نبش قبر / احکام نبش قبر / نبش قبر در قانون
نبش قبر
نبش قبر در لغت به معنای شکافتن گور، کندن زمین و بیرون آوردن چیزی از زمین[عمید، حسن؛ فارسی عمید، انتشارات امیرکبیر، تهران، 1361، چاپ بیست و یکم، ذیل حرف دال] می باشد.
منظور از نبش قبر
منظور از نبش قبر آنست که جسد میتی که با دفن پوشیده شده آشکار شود، بنابراین اگر قبری را بکنند و خاک آن را بیرون بریزند، بدون آنکه جسد میت آشکار شود نبش حرام نیست و همچنین اگر میت را روی زمین قرار داده و بر او بنائی کرده باشند و یا در تابوتی از سنگ و مانند آن باشد سپس او را بیرون آورند (نبش حرام نیست).[موسوی خمینی، امام روح اله؛ ترجمه تحریر الوسیله؛ علی اسلامی، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1383، چاپ بیست و یکم، ج اول، ص167]
احکام نبش قبر
آیت الله بهجت قدس سره :
- نبش قبر مسلمان، یعنی شکافتن قبر او، اگرچه طفل یا دیوانه باشد حرام است، ولی اگر بدنش از بین رفته و خاک شده باشد اشکال ندارد.
فرموده اند شکافتن قبر در چند مورد جایز است:
١ـ میّت در زمین غصبی دفن شده باشد و مالک زمین راضی نشود که در آنجا بماند.
٢ـ کفن یا چیز دیگری که با میّت دفن شده غصبی باشد و صاحب آن راضی نشود که در قبر بماند. و همچنین است اگر چیز گران بهایی با او دفن شود و بدون نبش قبر نشود آن را بیرون آورد.
٣ـ میّت بدون غسل یا کفن یا حنوط دفن شده باشد، یا بفهمند غسلش باطل بوده، یا به غیر دستور شرع کفن شده، یا در قبر او را رو به قبله نگذاشته اند. ولی احوط این است که اگر موجب هتک و بی احترامی میّت شود نبش قبر نشود و اگر برهنه دفن شده باید ملاحظه کنند که کفن کردن مهم تر است یا نبش قبر نکردن، و هر کدام برای میّت اهمیت بیشتری دارد رعایت نمایند.
۴ـ بترسند درنده ای بدن میّت را پاره کند، یا سیل او را ببرد، یا دشمن بیرون آورد، یا بخواهند میّت را به مشاهد مشرّفه منتقل کنند، اگرچه وصیّت به این مطلب نکرده باشد، بنابر اظهر.
آیت الله خامنه ای:
- نبش قبر جایز نیست مگر آنکه بدن تبدیل به خاک شده باشد.
- تخریب قبور مومنین و نبش آنها جایز نیست، حتى اگر براى تعریض کوچه ها باشد، و در صورت وقوع نبش قبر و آشکار شدن بدن میّت مسلمان یا استخوانهاى آن که هنوز پوسیده نشده اند، واجب است دوباره دفن شوند.
سؤال: نبش قبر و انتقال اجساد چه حکمى دارد؟
جواب: نبش قبر براى نقل به غیر مشاهد مشرفه جایز نیست و براى نقل به مشاهد مشرفه نیز اگر میت وصیت نکرده باشد اشکال دارد؛ اما اگر وصیت کرده باشد که او را در مشاهد مشرفه دفن کنند و از روى فراموشى یا جهل به وصیت و یا مخالفت با آن در جاى دیگر دفن شده باشد، مى توانند نبش کنند و او را به مشاهد مشرفه انتقال دهند، البته در صورتى که بدن تغییر نیافته باشد و تا وقت دفن نیز به گونه اى تغییر نکند که موجب هتک میت و ایذاء زنده ها باشد.
سؤال: بیرون آوردن جنازه میت با توجه به مدت مدیدى که از دفن آن مى گذرد و انتقال آن به قبرستان دیگر چه حکمى دارد؟ س2: امکان دارد از محل قبرستان خاک بردارى شود و در اثر خاک بردارى اجساد و بقایاى آنها نمایان گردند، در این صورت حکم شرعى چیست؟
جواب: نبش قبر و بیرون آوردن اجساد، جایز نمى باشد مگر آن که خود قبور با حفر اطراف آن و بتون ریزى بدون آن که مستلزم نبش قبر شود، منتقل گردد و در صورت خاک بردارى و رؤیت جسد باید فوراً دفن شود.
آیت الله سیستانی:
نبش قبر جایز نسیت مگر اینکه مرده کاملا متلاشی شده باشد.
