود می نگرم،
و خویشتن را در راه او قربانی میکنم،
من دیروز به دنیا آمده ام و امروز خواهم مرد،
بیا، اگر تو میخواهی بمیری، این پهنگاه مرگ است...

شاه اسماعیل صفوی

مرگ شاه اسماعیل

سلطان سلیمان اول که در فتح تبریز موفق شده بود که همسر محبوب شاه اسماعیل را به اسارت در آورد، پس از خروج از ایران وی را گروگان گرفت و برای آزادی وی از شاه امتیازات کلانی خواست اما اسماعیل آن خواسته ها را نپذیرفته و آنچنان که گفته شده از دوری همسر خویش در سن سی و پنج سالگی دق کرد و مرد.

پیشنهادی: مرگ شاه اسمــاعیل صفــوی (1524م)

شاه اسماعیل صفوی

پی نوشت:
1. 
(عالم آراى عباسى، ص 32؛ جهانگشاى خاقان، ص 44 - 46)
2. (احسن التواریخ، ص 9؛ جهانگشاى خاقان، ص 64 - 67)
3. (جهانشگاى خاقان، ص 57)
4. (جهانگشاى خاقان، ص 119 و 113)
5. (تاریخ جهان آرا، ص 465 - 226؛ لب التواریخ، ص 394 - 395)
6. (ایران در روزگار شاه اسماعیل و شاه طهماسب، ص 126)
7. (جهانگشاى خاقان، ص 149)
8. (درباره مهرهاى شاه اسماعیل اول، ص 182 - 185)
9. (عالم آراى عباسى، ص 127 - 129)
10. (گلشن مراد، ص 556)
11. (لب التواریخ، ص 394 - 407)
12. (این قوم در شمال شرق ایران در ازبکستان فعلی ساکن بوده و هرگاه که فرصتی به دست می آورند به خاک ایران تجاوز می کردند)
13. (البته پس از شاه اسماعیل صفوی نیز آنان هرگاه که فرصتی بدست می آوردند به ایران حمله می کردند و اختلافات مرزی و مذهبی دو کشور تا زمان سقوط امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول طول کشید)

موضوع مقالات

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا