آثار و برکات شکر از منظر عرفان

صبر و شکیبایی از منظر عرفان اسلامی/ بخش دهم (پایانی)
شکرگزاری
امام حسین(علیه السلام) : اگر من و همة کسانی که نعمت هایت را شماره می کنند، تلاش کنیم که شکر یکی از نعمت هایت را به جا آوریم، نمی توانیم مگر به توفیق تو.

آثار و برکات شکر :

این نوشتار بخش پایانی صبر و شکیبایی از منظر عرفان اسلامی با تحت عنوان « آثار و برکات شکر از منظر عرفان » از کتاب گوهر شکیبایی نوشته استاد حسین انصاریان است.

وجوب شکر در بلا و نعمت , صبر و شکیبایی, مقام شکر, جزع, صبر در عرفان, صبر در اشعار, آثار و برکات شکر

«مسمع بن عبدالملک» می گوید: در سرزمین منی در محضر امام صادق(علیه السلام) به خوردن انگور مشغول بودیم. ناگاه فقیری وارد شد و از حضرت درخواست کمک کرد. حضرت فرمود: مقداری انگور به او بدهید. هنگامی که انگور به او دادند، از گرفتن انگور خودداری کرد و آن را برگرداند و گفت: اگر پولی به من بدهید، مرا کفایت می کند. امام صادق(علیه السلام) فرمود: خدایت عطا کند. تا این که فقیر رفت و سپس بازگشت و گفت: همان انگور را به من بدهید. آن حضرت فرمود: خدایت عطا کند! آن گاه نیازمندی دیگر آمد و درخواست کمک کرد. حضرت سه حبّه از یک خوشه برداشتند و به او دادند، فقیر آن را گرفت و گفت: «الْحَمدُ للَّهِ رَبِّ العالَمِینَ الَّذِی رَزَقَنِی». همه سپاس و ستایش ویژه خداوند باری تعالی، پروردگار جهانیان است؛ آن پروردگاری که این سه حبّه انگور را روزی من قرار داد. حضرت به او فرمودند: صبر کن. پس هر دو دست خود را پر از انگور کردند و به او دادند. آن مرد دوباره گفت: «الحَمدُ للَّهِ ربِّ العالَمین». باز حضرت به او فرمودند: صبر کن. سپس به خادم خود فرمود: چه اندازه درهم و دینار نزد تو هست؟ خادم بیست درهم آورد و گفت: به همین اندازه درهم نزد ما مانده است. حضرت هم تمامی بیست درهم را به فقیر داد. چون مرد شاکر بیست درهم را گرفت، رو به آسمان نموده و گفت: «الْحَمْدُ للَّهِ هَذا مِنْك وَحْدَك لَاشَرِیك لَك». همة سپاس و ستایش ویژه خداوند است، خدایا! این عطا و بخشش از حضرت ربوبی تو است، تویی یگانه ای که شریک و همتا نداری. امام صادق(علیه السلام) به او فرمود: صبر کن. پس پیراهن مبارک را از بدن درآورده و به او عطا کردند و فرمودند: این پیراهن را بپوش. چون پیراهن را پوشید، گفت: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی کسَانِی وَ سَتَرَنِی یا أَبَا عَبْدِ اللهِ أَوْ قَالَ جَزَاك اللهُ خَیراً».[الکافی: 4/ 49، حدیث 12؛ بحارالأنوار: 47/ 42، باب 4، حدیث 56] همه سپاس و ستایش ویژه خداوند است، که مرا لباس پوشانید و عرضه داشت یا اباعبداللَّه، یا آن که گفت: خدا تو را جزای خیر دهد. سپس با همین دو کلمة کوتاه از آن حضرت سپاس گزاری کرد و بیرون رفت.

آثار و برکات شکر - 2:

ملا محسن فیض کاشانی در کتاب گران سنگ «وافی» در باب تعقیبات نماز از معصوم(علیه السلام) چنین روایت می کند:

«اگر شخص نمازگزار پس از ادای نماز واجب، سر به سجده شکر گذارد و نعمت هایی که خداوند مهربان به او عطا کرده، یک به یک به یاد آورد و شکر کند، از سوی حضرت حق به فرشتگان خطاب شود: ای فرشتگان، بنده ام نماز واجبش را ادا کرد و به شکرگذاری من مشغول شد، با او چه معامله ای کنم؟ فرشتگان می گویند: حوائجش را روا کن. خطاب رسد: روا کردم، دیگر چه کنم؟ گویند: به او نجات در آخرت را عطا کن. خطاب رسد: عطا کردم، دیگر چه کنم؟ گویند: وسعت رزق به او عنایت فرما. خطاب رسد: عنایت کردم، دیگر چه کنم؟ گویند: فرزندان شایسته نصیب او کن. خطاب رسد: نصیب کردم. وقتی نمازگزار در سجده شکرگذاری می کند، خداوند خطاب می فرماید و فرشتگان دعا می کنند؛ تا جایی که فرشتگان می گویند: پروردگارا، ما آن چه از امور خیر بود از پیشگاهت برای او خواستیم و تو عنایت فرمودی، دیگر چیزی نمی دانیم. خطاب رسد: شما نمی دانید، من می دانم، او شکرم را به جا آورد، من هم از او سپاس گزاری می کنم و سپاس من این است که درب نعمت را به رویش باز می کنم».[الوافی:  8 /817، حدیث 7188؛ مکارم الاخلاق: 286؛ بحارالأنوار:  83 / 205، باب 44، ذیل حدیث 19]