آیت الله مکارم شیرازی:
- نبش قبر مسلمان یعنى شکافتن قبر او حرام است، هر چند طفل یا دیوانه باشد.
- منظور از نبش قبر آن است که آن را طورى بشکافند که آثار بدن میّت ظاهر شود و اگر بدن ظاهر نشود اشکال ندارد. مگر این که موجب هتک و بى احترامى باشد.
نبش قبر مسلمان در چند مورد حرام نیست:
1. در صورتى که میّت در زمین غصبى دفن شده باشد و مالک زمین راضى نشود، همچنین اگر کفن یا چیز دیگرى که با میّت دفن شده غصبى باشد، یا چیزى از اموال میّت که به ورثه تعلّق دارد با او دفن شده باشد و ورثه راضى نشوند که آن چیز در قبر بماند (مانند انگشتر یا زینت آلات قیمتى) حتّى اگر راضى شوند و ماندن آن در قبر اسراف باشد باید آن را بیرون آورند، امّا اگر میّت وصیّت کرده که دعا یا انگشترى را مثلاً با او دفن کنند در صورتى که وصیّت او بیش ازثلثنباشد و اسراف محسوب نشود نمى توانند قبر را بشکافند.
2. در صورتى که براى اثبات حقّى لازم باشد بدن میّت را ببینند.
3. در موردى که میّت را در جایى دفن کرده اند که نسبت به او بى احترامى است، مانند قبرستان کفّار، یا جایى که کثافات مى ریزند.
4. براى انجام یک مطلب شرعى که اهمّیّت آن از شکافتن قبر بیشتر است، مثل این که بخواهند بچه زنده اى را از شکم زن حامله بیرون آورند (البتّه معلوم است بچّه مدّت کمى بعد از مادر ممکن است زنده بماند).
5. در جایى که بترسند درنده اى به بدن میّت آسیب برساند، یا دشمن آن را بیرون آورد.
6. در موردى که قسمتى از بدن میّت با او دفن نشده و بخواهند دفن کنند، ولى احتیاط واجب آن است که آن قسمت را طورى دفن کنند که بدن میّت ظاهر نشود.
آیت الله وحید خراسانی:
شکافتن قبر در چند مورد حرام نیست.
- اوّل آن که میّت در زمین غصبى دفن شده باشد و مالک زمین راضى نشود که در آن جا بماند.
- دوم آن که کفن یا چیز دیگرى که با میّت دفن شده غصبى باشد و صاحب آن راضى نشود که در قبر بماند.
و همچنین است اگر چیزى از مال خود میّت که به ورثه او رسیده با او دفن شده باشد و ورثه او راضى نشوند که آن چیز در قبر بماند مگر در صورتى که آن چیز مال کمى باشد ، که در این صورت نبش قبر محلّ اشکال است.
- سوم آن که شکافتن قبر موجب هتک حرمت نباشد و میّت بى غسل یا بى کفن دفن شده باشد ، یا بفهمند غسلش باطل بوده ، یا به غیر از دستور شرع کفن شده ، یا در قبر او را رو به قبله نگذاشته اند.
- چهارم آن که براى ثابت شدن حقّى که اهم از حرمت میّت است ، بخواهند بدن میّت را ببینند.
- پنجم آن که میّت را در جایى که بى احترامى به اوست ، مثل قبرستان کفّار یا جایى که کثافت و خاکروبه مى ریزند ، دفن کرده باشند.
- ششم آن که براى یک مطلب شرعى که اهمّیت آن از شکافتن قبر بیشتر است قبر را بشکافند ، مثلا بخواهند بچّه زنده اى را از شکم زن باردارى که دفنش کرده اند بیرون آورند.
- هفتم آن که بترسند درنده اى بدن میّت را پاره کند ، یا سیل او را ببرد ، یا دشمن بیرون آورد.
- هشتم آن که قسمتى از بدن میّت را که با او دفن نشده بخواهند دفن کنند ، ولى احتیاط واجب آن است که آن قسمت از بدن را طورى در قبر بگذارند که بدن میّت دیده نشود.
نبش قبر در قانون
برابر ماده 634 «قانون مجازات اسلامی» هر کس بدون مجوز مشروع نبش قبر نماید، به مجازات حبس از سه ماه و یک روز تا یک سال محکوم می شود و هرگاه جرم دیگری نیز با نبش قبر مرتکب شده باشد به مجازات آن جرم هم محکوم خواهد شد. برابر ماده 634 بین نبش قبر مسلمان فرقی گذاشته نشده است ولی از نظر فقهای امامیه تنها نبش قبر مسلمان حرام است.