آثار و برکات شکر - 3:

و نیز روایت شده که حضرت عیسی(علیه السلام) بر مردی گذشت، که کور و پیس و زمین گیر بود و به علت فلج بودن، اعضای او پیچیده بود و از بیماری خوره گوشت های بدنش فروریخته! می گفت: شکر مر خدایی که به عافیت داشت مرا از آن چیزهایی که بسیاری از خلقش را به آن مبتلا کرده است. پس حضرت عیسی(علیه السلام) فرمودند: ای مرد! چه بلایی از تو گردیده است؟ گفت: یا روح اللَّه! من بهترم از کسی که آن معرفتی را که خدای تعالی در دل من جا داده، در دل آن کس جا نداده. پس آن حضرت فرمودند: راست می گویی، دست خود را به دست من بده و آن مرد دست به دست عیسی(علیه السلام) داد و به فرمان الهی روی آن بهترین روی ها و هیئتش بهترین هیئت ها شد و همگی بلاها از وی زائل شد و مصاحب عیسی(علیه السلام) گردیده، با آن حضرت عبادت می کرد.[مسکن الفؤاد: 95؛ بحارالأنوار:  79/ 153، باب19؛«رُوِی أَنَّ عِیسَی(علیه السلام) مَرَّ بِرَجُلٍ أَعْمَی أَبْرَصَ مُقْعَدٍ مَضْرُوبِ الْجَنْبَینِ بِالْفَالِجِ وَ قَدْ تَنَاثَرَ لَحْمُهُ مِنَ الْجُذَامِ وَ هُوَ یقُولُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی عَافَانِی مِمَّاابْتَلَی بِهِ کثِیراً مِنْ خَلْقِهِ فَقَالَ لَهُ عِیسَی(علیه السلام) یا هَذَا وَ أَی شَی ءٍ مِنَ الْبَلَاءِ أَرَاهُ مَصْرُوفاً عَنْك فَقَالَ یا رُوحَ اللَّهِ أَنَا خَیرٌ مِمَّنْ لَمْ یجْعَلِ اللَّهُ فِی قَلْبِهِ مَا جَعَلَ فِی قَلْبِی مِنْ مَعْرِفَتِهِ فَقَالَ لَهُ صَدَقْتَ هَاتِ یدَك فَنَاوَلَهُ یدَهُ فَإِذَا هُوَ أَحْسَنُ النَّاسِ وَجْهاً وَ أَفْضَلُهُمْ هَیئَةً قَدْ أَذْهَبَ اللَّهُ عَنْهُ مَا کانَ بِهِ فَصَحِبَ عِیسَی(علیه السلام) وَ تَعَبَّدَ مَعَهُ»]

آثار و برکات شکر - 4:

سرور عارفان امام حسین(علیه السلام) خطاب به خداوند سبحان در دعای عرفه عرضه می دارد:

«وَلَوْ حَرَصْتُ أنا وَالعادُّونَ مِن أنامِك أن اؤَدّی شُکرَ واحِدَةٍ مِنْ أنعُمِك مَا اسْتَطَعْتُ إلّا بِتَوفِیقِك»[إقبال الأعمال: 341؛ بحارالأنوار: 94/ 317]؛ اگر من و همة کسانی که نعمت هایت را شماره می کنند، تلاش کنیم که شکر یکی از نعمت هایت را به جا آوریم، نمی توانیم مگر به توفیق تو.

وجوب شکر در بلا و نعمت , صبر و شکیبایی, مقام شکر, جزع, صبر در عرفان, صبر در اشعار, آثار و برکات شکر

رجوع به بخش ها و مطالب قبلی:

1. صبر و شکیبایی از منظر عرفان اسلامی

2. جزع در کلام عارفان و اولیای الهی

3. صبر جمیل از منظر عارفان و اولیای الهی

4. اقسام و انواع صبر از منظر عرفان

5. مراتب صبر و شکیبایی از منظر قرآن و عرفان

6. صبر و شکیبایی بزرگان و اولیاء حق

7. صبر و شکیبایی از منظر مولوی

8. مقام شکر، کمال صبر و شکیبایی

9. وجوب شکر در بلا و نعمت

منبع : پایگاه عرفان - برگرفته شده از کتاب گوهر شکیبایی نوشته استاد حسین انصاریان/ آثار و برکات شکر

پدیدآورنده: 
Share