شرائط نبش قبر
برای تحقق جرم نبش قبر علاوه بر شرط عمد و قصد در بازکردن قبر، شرائط زیر نیز لازم است:
- الف: عمل مادی نبش قبر: مراد از نبش قبر، شکافتن و بازکردن آن آنست اعم از این که جنازه را از آن خارج سازد یا نسازد. ولی موجود بودن جنازه یا بقای آن در قبر شرط است، بنابراین اگر به قرائن و به علت مرور زمان کافی (حدود سی سال) معلوم شود یا ظن حاصل گردد که جسد مبدل به خاک شده است، شکافتن قبر برای دفن میت دیگر یا به هر منظور مشروع دیگر اشکال نخواهد داشت.
انگیزه نبش قبر، مؤثر در اساس جرم نیست، پس اگر شکافتن قبر به منظور ربودن جواهر یا اشیاء قیمتی که بعضی از ملیّت های غیرمسلمان در داخل قبر مرده قرار می دهند، باشد. مرتکب علاوه بر مجازات نبش قبر به مجازات سرقت مقرون به هتک حرز نیز محکوم خواهد شد، همینطور نبش قبر برای تشریح جسد به منظور های علمی بدون اجازه مقامات قضائی مجاز نیست.[باد، ابراهیم؛ حقوق کیفری اختصاصی جرایم نسبت به اشخاص (صدمات بدنی و صدمات معنوی)، ج1، انتشارات دانشور، 1385، تهران، چاپ اول، ص250]
- ب: نبش قبر بدون مجوز مشروع باشد: در فقه امامیه نبش قبر حرام و مستلزم تعزیر است مگر در چند مورد که در آنها جایز است:
- اگر میت را در زمینی که اصل یا منفعت آن غصبی است از روی زورگوئی یا نادانی یا فراموشی دفن شده باشد و در این صورت بر مالک واجب نیست که مجاناً یا در مقابل گرفتن عوض، به باقی ماندن میت در زمین خود راضی شود. اگر چه اولی بلکه احتیاط آنست که او را در زمین گذاشته و او عوض بگیرد، مخصوصاً اگر میت وارث یا فامیل باشد یا اشتباهاً دفن شده باشد.
- دَفن با کَفنِ غصبی یا مال دیگری که غصب است مانند دفن در مکان غصبی است بنابراین برای گرفتن آن مال نبش قبر جایز است.
- اگر چیزی قیمتی در قبر افتاده باشد که عادتاً جایز است قبر را بشکافند و آن مال را درآورند.
- جهت غسل دادن یا کفن یا حنوط کردن میّت که بدون آنها دفن شده است یا این که می توانسته اند نسبت به او انجام بدهند در همه این موارد باید بدن تباه نشده و موجب هتک او نباشد و اما اگر میت با عذر بدون آنها دفن شود مانند آنکه آب یا کفن و یا کافور نباشد و بعد از دفن پیدا شود، جایز بودن نبش جهت تدارک آنها محل اشکال است و اگر بدون نماز میت دفن شود، برای خواندن نماز، نبش قبر قطعاً جایز نیست بلکه باید بر قبر او نماز خوانده شود.
- هرگاه نبش قبر برای معاینه جسد بجهت امور حقوقی مربوط به او یا تعیین تاریخ فوتش لازم باشد مانند تعیین عده وفات زن یا تقسیم ترکه یا دیونی که بر ذمه او است و یا نظایر آن.
- در صورتی که خوف درنده یا سیل و یا دشمن و مانند اینها بر میت باشد.
- هرگاه بخواهند جسد را به یکی از مشاهد مشرفه نقل مکان کنند فقها را در این مورد دو قول است، و اقوی جواز است مشروط بر این که میت بر حالی نباشد که از نبش قبر، هتک جسد و مثله شدن آن لازم آید. در تمامی مواردی که مجوز مشروع اعمّ از شرعی و عرفی برای نبش قبر وجود داشته باشد، باید با اجازه دادستان اقدام شود.[موسوی خمینی، امام روح الله، همان، ص169. شهید اول، محمد بن جمال الدین العاملی البحرینی، مؤسسة ال البیت لاحیاء التراث قم، 1418=1376، ج دوم، ص81. ولیدی، محمدصالح، حقوق جزای اختصاصی، جرائم علیه اشخاص، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1376، چاپ پنجم، ج دوم، ص317]
منابع
- مهدی رجبی اصل، نبش قبر، پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام، بازیابی: 31 اردیبهشت 1393.
- رساله و استفتائات مراجع
افزودن دیدگاه جدید